وضعیت کنونی والیبال کشورمان دلایل پرشماری دارد که هر کدام به اندازه خود در ناکامی ها نقش داشته‌اند. برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ بهنام محمودی، بازیکن سابق تیم ملی والیبال رفتیم تا با او گفت‌و‌گویی داشته باشیم. بهنام محمودی که در دو دوره گذشته انتخابات فدراسیون والیبال نامزد شده بود، قصد دارد یک‌بار دیگر شانس خود را برای ریاست این فدراسیون امتحان کند.

از دیدار اخیر خود با رهبر معظم انقلاب به همراه دیگر ورزشکارها بگویید.
من به همراه چند نفر دیگر از ورزشکاران رشته‌های مختلف به‌تازگی با ایشان دیدار داشتیم و البته از گفته‌ها و رهنمودهای ایشان بهره بردیم. حضرت آقا در جوانی والیبال بازی کرده‌اند و در حال حاضر هم نگاه دقیق و موشکافانه‌ای به مسائل والیبال دارند. رهبر معظم انقلاب توصیه کردند کار را جدی بگیریم و در راه بهبود وضعیت تلاش کنیم. بنده به عنوان نماینده رشته والیبال بابت توجه به موضوعات و دغدغه‌هایمان از ایشان تشکر و قدردانی می‌کنم.

فکر می‌کنید چرا والیبال کشورمان نتوانسته روند صعودی خود را ادامه دهد؟
قطعاً یکی از دلایل این اتفاق نبود مدیریت درست در سطوح بالای فدراسیون والیبال است و عملکرد بهروز عطایی و همچنین بازیکنان بخش کوچک‌تری از ناکامی‌ها را شامل می‌شود. در واقع فدراسیون نتوانست در فاصله بین دوره اول و اخیر ریاست آقای داورزنی که تمام شد، برنامه‌های والیبال را به خوبی مدیریت کند. البته در دوره دوم و حضور دوباره او نیز با اینکه در رده‌های نوجوانان و جوانان موفق ظاهر شدیم، اما در مجموع پرورش نسل جدید و انتقال آنان به رده‌های بزرگسالان اتفاق نیفتاد و روند تغییر نسل به خوبی انجام نشد.

به نظر شما چه کاری می‌توان انجام داد؟
به نظرم تغییر در بدنه مدیریتی فدراسیون و حضور افراد جوان‌تر و با انگیزه‌تر در حوزه‌های کلان تصمیم‌گیری می‌تواند کمک‌کننده باشد. بدون شک حضور کسانی مثل آقای داورزنی که زحمات بسیاری برای والیبال کشور کشیدند مفید است، اما شاید بهتر است افراد حال حاضر جای خود را به کسانی بدهند که واقعاً از جنس والیبال هستند و خودشان به عنوان مشاور به امثال ما که وارد حوزه مدیریتی می‌شویم، کمک کنند.
عمیقاً اعتقاد دارم والیبال به یک خون تازه نیاز دارد تا تحرکی در آن ایجاد شود. با احترام خاصی که برای تمام بزرگ‌ترها هم قائل هستم باید بگویم آن‌ها باید از مسائل اجرایی خارج شده و در نقش مشاور فعالیت کنند تا تجربیات خود را در اختیار نسل جوان قرار دهند. اگر امروز به ادعای دوستان، مدیران جوان نداریم، این از بی‌عرضگی مدیریت است که نتوانستند امثال من که درس این کار را خوانده‌ایم را وارد چرخه مدیریت کنند.

جالب است که برای تیم ملی والیبال نیز نام کسی مثل سعید معروف که سابقه مربیگری ندارد، مطرح می‌شود. البته شاید مدیران فدراسیون نیز می‌خواهند بدین شکل پشت نتایج ضعیف احتمالی تیم ملی پنهان شوند.
بدون شک کسانی مثل سعید معروف و همین‌طور برادر خودم، یعنی شهرام از سرمایه‌های ملی والیبال ما هستند و هیچ کس استعداد و توانایی آن ها را انکار نمی‌کند، اما انتخاب این افراد در زمان کنونی که از شانس کمی برای حضور در المپیک پاریس برخوردار هستیم، جای تأمل دارد. در همین وضع نیز رئیس فدراسیون گفت عدم حضور در المپیک مشکل خاصی ندارد؛ چرا مشکل نداشته باشد؟ قطعاً نبودن در رقابت‌های بین‌المللی و دیده نشدن توانایی تیم‌ها و بازیکنان کشورمان تبعات سنگینی خواهد داشت. 
به هر حال امیدوارم هر چه زودتر تکلیف فدراسیون و نیمکت تیم ملی والیبال به‌درستی مشخص شود.

رهبر معظم انقلاب به‌تازگی فرمودند ایران قوی ورزش قوی می‌خواهد. به نظر شما در حال حاضر این دیدگاه در میان مدیران کشور ما وجود دارد؟
می‌توان گفت بسیاری از مدیران ورزشی ما سیاسی هستند و همین‌طور تفکرات قدیمی دارند. این موضوع سبب می‌شود خیلی از ایده ها و فکرهای جدید پیاده‌سازی نشوند و سیر تحولی در ورزش و از جمله والیبال اتفاق نیفتد. قاعدتاً بسیاری از مدیران سیاسی می‌توانند قوانین را نیز زیر پا بگذارند و بر اساس منافع خود به چیزهایی مانند قوی بودن ورزش و حتی اساسنامه یک فدراسیون هم توجهی نداشته باشند؛ چرا که این‌گونه راحت‌تر روی صندلی ریاست خود باقی خواهند ماند.

متأسفانه بسیاری از مدیران ورزش کشور امور را مهندسی می‌کنند، بر اساس اهداف شخصی پیش می‌روند و همان‌طور که اشاره کردید، به هیچ چیزی هم توجه نمی‌کنند.
ما قدردان افرادی مانند آقای داورزنی هستیم، اما در موضوع آینده والیبال با کسی شوخی نداریم؛ زیرا این موضوع به غرور ملی و میهنی ما مربوط می‌شود و بی‌کفایتی برخی مسئولان اعتبار ورزش کشور را زیر سؤال می‌برد. قطعاً باید ریاست فدراسیون به همراه کادر مدیریتی‌اش به درستی عمل کنند تا مشکل و البته شک و شبهه‌ای در کار آن ها به وجود نیاید. در هر صورت امیدوار هستم والیبال به‌زودی مسیر پیشرفت و تعالی خود را پیدا کند.امروز اگر کسی علیه مصالح ملی و والیبال عمل کند و خیانت کند باید زیر گیوتین برود.

پس از ولاسکو مربیانی همچون کواچ، لوزانو، کولاکوویچ، الکنو و عطایی هدایت تیم ملی را بر عهده گرفتند. نکته مشترک در خصوص این مربیان، عدم حمایت فدراسیون از هیچ کدام از آن‌ها بود و همیشه تلاش شد سرمربیان تیم ملی، مقصر اصلی نتایج معرفی شوند.
این رویه درستی نیست. مدیر باید شهامت داشته باشد. داورزنی به خوبی بلد است که افراد را سپر خودش قرار دهد و استاد این کار است. یک بار به او گفتم اگر در این خصوص استاد دانشگاه شوی من حاضرم شاگرد شما شوم تا یاد بگیرم تقصیرها را گردن افراد دیگر بیندازم.

به نظر شما آینده والیبال به چه سمتی خواهد رفت؟
قطعاً با درک و همدلی بیشتر و همین‌طور برنامه‌ریزی مناسب والیبال کشورمان به اهداف خود خواهد رسید. همچنین کشور ما ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بسیار خوبی در والیبال دارد و اگر درست از آن‌ها استفاده شود، ایران در رقابت‌های مختلف مانند المپیک نتایج درخشانی می‌گیرد.