درنگی در پیام بعثت رسول گرامی اسلام(ص) برای جهانیان

درنگی در پیام بعثت رسول گرامی اسلام(ص) برای جهانیان

حجت‌الاسلام محمد حسین پژوهنده، استاد حوزه و دانشگاه


​​​​​​​تأمل در معنای بعثت و دقت در رمزواره‌های آن، خود به خود یک انتظار مهم را در انسان به وجود می‌آورد و آن همانا رأفت و لطف و مرحمت بی‌انتهایی است که وجود آن‌ها این پیامبر را در میان همگنان خود ممتاز می‌کند. رنجی را که کشیده و راه پر پیچ و خمی را که پیموده و رازی را که دریافته و قانونی را که در آن بوده و او آن را استخراج کرده است. اسمایی که همه ‌اشیا و موجودات داشته و دارند را به حقیقت، چنان آموخته و به یاد آورده که اکنون اگر همه چیز را ویران کنند، او با علم به آن‌ها می‌تواند همه را بازسازی کند. افق اعلا را کمینگاه استراق سمع و نظرش آنچنان ساخته است که ملکوت هر چیزی را در چشم‌انداز خود دارد و با دیدی خداگونه مشحون از لطف و رحمت واسعه به خلق عالم می‌نگرد و لذا طبق بیان آیه 10 سوره صف می‌گوید: «قولوا لااله الاّ الله تفلحوا».«هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم آمنوا» همچنان که در حدیث سلسله‌الذهب آمده «لااله الاّ الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی». خداوند در آیه 128 سوره توبه می‌گوید «عزیز علیه ما عنتم».
آری چنین انتظاری بجا و در حد توقع است. مگر نه آن است که او «ابوالامة» و یا به قول ‌امیرالمؤمنین علی(ع) او «طبیب دوّار بطبه» و به قول قرآن «رحمةللعالمین» است. (و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین: الانبیاء، ۱۰۷)
مگر می‌شود از رحمت عامه، خشم و نقمت زاید و از خیر، شر عاید شود؟
این را همه می‌دانند که او هرگز با بیمار بر سر خشم و کین نیست بلکه به او مهر می‌ورزد و از این رو است که می‌بینیم قرآن کریم در آیه 78 سوره حج می‌گوید: «ما جعل الله علیکم فی الدین من حرج» و در آیه 185 سوره بقره می‌فرماید «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر».
بنابراین، حاصل پیام بعثت، مهر و شفقت، لطف و عطوفت، رحمت و سهولت است نه رنج و عذاب، شکنجه و در سختی انداختن و از زندگی بیزار ساختن.
از این رو است که حتی در این شریعت مسئله رایج رهبانیت نیز حذف شده و خداوند در آیه 32 سوره اعراف می‌فرماید: «من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق» چه کسی این زینت‌ها و غذا‌های خوشمزه را بر مردم حرام کرده است؟ و پیامبر(ص) بار‌ها فرموده بود:«بعثت بالحنیفیة السهلة السمحة» که شمار این گونه احادیث در بیان پیامبر و ائمه(ع) بسیار فراوان است.
نظر به این آیات و روایات و اینکه عکس آن‌ها در هیچ بیانی از معصومین(ع) نیامده که پیامبر گفته باشد من نفرینگر، سختگیر، شکنجه‌گر، سیاست‌کن و خشن مبعوث شده‌ام؛ به این نتیجه می‌رسیم همچنان که اصل بعثت پیامبر(ص) به داعی لطف و محبت حق به بنی‌آدم انجام می‌گیرد، پیام انبیای عظام به‌ویژه نبی مکرم اسلام(ص) چیزی جز لطف، رحمت و محبت نیست که جز با شیوه سمحه و سهولت نمی‌تواند تحقق گیرد.
از این رو باید اذعان کرد در اسلام جایی برای بحث «خشونت» وجود ندارد.
ممکن است درون جامعه منور و پر از عطوفت اسلامی گروه‌هایی را ببینیم که بر سر کسب قدرت و مقام، تشاجر و تنازع دارند و هر یک از آن‌ها سعی می‌کند رفتار خود را توجیه دینی کند. اینان می‌خواهند دین را به زعم خود توجیه کنند و به دنبال خود یدک بکشند، بنابراین از دین چهره کریه و خشنی می‌سازند و تحریف شده حقایق را به مردم عرضه می‌کنند. این کار، راهی است که دشمنان دین می‌خواهند تا نه تنها جوانان و نسل آینده را از دین بری کرده و فراری دهند بلکه راه نفوذ و گسترش به سایر جوامع را چنان سد کنند که تصورشان از ما و نظام ما وحشتناک شود.
چنان که پروفسور هامپه، اقتصاد‌دان آلمانی در گفت‌وگویی خصوصی که با هم داشتیم، می‌گفت: «وقتی می‌خواستم به دعوت دانشگاه آزاد ایران (سال ۱۳۷۴) به اینجا سفر کنم، دوستان به من توصیه می‌کردند  ایران بسیار خطرناک است باید خیلی مواظب خودت باشی! اما الان می‌بینم  آن‌ها درست نمی‌گفتند، شما ایرانی‌ها بسیار پرمحبت هستید». نظیر این را از دیگران ازجمله پروفسور هابرماس در سفرش به ایران در بهار ۱۳۸۱ نیز شنیده‌ایم.
این‌ها حاصل رخداد‌هایی است که میان گروه‌های داخل که به داعی غیرخدایی و به پیروی نفس اماره حرکت می‌کنند، انجام می‌گیرد و به گروه‌های اپوزسیون خارج فرصت می‌دهد به استناد آن، چهره این نظام را کریه و وحشتناک معرفی کنند.
در پایان به عنوان حسن ختام و صحه‌ای بر مدعیات خود، حدیثی را نقل می‌کنم که مهر تأیید عملی بر آیین مهر بودن این دین و مکتب سمحه و سهولت بودن حتی برای کافران ذمی در پناه اسلام است.
مصادف نقل می‌کند با امام صادق(ع) بین راه مکه و مدینه همسفر بودم. بر مردی گذشتیم که خود را پای درختی روی زمین انداخته بود. امام(ع) فرمود برویم تا جای آن مرد، زیرا من می‌ترسم تشنگی او را به این حال انداخته باشد. رفتیم دیدیم مردی «فراسین»  (فرقه‌ای از مسیحیت) است. امام از او پرسید: تشنه‌ای؟ گفت آری. امام به من گفت برو پایین آبش بده. رفتم و آبش دادم و آن گاه از آنجا حرکت کردیم.
به امام گفتم آن مرد نصرانی بود آیا بر او هم تصدق می‌کنی؟ امام گفت: آری وقتی آن‌ها را بر این حال ببینم، چرا نکنم و در این خصوص روایات بسیاری است که همه حاکی از دامن‌گستری رحمت، مهر و عطوفت اسلام بر اهل ذمه است.
نتیجه‌بعثت، رمز تحول تکاملی انسان و فرایند قهری رشد او به مثابه یک بلوغ است، هر چند همه انسان‌ها نتوانند به این پایه و مرحله برسند اما در تلاطم پویش‌مند اقیانوس انسان، نمونه‌ای 
هر‌از‌گاهی به منصه ظهور می‌رسد تا بر این حقیقت گواهی دهد. دلیل اینکه همه انسان‌ها نتوانند به این مرحله برسند آن است بعثت تابع شرایطی است که بر اساس قانون آفرینش انجام می‌گیرد؛ این شرایط آن‌گاه که در یک فرد فراهم آیند و چنین اتفاق افتد به او تمکن بعثت می‌بخشند.
بعثت رسول گرامی اسلام(ص) از چند نظر ویژگی‌هایی داشته که آن را منحصر به فرد و مخصوص به خاتمیت کرده است.
بعثت، زایش انسان آبستن تاریخ است و در حقیقت آن که مبعوث می‌شود، فرزند انسان است، بنابراین او همواره می‌کوشد به مادر یعنی انسان خدمت کند، مهر بورزد و مادر را گرامی بدارد و این است همان پیام اصلی بعثت یعنی محبت به انسان‌ها و مهرورزی.
بنابراین همه رفتار پیامبر(ص) مهر است و عطوفت به امت؛ حتی کیفردهی و مجازات او، زیرا فرد خاطی را از گمشدگی‌اش نجات می‌دهد. او را به راه برمی‌گرداند. بار وی را سبک و او را برای ملاقات پروردگارش پاک، آراسته و بی‌آلایش می‌کند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه