چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟
ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
بر اساس آمار سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، در سال 1402، 113هزار و 170عنوان کتاب در موضوعات مختلف به چاپ رسیده است. در سال 1401 نیز این آمار 98هزار و 909عنوان کتاب بوده که 71 هزار و 368 عنوان آن کتابهای منتشر شده تألیفی و مابقی معادل 27هزار و 541 عنوان ترجمه بوده است.
این موضوعات شامل کلیات، دین، علوم اجتماعی، علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در میان موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه نخست و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند.
بر اساس آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترصدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان معتقد است: اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود چون کودک نمیتواند مطالعه کند. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت بدهند و به آنان کمک کنند کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان گفت: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متأسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشود برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست و بهتر است موضوعات روانشناسی در قالب شعر و داستان برای کودکان و نوجوانان ارائه شود.
نویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش که چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعهشناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بوده و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در کتابهای کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تأثیر این مسئله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی روی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانی تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکاست پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسنده افزود: اگر کودکان فیلمهای خارجی میبینند و کتابهای خارجی میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیمگیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلو شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره و کتابهای خوب معرفی و مسابقه برگزار کنند، حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسراهای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان علت رغبت کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آنها دانست. او گفت: بچهها هیچ خصومتی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان را جلب کند. ما در زمینه مطالعه رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند زیرا نسبت به کتابهای تألیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهلالوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر بسیار هزینهبر است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تألیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنهاست. آنها خودشان را موظف میدانند در زمینه تألیفات فارسی هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه به اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران در نظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزار تومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید با قیمت 300 هزار تومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
فتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولید کنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. بیشتر کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان بین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. وی افزود: یک داستان خوب کودک باید حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران ارتباط داشته باشند. در واقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی درباره اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامهریزی دقیقی انجام بدهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها را از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی بررسی کنیم و به گوش مسئولان برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان در نظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه است، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه بر ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلماً این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که پیشتر امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تألیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند با کیفیت بهتر نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند. این نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی بشوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاهی مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلماً اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تألیف�� برای کتابخوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها بدهند.
خبرنگار: محدثه رضائی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
مسجد تراز اسلام و انقلاب اسلامی چگونه است؟
-
11 اردیبهشت
-
پایان پذیرش معلم خریدخدمت از مهر1403
-
حمایت ایران از توافق گروههای فلسطینی برای اداره کشورشان
-
از مرداد 1358 تا آوریل 2024
-
کارگران روزمزد را دریابید
-
جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امامرضا(ع) برگزار شد
-
رشد ۲برابری تأمین مالیات در برابر سهم ۵درصدی از بودجه عمرانی
-
باید روی سکوی جهانی بایستیم
-
مدرسه قوی، لازمه ساخت ایران قوی
-
ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
-
عرضه جهانیِ تولید ایرانی علیه تحریمها