جهان «زاویرایی» در انتظار یوسف مصلح

جهان «زاویرایی» در انتظار یوسف مصلح

حمزه واقعی


​​​​​​​این گزاره معرفتی که منتظران مصلح باید خود صالح باشند از بس تکرار شده، حکم ضرب‌المثل یافته است. نمی شود دستِ آلوده و نگاه ناپاک داشت، اما به انتظار کسی لحظه شمرد که آن دست و آن نگاه را دشمن دارد. نمی‌شود در انبوهی از غبار کبر و ریا و تملق و خودمطلق‌پنداری گرفتار بود و توقع داشت با همه این مؤلفه‌های شخصیتی در شمار یاران امام ایستاد. باید به خودمان تکانی بدهیم. بر اساس بینات حرکت کنیم تا به شأنی بایسته برای ظهور برسیم. زنده‌یاد فرج الله سلحشور را؛ اگر یوسف پیامبر هیچ نداشته باشد جز همین ماجرای «زندان زاویرا»، کافی است تا همیشه دعاگوی تعالی مقامش باشیم. به واقع، قصه زندان زاویرا حکایت بسیار پرتأملی است که دقت در آن، نگاه انسان را تحولی شگرف می‌بخشد. همان زندانی که حضرت یوسف در آن به حبس رفته بود. جلوه‌هایی از آن را در سریال یوسف پیامبر دیدیم. مصیبت‌خانه‌ای بود در زیر زمین که زباله و کثافت از در و دیوار و از سر و روی زندانیان می‌بارید. خودشان هم نه‌تنها وضع موجود را پذیرفته بودند که کمک‌کار شدائد هم بودند برای خویش با دعوا‌هایی که می‌کردند. با ستمی که قلدر‌ها بر ضعیفان روا می‌داشتند و دیگران این عصیان‌ها را به سکوت نادیده می‌گرفتند، این بیداد افزون می‌شد. تا اینکه یوسف نبی(ع) آمد و آنان را تکان داد. اول، غبار از ذهنشان گرفت و بعد به دست خودشان غبار از در و دیوار زندان. او با رهبری خود، کار را به جایی رساند تا همان‌هایی که از هم یقه و مچ می‌گرفتند، دست بگیرند و یاریگر هم باشند. از همان زندانیان هم یارانی برای خود و مردانی کارآمد و صالح برای حکومت ساخت و… این ماجرا را می‌توان خوانشی چنین داشت که؛ آن زندان، دنیای ما، و زندانیان، خود ما هستیم و یوسف، مهدی آل محمد(ع) است. 
حضرت، ما را تکان خواهد داد تا جامعه را و جهان را تکان بدهیم و در  زندانیان زاویرا تا یوسف بیدار و هوشیارشان نکرد، به ضرورت حیاتیِ غبارتکانی از خویش و طهارت دادن محیط، اصلاً توجه نداشتند، تا چه رسد که بخواهند کاری بکنند، اما نبی خدا آنان را توجه داد و راه نشان داد و خود نیز در تطهیر مکان و نظام‌مند کردن رفتار‌ها پیش‌قدم شد و راه را به سوی آینده‌ای شکوهمند
 باز کرد. 
البته مکتب انتظارهم اکنون با نگاه ژرف وهمه‌جانبه رهبر حکیم انقلاب، ایستا نمی‌ماند تا زمان ظهور بخواهد تکانی بخورد، بلکه پیش‌هنگام ما را به غبارروبی از خویش می‌خواند، به ضرورت تطهیر جامعه توجه می‌دهد و تأکید دارد پیش از ظهور حضرت مصلح باید به تراز اصلاح تن درداد. این مهم که به هزار زبان می‌شنویم و به هزار قلم می‌خوانیم «منتظران مصلح خود نیز باید صالح باشند» همین است که زاویرا‌های درون را باید غبار روفت و بسامان کرد تا وقتی یوسف به میدان می‌آید، خط جمال او را گرفت و به حضرت ذوالجمال و ذو‌الجلال معرفتی افزون‌تر یافت. 
آن زندان و آن ماجرا شمایی کوتاه بود از شمایلی که باید نقشه راه ما باشد برای رسیدن به فصل ظهور و چشمانمان را به این حقیقت بینا کرد که همان‌گونه که یوسف از ظرفیت خود زندانیان برای ساختن محیط و تغییر شرایط استفاده کرد، در دولت مهدوی هم همین مردم‌اند که باید بسازند و بسازند و بسازند که مأموریت ساختن زمین بر عهده زمینیان است و قرار نیست ملائک به کار سازندگیِ مُلک، آستین بالا بزنند، چنان‌که در عهد رسول‌الله الاعظم(ص) هم چنین نکردند. قاعده آفرینش هم قرار نیست تغییر کند. تغییر را ما باید درون خویش ایجاد کنیم مطابق نقشه راهی که معصومین(ع) برای فصل انتظار و دولت ظهور 
تبیین کرده‌اند.
اگر چنین شد ودر مسیر راهبردها وخط روشن رهبر فرزانه انقلاب عمل کردیم، فصل فرخنده فالی ما فرا خواهد رسید؛ فصلی که زمین و زمان به تجربه زیبایی، برکت خواهد یافت؛چنین باد ان‌‌شاءالله.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه