نفوذ مخفی در هنر هفتم

آسیب‌شناسی سینمای ایران در گفت‌وگو با مسعود اطیابی

نفوذ مخفی در هنر هفتم

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینما یکی از ساحت‌هایی بود که دچار تحول و دگرگونی شد. این حوزه نیز مانند دیگر عرصه‌ها، ریزش‌ها و رویش‌هایی داشت و در دهه‌های مختلف متأثر از فضا و اتفاق‌های اجتماعی، مضامین روز و مسائل مبتلابه جامعه را به تصویر کشید.


​​​​​​​درباره اینکه سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چه دستاوردهایی داشته و چه فرصت‌هایی را از دست داده است با «مسعود اطیابی» کارگردان آثار پرفروش این روزهای سینما همچون «تگزاس»، «دینامیت»، «انفرادی» و «بخارست» گفت‌وگو کردیم تا از منظر فیلم‌سازی به بررسی وضعیت موجود با شرایط مطلوب در عرصه سینما بپردازیم. او معتقد است: اگر قرار باشد سینمای ایران را پس از پیروزی انقلاب نقد کنیم باید نقدی دوسویه باشد. او می‌گوید: سینمای پس از انقلاب، عاری از اشکال نبوده است؛ گاهی رشد گلخانه‌ای داشته، زمانی دستوری بوده و زمانی هم آزاد، زمانی همراه با مردم بوده و زمانی عقب‌تر یا پیشروتر از جامعه. 

سینما؛ صنعتی ملی
اطیابی می‌گوید نگاهی دقیق و منصفانه به وضعیت سینمای ایران پس از انقلاب در این مجال ممکن نیست و باید ارزیابی موردی داشت اما سینمای ایران پس از انقلاب پیشرفت داشته و باید پیشرفت می‌کرده چون جامعه رو به پیشرفت بوده است، در چنین شرایطی سینما نمی‌تواند عقب بماند اما در جاهایی هم کوتاهی کرده و آن طور که باید جامعه را به وجد نیاورده و روشنگری نکرده است.
او با بیان اینکه سینمای ایران یکی از ملی‌ترین صنایع کشورمان است و تنها صنعتی محسوب می‌شود که روی پای خودش ایستاده است، خاطرنشان می‌کند: البته گاهی سینمای دستوری و سفارشی آسیب‌زا بوده است. تندروی و زیاده‌روی در پرداختن به موضوعات ارزشمندی مثل دفاع مقدس، مقاومت، انقلاب اسلامی و مسائل دینی سبب ابتذال این مفاهیم شده و ساخت آثار سفارشی بی‌حساب و کتاب و بدون دانش و آگاهی از نقاط ضعف بوده است. از سوی دیگر سینمای مستقل، سینمایی که حرف زده و نقاط کور را در جامعه نشان داده و سینمایی که شادی‌آفرین و نشاط‌آور بوده از نقاط مثبت و قوت سینمای پس از انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. 

 ایدئولوژی‌های سنجاق شده!
او درباره ایدئولوژی‌زدگی و سفارشی‌سازی در سینمای ایران یادآور می‌شود: اشکالی ندارد فیلمسازی صاحب ایدئولوژی، باور و تفکر باشد اما آن ایدئولوژی در فیلمش باید نشان داده شود نه اینکه به فیلم سنجاق شود! اینکه من به عنوان یک فیلمساز مسلمان ایرانی به جامعه خدمت کنم ایدئولوژی من است که در فیلمم نشانش می‌دهم، آنچه غلط است ایدئولوژی سفارشی و دستوری است مثلاً به فلانی می‌گویند درباره نماز فیلم بسازد و آن قدر آثار ضعیف در این باره ساخته می‌شود که مردم نسبت به این موضوعات دلزده می‌شوند.
به گفته اطیابی، زیاده‌روی در ساخت آثار مبتنی بر ایدئولوژی‌های سفارشی، قطعاً نتیجه عکس دارد. از یک آدم مسلمان، مردم توقع دارند وقتی به هنر فیلم‌سازی مشغول است، کار خودش را برای مردم درست انجام دهد اگر جامعه نیاز به سرگرمی، شادابی، آگاهی و نمایش مشکلات دارد، در این حوزه‌ها باید تولید داشته باشند. توقع مردم از سینماگر دارای ایدئولوژی دینی و ملی، این است. 

 پروژه تخریب هنرمندان
این فیلمساز با بیان اینکه سینمای ایران در دهه اخیر به سمت آثار دستوری رفته است، توضیح می‌دهد: دستور از سوی اهرم‌های فشاری که خودشان هم انقلابی نیستند و من بحث نفوذ مخفی را جدی می‌بینم تا مردم را نسبت به ارزش‌های دینی و اجتماعی دلزده کنند. سینما باید هوشیارتر و آگاه‌تر باشد کما اینکه پس از انقلاب هم چنین بود و عده‌ای تلاش می‌کردند سینما از جامعه دور شود و هنرمندان را تخریب کنند. افرادی مانند علی‌اکبر رائفی‌پور و حسن عباسی با صحبت‌های غیرکارشناسی و مغرضانه موجب دلخوری و رنجش نخبگان ورزشی و هنری شدند. متأسفانه چنین مسائلی گریبان سینمای پس از انقلاب را گرفته است، افرادی که جز تفرقه انداختن کاری ندارند.
او با اشاره به برچسب‌زنی‌های غلط می‌گوید: برخی بدون اینکه فیلمی را ببینند، حمله‌های کلیشه‌ای و کلی دارند در حالی که باید تأثیر فیلم‌ها را در جامعه دید. به نظرم سینمای پس از انقلاب، درگیر تحلیل‌های بی‌ریشه و بی‌دانش شده است. این مسائل سبب می‌شود مدیریت سینمایی، مسیر درست خودش را نرود. 
به گفته کارگردان «انفرادی» برخی تحلیل‌ها و حملاتی که به فیلم‌ها و سینمای ایران می‌شود مغرضانه است. نقد کردن ایرادی ندارد اما باید دید این فیلم‌ها چه تأثیری روی جامعه دارند. به برخی فیلم‌ها برچسب سیاه‌نمایی می‌زنند در حالی که سیاه‌نما نیستند. این فیلم‌ها نقاط کوری که در جامعه وجود دارد را نشان می‌دهند که گاهی ممکن است غلوآمیز باشد، باید از این‌ها درس گرفت نه اینکه به آن‌ها حمله کرد. وی با بیان اینکه برچسب فیلمفارسی هم برای آثار پس از انقلاب، معنایی ندارد و سینمای ایران در ضعیف‌ترین شکل ممکن هم از فیلمفارسی به معنای مرسوم، فاصله دارد، عنوان می‌کند: مردم خودشان تشخیص می‌دهند چه فیلمی را ببینند و چه فیلمی را نبینند. اگر فیلمی بدآموزی داشته باشد نمی‌بینند و اگر از فیلمی خوششان بیاید، برای تماشای آن هزینه می‌کنند.

 اعتماد به تهیه‌کنندگان حرفه‌ای
اطیابی برای بهبود وضعیت سینمای ایران معتقد است عرصه سینما باید آزاد باشد و پروانه ساخت حذف شود. او توضیح می‌دهد: یعنی تهیه‌کنندگان فیلمشان را بسازند، توزیع و عرضه کنند و مسئولیت فیلم را هم بر عهده بگیرند. از سوی دیگر بایستی بساط تریبون‌های غیرکارشناسی هم برچیده شود اگر من جای دولتمردان بودم سالن‌های اجتماعات و تریبون‌های وزارتخانه‌ها را جمع می‌کردم چون این تریبون‌های شخصی، آفت هستند. به هر کسی نباید اجازه داد درباره هر چیزی حرف بزند، اجازه بدهند مردم خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند. 
او درباره معایب و مزایای حذف پروانه ساخت فیلم‌ها می‌گوید: به نظرم به صورت آزمایشی می‌توان پروانه ساخت را حذف کرد و نتایج آن را بررسی کرد چون دست تهیه‌کنندگان حرفه‌ای را در تولید فیلم باز می‌گذارد و این به نفع صنعت سینماست. از سوی دیگر وجود فیلم‌های ارگانی و نهادی هم لازم است و آن‌ها هم در تولید آزاد هستند به این شرط که فضای عادلانه رقابتی ایجاد شود.
اطیابی یادآور می‌شود: تولید فیلم ارگانی بد نیست بلکه زیاده‌روی در پرداخت به موضوعات خاص بد است چون ارزش‌ها را از بین می‌برد، اینکه در یک سال، چندین فیلم درباره شهدا ساخته شود این موضوع ارزشی را به ابتذال می‌کشاند.
کارگردان «انفرادی» با تأکید بر بازخوانی وضعیت فعلی هنرمندان نسبت به جامعه و سینما و ضرورت ایجاد فضای گفت‌وگو خاطرنشان می‌کند: درست نیست که هنرمندان را طرد کنیم چون جامعه و کشور به هنرمندانش نیاز دارد. تا امروز هم جمهوری اسلامی از هنرِ هنرمندان بهره برده است و آن قدر که هنرمندان در تولید فیلم‌های ارزشی و دینی نقش‌آفرینی داشتند و با آثارشان در جامعه نشاط‌آفرینی کرده‌اند ما به ازای تلاش آن‌ها برایشان کاری نشده است. 
وی می‌افزاید: نگاه طلبکارانه به هنرمندان، غلط است. باید از هنرمندان این مملکت تجلیل شود نه اینکه هر آدم تریبون‌داری به هنرمندان حمله کند. فیلم‌سازی کار بسیار سختی است و حمله کردن به این قشر، دور از انصاف است.

خبرنگار: زهره کهندل

برچسب ها :
ارسال دیدگاه