
سید عبدالله انوار فلسفهپژوه و نسخهشناس در سن 98 سالگی درگذشت
ابنسینای زمان
عبدالله انوار چهارشنبه شب گذشته در سن ۹۸سالگی از دنیا رفت. او چندی پیش به دلیل نارسایی کلیه در بیمارستان بستری شده بود.
سیدعبدالله انوار را مترجم، محققِ تهران قدیم، نسخهشناس، نسخهپژوه، فلسفهپژوه، موسیقیدان، فهرستنویس و ریاضیدان مینامند، با صفتی که دوستانش به او دادهاند؛ «ابنسینای زمان». کسی که بیش از ۲۰ سال رئیس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بود و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰ جلد فهرست نسخههای خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. حتی گفته میشود یکی از حروف (مجلدات) «لغتنامه دهخدا» را تدوین کرد و ترجمه نقد «خرد ناب» را از روی برگردان انگلیسی آن به قلم کمپ اسمیت انجام داد. از مهمترین و مشهورترین تصحیحاتِ او به «جهانگشای نادری» میتوان اشاره کرد.
نام عبدالله انوار با تهران هم گره خورده و مقالهها و کتابهای بسیاری درباره قناتها، باغ و شهر تهران نوشته است. او درباره شروع تهرانپژوهیاش گفته است: «یکی از نویسندگان لغتنامه دهخدا بودم، زمانی قرار شد برای بیستمین سالِ نادرشاه، بزرگداشتی برگزار کنند، بنابراین باید دو کتاب «دوره نادره» و «جهانگشای نادری» از میرزا مهدی خان استرآبادی را که درباره تاریخ نادر نوشته شده بود، برای چاپ جدید بازبینی میکردیم.
مرحوم شهیدی رئیس لغتنامه «جهانگشای نادری» را برای تصحیح به من داد.
مرحوم معین از من خواست تا نقاط جغرافیایی که نادرشاه در چهار نقطه «ایران»، «عراق»، «افغانستان» و «هندوستان» فتح کرده را مشخص کنم تا این نشان دادن جغرافیا، تأثیر بیشتری در آن مراسم داشته باشد. این کار سبب شد به فکر تهران بیفتم. تهران در حال گسترش بود. به فکرم رسید نقاط قدیمی تهران را شناسایی کنم، برای این کار روزی ۳۰ کیلومتر هر روز در تهران راه میرفتم و محلههای قدیمی را فیشبرداری کرده و برایشان اسم میگذاشتم.
من نیز به مرور براساس اطلاعاتی که از شهر بدست میآوردم شروع کردم به نوشتن مقالههایی درباره تهران. هنوز هم گاهی برخی افراد سؤالهایی را که از تهران دارند، از من میپرسند و من براساس نوشتهها و تحقیقاتم جواب میدهم».
انوار تنها زندگی میکرد و تنهایی و انزوا یکی از ویژگیهایش بود. خودش معتقد بود: «خودم را در همه امور داخل نکردهام و اگر کارهایی درباره کتاب و کتابداری کردم، به این دلیل بود که کار دیگری از من ساخته نبود. نه اهل مقام بودم و نه اهل ثروتاندوزی. کارم این بود که بنشینم و کتاب بخوانم».
او از دوستان جلال آلاحمد هم بود. روزی که خانه موزه سیمین و جلال افتتاح شد، درباره این خانه گفته بود: «من و جلال در سال ۱۳۲۱ با هم وارد دانشسرای عالی شدیم. من در شعبه ریاضی دانشسرا بودم و جلال در شعبه ادبیات فارسی. آن زمان مانند حالا نبود که مدرکگرایی باشد و نسبت به درس سختگیری میکردند. ما در آنجا یک انجمن ادبی داشتیم که با جلال آلاحمد آشنا شدم و این رفاقت سالها طول کشید».
این دانشمند و مترجم پس از یک دوره درمان که برای نارسایی کلیه در بیمارستان بستری بود در روز ۱۸ اسفند در منزل شخصیاش درگذشت.
به گفته پویا آریانپور از نزدیکان این پژوهشگر و مصحح، مراسم تشییع «مرحوم عبدالله انوار» امروز ساعت ۹:۳۰ صبح در مقابل کتابخانه ملی انجام و پیکر او در ابنبابویه به خاک سپرده میشود.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
جشنی برای پرواز پروانهها در حرم مطهر رضوی
-
20 اسفند
-
ثبات منطقهای در گرو همگرایی و همسایگی
-
افزایش2/5 برابری افسردگی در 18 کشور اروپایی
-
سهم برخی پزشکان از تجویز کاذب مکملها
-
اوکراین در گوشه رینگ
-
طلسم 47 ساله امروز میشکند؟
-
صراط مستقیم شهدا
-
رونمایی از سامانه موشکی عمودپرتاب «نواب»
-
ناگفتههای «سوره» مسعود
-
ابنسینای زمان
-
آینده فروشی خودرویی!