دست‌کشیدن به فیل در تاریکی

سرگیجه‌های گستردگی اینترنت و احتمال پایان عمر رسانه‌های اجتماعی

دست‌کشیدن به فیل در تاریکی

حوالی امروز


یکی دو سالی است اندیشمندان و فعالان حوزه  فناوری و رسانه از پدیده «لامکان» و بی‌دوام شدن و حتی تبخیر اینترنت حرف می‌زنند. به قول برخی که بدبین‌ترند، رسانه‌های اجتماعی با کارکردها و قابلیت‌های مثبتی که داشتند، حالا دارند به پایان عمرشان می‌رسند چون چیزی مثل هوش مصنوعی با حجم باورنکردنی از اطلاعات، فضای اینترنت را تسخیر کرده و آنچه تا امروز به عنوان وب می‌شناختیم را تقریباً از کارایی سابقش می‌اندازد. در همین باره بخش‌هایی از مقاله «چارلی وارزل» فعال حوزه فناوری و رسانه را بخوانید که «ترجمان» آن را به نقل از نشریه آتلانتیک منتشر کرده است.

اینترنت سنتی و صنعتی
شکی نیست که شما امروزه به گسترده‌ترین شبکه اینترنت که تاکنون وجود داشته دسترسی دارید. یکی از 5 میلیارد و اندی کاربری هستید که در تولید مجموعه بی‌پایان اطلاعات شبکه‌بندی‌شده مشارکت می‌کنید، اما آیا اینترنت و رسانه‌های اجتماعی همان خواص و کارکرد روزهای اول را دارند؟ 
اینترنت مدت‌ها قبل آمد و ایده تک‌فرهنگی را از بین برد، اما امروزه مسائل جدیدی فراتر از تک‌فرهنگی بر زیست‌بوم فضای مجازی سایه افکنده است. مسائلی مانند سیستم مبهم محتواهای پیشنهادیِ «فور یو» در تیک‌تاک، روند روبه‌افزایش «پی‌وال‌ها» (قابلیتی است که سازندگان سایت آن را به کار می‌گیرند تا دسترسی به مطالب سایت فقط از طریق پرداخت حق عضویت میسر باشد)، انحلال توییتر و ظهور «ایکس» و ناهمگونی و ارتباط بسیار ضعیف میان اخبار منتشره در وب‌سایت‌های رسانه‌های اجتماعی، موجب شده هر فرد، بسته به طرز تفکر و عادات وب‌گردی خود، تجربه منحصربه‌فردی از فضای مجازی دریافت کند. ایده محبوبیت در فضای مجازی کماکان محل بحث است: آیا این ترند واقعاً وایرال شد؟ آیا این پست را همه دیدند یا اینجا فقط گوشه خلوت و تک‌وتنهای من در فضای مجازی است؟ این‌جور به نظر می‌رسد که بیش از هر زمان دیگری، ما فضای مجازی را درون آینه‌ای کج‌نما بازتابانده‌ایم و می‌کوشیم تصویر کج‌ومعوجش را تعبیر و تفسیر کنیم.
یک پژوهشگر با کمک «نیوزویپ» (ابزاری  برای نظارت بر رسانه است که به کاربران امکان می‌دهد مطالب را در سراسر اینترنت ردیابی کنند و بفهمند چه کسی، چه مطالبی را با چه میزان صحت و سقم در چه فضاهایی به اشتراک می‌گذارد) تلاش کرده  تا محبوب‌ترین محتواها و چهره‌ها را از میان فیس‌بوک، ایکس، رِدیت، تیک‌تاک، توییچ و یوتیوب رصد کند. از نظر او، در دهه ۲۰۱۰، افراد کنجکاو بهتر می‌توانستند حال‌وهوای فضای مجازی را بفهمند. موضوعاتی که در فیس‌بوک وایرال و پخش می‌شدند رنگ‌وبویی متفاوت با موضوعات محبوب در یوتیوب یا توییتر داشتند اما می‌شد نگاهی به کلیت آن‌ها انداخت، آن‌ها را با هم بُر زد و کنار هم چید و گفت این اینترنت است. 

فضای مجازی پاره پاره
از اواسط سال۲۰۲۱ و اوایل۲۰۲۲ بود که این پژوهشگر متوجه شد نحوه انتشار اطلاعات تغییر کرده است. برخی خبرها در گوشه‌ای از فضای مجازی سروصدا می‌کردند و بعد محو می‌شدند، بی‌آنکه در صفحه مجازی او ظاهر شوند و از آن‌ها باخبر شود. ولی ترند‌های «وایرال» جعلی با بسامد بالایی ظاهر می‌شدند، هرچند شواهد کمی وجود داشت که مشارکت بالای افراد در آن‌ها را نشان دهد. یک لحظه تیک‌تاک را که تقریباً فعال‌ترین سکوی فضای مجازی است در نظر بگیرید. تصور می‌کنید چه پست‌هایی جزو محبوب‌ترین و پرطرفدارترین‌های امسال بوده‌اند؟ گزارش‌هایی از خاورمیانه یا بمباران غزه؟ محتواها و شایعه‌هایی در مورد سلبریتی‌های مشهور و کارهایشان؟ باید به عرضتان برسانم که هیچ‌کدام! بر پایه گزارش پایان سال تیک‌تاک، محبوب‌ترین ویدئوها در ایالات‌متحده که هرکدام قریب به نیم‌ میلیارد بازدید داشته‌اند، مواردی مثل آموزش آرایشگری، صداهای آرامش‌بخش از غذاخوردن، خانمی که گربه بزرگش را به رخ می‌کشد و... بوده است! این یعنی مثلاً پربازدیدترین ویدئوهای تیک‌تاک مواردی هستند که احتمالاً شما هرگز ندیده‌اید. جدیدترین گزارش محتواهای پربازدید فیس‌بوک هم پر است از ویدئوهایی با الگوهای تقلیدی و بازتولیدشده بی‌محتوا و بی‌روح که ده‌ها میلیون بار دیده می‌شوند.
این سردرگمی، مشخصه فضای مجازیِ گسسته است و این حس را القا می‌کند که دو پدیده متضاد همزمان در حال وقوع هستند؛ محتواهای محبوب و پرطرفدار در مقیاسی باورنکردنی تولید و مصرف می‌شوند، با‌وجوداین، در میان همه مردم محبوبیت ندارند! ما در برهه‌ای از تاریخ زندگی می‌کنیم که این سعادت نصیبمان شده راحت‌تر می‌توانیم از احوالات دیگران و سلایق و علایقشان با‌خبر باشیم! همچنین راحت‌تر از هر زمان دیگری ممکن است اطلاعات یا ترندهایی را که به نظر پرطرفدار و محبوب می‌آیند مهم بدانیم، درحالی‌که محبوبیت آن‌ها محدود به افراد و گروه‌های خاصی است. مثلاً یک ویدئو مربوط به نژادپرستی در یکی از سکوها داغ و پربازدید شده و بیشتر از 8 میلیون بار دیده می‌شود، اما بر اساس  گزارش واشنگتن‌پست این مقدار بازدید بسیار کمتر از بازدید هشتگ‌هایی مربوط به مسافرت، راه‌های مراقبت از پوست و... بوده که هیچ‌وقت هم داغ و وایرال و ترند نشده‌اند. خلاصه اینکه محبوبیت و وایرال‌شدن، تنها معیار و سنجه‌ مهم‌بودن نیستند، اما بدون داشتن درک صحیحی از آنچه در فضای مجازی در حال وقوع است بسیار محتمل خواهد بود که اجازه دهیم دیگران از ما سوءاستفاده کنند، یا وقت گرانبهای ما را با فکرکردن، فراموش‌کردن و یا بحث و جدل‌کردن در مورد مسائلی که اهمیتی ندارند یا تأثیر چندانی بر دنیای پیرامون ما ندارند تلف کنند و این طوری ما فرصت‌ها و مسائل مهم و گرانبهایی را از دست می‌دهیم.  اینترنت اولیه و قدیمی، محدودتر و خاص‌تر و در نتیجه ناب‌تر هم بود، اما مشکل گستردگی اینترنت و فضای مجازی پاره‌پاره‌ای که امروز می‌بینیم این است که اراده و قدرت صاحبان و غول‌های فناوری در آن تثبیت شده و حرف اول را می‌زند. در فضای مجازی امروز چاره‌ای نداریم جز اینکه در انتخاب متر و معیارمان طبق نظر این غول عمل و به آن‌ها تکیه کنیم. در این فضا ما ابزاری برای سنجش و ارزیابی خودمان و دیگران نداریم در نتیجه بدون تصویری شفاف و دقیق از خود و دیگران، دائم راجع به مسائلی بحث و اظهارنظر می‌کنیم که هیچ برآوردی از کم و کیف‌ و میزان اهمیتشان نداریم. ما هر کداممان داریم در تاریکی به گوشه‌ای از فیل دست می‌کشیم!  

برچسب ها :
ارسال دیدگاه