تراژدی زندگی در خانه‌های 25متری

تراژدی زندگی در خانه‌های 25متری

جواد صبوحـی


پشت‌بام‌ خوابی، موتورخانه ‌خوابی، ماشین‌خوابی، گورخوابی، اتوبوس‌خوابی، خانه‌به‌دوشی، شغل‌گزینی سرپناه‌جویانه و هم‌خانگی دو یا چند خانواده در یک واحد مسکونی ازجمله مصادیق آشکار بی‌خانمانی است. هشت پدیده‌ای که به استناد گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس، از شکست سیاست‌های مسکن در این‌ سال‌ها و مالک‌تر شدن مالکان و سقوط اجاره‌نشین‌ها از نردبان مسکن حکایت دارد. شاید به همین دلیل، یعنی انتشار عریان گزارش‌های رسمی اینچنینی است که هر از گاه، متولیان مسکن و شهرسازی از طرح‌های خود برای پایان دادن به بی‌خانمانی خبر می‌دهند. 
ساخت خانه‌های ۲۵ متری؛ قوطی کبریتی، تابوتی، بندانگشتی، کپسولی، میکروآپارتمانی‌، مینیاتوری، نانو آپارتمانی و یا هر نام دیگری که تا امروز روی این چهاردیواری‌های کوچک گذاشته‌اند، ایده‌ای است تکراری که پیش از این و در اواخر سال ۱۳۹۸ از سوی مسئولان وقت شهرداری تهران مطرح شد و همان ابتدا به دلیل مخالفت جدی مدیران وقت وزارت راه و شهرسازی به محاق رفت. طرح خانه‌های ۲۵متری که موافقان، آن را نه یک «انتخاب» که یک «ضرورت» و مخالفان آن را نه «درمان» که «مُسکنی موقت» برای درد نداری مَسکن می‌دانند؛ صرف‌نظر از پیامدهای اقتصادی آن در درازمدت، اجرای سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی نظام را نیز به بن‌بست خواهد برد و حتی گرته‌برداری، سنجاق کردن و استناد به نمونه‌های مشابه آن در دیگر کشورها نیز به دلیل نگاه متفاوت خانواده ایرانی به خانه و انس با مؤلفه‌های دیرینش، نمی‌تواند اجرای آن را توجیه کند. برای مثال در ساختار فرهنگی ایرانیان، خانه ایرانی نهادی تعریف شده است که پس از ساختن و داشتنش، مجموعه‌ای دیگر از نیازهای پیچیده خانواده، در آن شکل می‌گیرد. بسیاری از آموزش‌های غیررسمی، معیارهای اجتماعی، بنیادهای خانوادگی، باورپذیری سنت‌ها، عقاید، باورها، پندارها و حیات مذهبی فرزندان از خانه آغاز می‌شود و با همنشینی‌ها تکامل می‌یابد. کودک ایرانی از همان ابتدا در خانه است که با فضایی خصوصی که معمولاً اصل محرمیت در طراحی و ساخت آن رعایت ‌شده تا اهل آن از دید نامحرم محفوظ بمانند، آشنا می‌شود. نشاط، امنیت، تعامل و بسیاری از مؤلفه‌های اینچنینی در وسعت خانه قابل دریافت است. 
حال آنکه  در خانه‌های ۲۵متری، دیگر جایی برای همنشینی‌ها، دورهمی‌ها و شب‌نشینی‌های خانوادگی نیست و در واقع با محدود شدن مساحت خانه‌ها و تنزل یافتن مفهوم مسکن به خوابگاه و سرپناه، این خانه‌ها کفاف زندگی خانواده‌های بیش از دو نفر را نخواهد داشت. ضمن آنکه به اعتقاد بسیاری از آسیب‌شناسان اجتماعی، خانه‌های مینیاتوری، محمل مناسبی برای رشد آفاتی همچون خشونت، پرخاشگری، ناامیدی و بیماری‌های روحی روانی است که سلامت نهاد خانواده را تهدید می‌کند. از همین رو است که تعالیم و آموزه‌های اسلامی نیز یکی از خوشبختی‌های فرد مسلمان و آسایش او را در وسعت خانه و بزرگی مساحت آن می‌داند؛ چنان‌که رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: از سعادت و خوشبختی مسلمان، وسعت خانه او است. این مفاهیم، یعنی حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن در سیاست‌های ابلاغی کلی نظام در امور «مسکن» از سوی رهبر معظم انقلاب و در قانون جهش تولید مسکن با عنوان رعایت هویت ایرانی - اسلامی در معماری ساخت‌وسازها مورد تأکید قرار گرفته و ضوابطی برای آن تعریف شده است. بنابر آنچه اشاره شد، به نظر می‌رسد ارائه طرح پیشنهادهای اینچنینی بدون توجه به ملاحظات و نبود پیوست فرهنگی در آن، وضع قوانینی همچون قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و الزام دستگاه‌های اجرایی را برای تأمین و ارتقای کیفیت مسکن بی‌اثر خواهد کرد. بگذریم از اینکه به گفته کارشناسان حوزه مسکن به نظر می‌رسد حتی در صورت تصویب این طرح در هیئت وزیران، باز هم بهای تمام شده واحدهای مسکونی یادشده بر اساس آخرین متوسط قیمت هر متر واحد مسکونی در تهران در تیرماه سال گذشته - یعنی ۴۴میلیون و ۸۴۰ هزار و ۷۰۰ تومان - ارزشی بیش از ۹۰۰میلیون تومان خواهد داشت و اصلاً معلوم نیست چه تعداد از اقشار کم درآمد می‌توانند چنین واحدهایی را تملک کنند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه