سایه مستدام حضرت امام رئوف(ع) بر سر ایران

بررسی جلوه‌هایی از تدابیر و آموزه‌های رضوی در گفت‌وگو با آیت‌الله رمضانی

سایه مستدام حضرت امام رئوف(ع) بر سر ایران

مناسبت‌های مذهبی اعم از ایام ولادت‌ و شهادت اهل‌بیت(ع) در کنار فرصتی که برای تعظیم شعائر دینی فراهم می‌کند، بستری مطلوب برای کنار زدن پرده‌های غفلت از حقیقت زندگانی آن حضرات(ع) نیز است تا با معرفت به این حقایق بدانیم چه تلاش‌ها صورت گرفته و چه خون‌جگر‌ها خورده شده تا ما شیعه نام بگیریم و راه را گم نکنیم.


به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت باسعادت حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع)، امام مهربانی‌ها با آیت‌الله حسن رمضانی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم و مؤلف آثاری همچون «برهان و جدل در قرآن»، «توحید و انسان کامل در قرآن» و «حدیث سهر» درباره ابعاد سیره امام رضا(ع) گفت‌وگو کرده‌ایم.

چرا در میان همه امامان معصوم(ع)، امام رضا(ع) به عالم آل‌محمد(ع) شهرت دارند و علم و حلم ‌ایشان زبانزد و شهره است؟
حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) به اوصاف متعددی همچون رئوف، رضا و عالم آل‌محمد(ع) شهرت دارند و شناخته می‌شوند؛ ‌ایشان را به رضا می‌شناسیم چون به هر آنچه خدا برایشان تقدیر کرده بود، رضایت داشتند و سر تسلیم فرود می‌آوردند و به رئوف شهرت دارند چون به تعبیر علما و بزرگانی همچون علامه طباطبایی(ره)، مهربانی و رأفت ‌ایشان قابل لمس و درک است و همگان از آن بهره‌مند می‌شوند.  
اما درباره چرایی شهرت ‌ایشان به عالم آل‌محمد(ع) در میان همه ائمه(ع) باید گفت نوع رفتار و تدبیر‌ ایشان در برابر پیشنهاد ولایتعهدی مأمون عباسی دلیل اصلی این شهرت است، اگرچه مأمون درصدد بود با این ولایتعهدی، حضرت رضا(ع) را که محل اعتماد و مورد محبت مردم بودند، همدست و به‌اصطلاح شریک جرم خود در تصمیمات و اقدامات سوء خود جلوه دهد و به مردم بگوید شما چرا کاسه داغ‌تر از آش شده‌اید، علی بن موسی‌الرضا(ع) که خود سرآمد خاندان رسالت است در خدمت ما قرار گرفته و نیز امام رضا(ع) را کنترل کند و مانع اقدام ‌ایشان علیه خود و خلافت شود، اما حضرت ثامن‌الحجج(ع) به بهترین نحو از این فرصت بهره بردند و با شروطی که برای پذیرش ولایتعهدی در نظر گرفتند، مأمون را خلع سلاح و توطئه‌هایش را خنثی کردند.

امام رضا(ع) چه استفاده‌ای از فرصت به وجود آمده با ولایتعهدی مأمون داشتند و چه روشنگری‌هایی را در میان امت انجام دادند؟
ایشان در آن فضای ایجاد شده، با علما و ‌اندیشمندان جهان اسلام دیدار و گفت‌وگو و به آن‌ها تعلیمات و ارشادات لازم را ارائه دادند؛ مناظرات حضرت رضا(ع) با اندیشمندان و سران مکاتب مختلف در دربار خلیفه، روزنه‌ای برای انسان‌های حق‌جو به منظور حرکت به سمت ملکوت و عالم اله بود؛ هنر بزرگ امام رضا(ع) آن بود در آن فضای آلوده به فتنه، خدعه و نیرنگ توانستند حقانیت اهل‌بیت(ع) و آموزه‌های دینی را تبیین کنند؛ به قول شاعر «عدو شود سبب خیر‌ اگر خدا خواهد».
برای همین با آنکه همه ائمه(ع)، مظهر علم الهی و عالم هستند و امام صادق(ع) و امام باقر(ع) حوزه تشکیل دادند و شاگردان بسیار تربیت کردند و روایات فقهی ما همه به این دو امام(ع) می‌رسد، اما به امام رضا(ع) عالم آل‌رسول(ع) می‌گویند؛ سرّ این شهرت هم در آن است در شرایط پیش آمده پس از ولایتعهدی و در حالی که همه توجهات به آن حضرت(ع) جلب شده بود، ‌ایشان از فرصت استفاده و علم الهی را به مردم عرضه کردند و شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که همه از این علم بهره‌مند شوند.

آیا برکات این تدبیر و سیاست مربوط به همان زمان می‌شود یا در طول تاریخ استمرار یافته و همه را بهره‌مند کرده است؟
ایشان به این شرط ولایتعهدی را پذیرفتند که در عزل و نصب‌ها ورود و مداخله نداشته باشند و اینچنین به مردم اعلام کردند در هیچ یک از تصمیمات مأمون و دستگاه خلافت ورود و اثری ندارند و این‌گونه خود را از همه مسئولیت‌های حکومتی برکنار اعلام کردند. در حالی که مأمون می‌خواست همه تقصیرات تصمیمات خود را متوجه امام رضا(ع) کند. این سیاستی الهی و رضوی بود که امام رضا(ع) پیش گرفتند تا نه فرصت ایجاد شده را از دست داده و نه اجازه دهند آفات آن حکومت غاصب متوجه‌ ایشان و تشیع شود. این سیاست الهی و رضوی آثار و برکات تاریخی داشته و هنوز هم تشیع و ایران از این برکات استفاده‌های بسیار می‌کنند. در همه زمان‌ها پس از امام رضا(ع) خیرات و برکات این صبر را می‌بینیم. دقیق‌ترین روایات معرفتی در چنین فضایی از امام رضا(ع) صادر شد، مثل تبیین نسبت خلق و خالق و ارتباط آن‌ها که آنچه اهل معرفت گفته‌اند ریشه در بیانات و آموزه‌های رضوی دارد.  برای مثال عمران صابی از‌ ایشان درباره حلول می‌پرسد که آیا خدا در خلق حلول کرده یا خلق در خدا؟ حضرت(ع) فرمودند: این مثل آینه است که وقتی در آن می‌نگرید نه شما در آینه حلول می‌کنید و نه آینه در شما؛ این برترین مطالب معرفتی است و بیان می‌کند نسبت خالق و مخلوق نسبت عکس و تجلی و جلوه است و خدا در خلق جلوه کرده، بدون آنکه در او حلول کند و نسبتشان ظرف و مظروف نیست بلکه نسبت صاحب جلوه و تجلی است و این لُب عرفان است که حضرت ثامن‌الحجج(ع) در بیانی ساده آن را تحلیل کردند و این فرمایش ریشه بیان همه اهل معرفت در عرفان عملی و نظری است! این یک جلوه و قطره‌ای کوچک از علم رضوی است که هنوز هم اثر و استمرار دارد.

چرا زیارت امام رضا(ع) حتی افضل از زیارت سیدالشهدا(ع) که در روایات و آموزه‌های دینی بسیار بر آن تأکید شده، محسوب می‌شود؟
برای ما ایرانی‌ها همه ائمه مدفون در عراق و مدینه یک سو، امام رضا(ع) یک سوی دیگر. از برخی روایات استفاده می‌شود زیارت ‌ایشان افضل بر زیارت امام حسین(ع) است؛ در چرایی این برتری شاید یک دلیل آن باشد اگرچه حضرت سیدالشهدا(ع) آن همه مصائب را تحمل کردند و فضائلی خاص دارند و درباره آن حضرت(ع) و مصائبشان گفته شده: «لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ» اما خون‌ جگری که امام رضا(ع) در دربار مأمون خوردند و مشکلاتی که برای ایشان پیش آمد حتی شدیدتر از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بوده است، چون امام حسین(ع) مقابل ظلم سر تسلیم فرود نیاوردند و از این نشئه مادی دنیایی به جوار الهی هجرت و لقاءالله را نصیب خود کردند اما حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) در مقابل مکر‌ها و حیله‌های مأمون خون‌جگر خوردند و صبر کردند، خون‌جگر خوردند و صبر کردند، خون‌جگر خوردند و صبر کردند! و چه تحملی و چه صبر و رضایی در مقابل تقدیر داشتند و از این جهات زیارت آن امام(ع) حتی از زیارت امام حسین(ع) افضل‌ است.

درباره چرایی شهرت امام رضا(ع) به شمس الشموس هم توضیح دهید و اینکه چراغ آن وجود مقدس چطور راهنمای عالمیان شده است.
شموس به ائمه(ع) اشاره دارد که هر کدام در زمان خود، خورشیدی در منظومه علم و معرفت و سیر و سلوک الی الله بوده‌اند، اما حضرت ثامن‌الحجج(ع)، شمس‌الشموس و دارای جایگاهی خاص هستند؛ این هم باز به تدبیر و استفاده ‌ایشان از فرصت‌ها بازمی‌گردد. امام رضا(ع) باوجود حضور در مرکز قدرت و خلافت، بدون آنکه آسیب‌های خلافت غاصبانه را بر عهده بگیرند، نور معرفت، عبودیت، بندگی و سیر و سلوک الی الله را به نمایش گذاشتند و از مرکز خلافت، نور حقایق الهی را به عالم تاباندند، برای همین بحق، ‌ایشان را شمس‌الشموس می‌شناسیم.

خبرنگار: آمنه مستقیمی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه