زنی که همیشه بالانشین خواهد ماند

اهمیت سیمین دانشور در داستان‌نویسی امروز ایران

زنی که همیشه بالانشین خواهد ماند

اگر عقربه‌های زمان را به عقب برگردانیم و به دهه 1320 شمسی بازگردیم، در صحنه ادبیات ایران جنب و جوشی می‌بینیم. حدود دو دهه از دو رویداد مهم در این صحنه می‌گذرد؛ نخست اینکه نیمایوشیج با انتشار «افسانه» در روزنامه قرن بیستم، پایه‌های شعر نو را بنیان گذاشته است و در همان سال، محمدعلی جمال‌زاده با انتشار کتاب «یکی بود یکی نبود»، داستان‌نویسی نوین را در ایران معرفی کرده است.


اما در این دو دهه صحنه داستان‌نویسی ایران، صحنه‌ای مردانه است. نویسندگانی چون مشفق کاظمی، محمد حجازی و صادق هدایت مشهورترین و پرطرفدارترین نویسندگان ژانرهای مختلف همه مرد هستند. در این میان نام یک زن نویسنده به چشم می‌خورد، او امینه پاکروان است، زنی که بعدها فرزندش حسن پاکروان به یکی از مخوف‌ترین چهره‌های ساواک تبدیل شد. امینه، زنی باسواد و درس خوانده بود، استاد دانشگاه و بیشتر زمینه کاری‌اش تاریخ بود. منتها تاریخ را به زبانی داستانی می‌نوشت و به همین دلیل او داستان‌نویس نبود. کتاب‌هایش مانند شاهزاده گمنام (امیر بی‌تاریخ)، عباس میرزا، تهران قدیم و آغامحمدخان قاجار خوانندگانی داشت منتها ایراد این بود که او زاده پاریس بود و بیشتر عمرش را هم در اروپا و مصر گذرانده بود به همین دلیل چندان فارسی نمی‌دانست و زبانش در حقیقت فرانسوی بود. 
در سال 1327 اما یک مجموعه داستان به نام «آتش خاموش» از نویسنده ای جوان به نام سیمین دانشور، نگاه‌ها را به سمت خود برگرداند. او با انتشار همین کتاب که البته بعدها خودش خیلی آن را قبول نداشت، اهمیتی تاریخی پیدا کرد. او نخستین زن داستان‌نویس تاریخ ادبیات ایران شد. نویسنده‌ای که همان سال با دیگر نویسنده مشهور و پرهیاهوی شهر یعنی جلال آل‌احمد ازدواج کرد و نامش بیشتر بر سر زبان‌ها افتاد، اما سیمین دانشور که بود؟

در مسیر آموختن
سیمین برخلاف امینه، فارسی می‌دانست، خوب هم می‌دانست؛ چرا که دانشجوی زبان و ادبیات دانشگاه تهران بود و استادانش بدیع‌الزمان فروزانفر، ملک‌الشعرای بهار و پرویز ناتل خانلری از بزرگان ادبیات فارسی تاریخ معاصر بودند. از کودکی هم در کنار ادبیات روز جهان، شعر و نثر فارسی خوانده بود و عاشق همشهری شاعرش حافظ بود. علاوه بر این‌ها هم زبان می‌دانست و هم نظریه ادبی. او یک شانس مهم هم آورد؛ در زمان تحصیلش در دانشگاه تهران، فاطمه سیاح هم استاد این دانشگاه بود. او در جایی که پایگاه تولید بسیاری از نظریه‌های ادبی معاصر بود، یعنی در دانشگاه مسکو درس خوانده بود و به همین دلیل نقد ادبی و به خصوص رمان و داستان را به خوبی می‌شناخت. اتفاقاً وقتی سیمین دانشور دانشجوی او شد، به استعداد او پی برد و سیمین، دانشجوی سوگلی سیاح شد و وقتی سیمین داستان‌هایش را برای استاد خواند، سیاح او را به صادق هدایت معرفی کرد و هدایت هم درباره چند و چون داستان‌نویسی راهنمای خوبی برای این دانشجوی شیرازی درس‌خوان شد. 
تحصیل در دانشکده ادبیات تنها جایی نبود که سیمین بنیادهای نظری خود را در داستان‌نویسی تقویت کرد. او چند سال پس از اینکه مدرک دکترای ادبیات گرفت، برای یک بورس دانشگاهی در رشته زیبایی‌شناسی به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در همین مدت دو سال، در کلاس‌های داستان‌نویسی و نمایش‌نامه‌نویسی والاس استنگر (تاریخدان و نویسنده آمریکایی) و فیل پریک (نمایش‌نامه‌نویس آمریکایی) نام‌نویسی کرد و مدرن ترین شیوه‌های روایی و تکنیک‌های داستان‌نویسی را آموخت. 

بهترین داستان‌نویس زن ایران
سیمین پس از بازگشت از سفر آمریکا بود که داستان‌های مهمش را نوشت. نخستین کتابش پس از بازگشت به ایران «شهری چون بهشت» بود که در سال 1340 منتشر شد که در آن زنان محور داستان‌ها هستند. 
تابستان 1348 دوره مهمی ‌در زندگی سیمین بود. در ماه نخست رمانش را منتشر کرد و در ماه سوم، همراه و همسرش را از دست داد. 
نخستین رمان او «سووشون» مهم‌ترین رمان خود او، بهترین رمان یک داستان‌نویس زن ایرانی و یکی از چند رمان برتر تاریخ داستان‌نویسی ایران است. او با این کتاب، در موقعیتی قرار گرفت که هیچ زن داستان‌نویسی نتوانسته است به آن برسد. 
اگرچه در دهه‌های بعد نویسندگان زن دیگری چون زویا پیرزاد و غزاله علیزاده در جهان داستان فارسی نام خود را مطرح کردند اما سیمین دانشور هم به لحاظ فضل تقدم و هم به لحاظ اهمیت داستانی کتابش، همچنان و همیشه چهره تابناک این عرصه است. 

چرا «سووشون» مهم است؟
 داستان درباره مردی شیرازی است به نام یوسف و همسرش زری که شخصیتی مستقل و وطن‌خواه است. در زمانه اشغال جنوب کشور از فروش غله به انگلیسی‌ها مقاومت می‌کند و جان بر سر این وطن‌پرستی می‌دهد. همسرش مانند هر زن ایرانی دیگری نگران خانواده‌اش، می‌خواهد سیر حوادث را به سمتی ببرد که جان یوسفش از گزند بلا در امان باشد اما طوفان می‌آید و او با مصیبت‌هایی روبه‌رو می‌شود. داستان هم از عشق به میهن سخن می‌گوید و هم از عشق به امید و زندگی و در عین حال، بسیار ایرانی است و البته شخصیت‌پردازی‌ها، فضاسازی‌ها و دیالوگ‌ها همه بجا، حرفه‌ای و ششدانگ است. طبیعی است که سایه‌ای از سیمین و جلال هم در داستان هست و مرگ جلال هم فرامتنی به «سووشون» بخشید که آن را خاص‌تر و ماندگارتر کرد. 
استقبال مخاطبان از کتاب و ترجمه شدنش به زبان‌های دیگر و اینکه در دهه‌‌های پس از انتشار و با فرونشستن آتش خاطرات نسل همزمان با جلال و سیمین، داستان همچنان مخاطب دارد و زنده است، نشان‌دهنده این است که «سووشون» بیش از هر چیز بر ادبیات و قدرت نویسندگی خالقش استوار است. 
سیمین پس از «سووشون» هم کتاب‌های دیگری نوشت. هم مجموعه داستان و هم رمان. «به کی سلام کنم؟» باز هم رنگی از خود سیمین دارد، زنی که با عشق ازدواج کرد و نتوانست از شویش فرزندی به یادگار داشته باشد. باز هم نگاه سیمین به زنان است، این بار در نسبت میان زن و فرزند. چیزی که در ادبیات مردانه دهه‌های 20 تا 40 گم بود. مردانی که در داستان‌هایشان اگر سراغ زنان هم می‌رفتند، به شکلی آنان را خرد و تحقیر می‌کردند. کارهای هدایت، چوبک، گلستان و حتی خود جلال را که بخوانید در آن زنان حاشیه‌ای بر متن هستند، شاید اگر هم باشند زنانی بدکاره، شکست‌خورده و تحقیر شده‌اند که حتی حاضرند فرزندانشان را در کوی و بازار رها کنند تا شوی جدیدشان آنان را بپذیرد. 
سیمین علاوه بر اینکه داستان‌نویس بود، به دلیل تألیف آثار علمی‌ و دانشگاهی مانند کتاب‌های مسائل هنر معاصر و شناخت و تحسین هنر و نیز ترجمه برخی از مهم‌ترین آثار نویسندگان خارجی مانند بنال وطن اثر آلن پیتون، سرباز شکلاتی نوشته برنارد شاو، باغ آلبالو و دشمنان اثر آنتوان چخوف، داغ ننگ اثر ناتانیل‌ هاوثورن، کمدی انسانی نوشته ویلیام سارویان و ماه عسل آفتابی از نویسندگان مختلف به ادبیات کشور خدمت کرد.

خبرنگار: آرش شفاعی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه