بودجه سریال‌ها نباید براساس جغرافیا برآورد شود

گفت‌وگو با کارگردان سریال «ابر می‌بارد»

بودجه سریال‌ها نباید براساس جغرافیا برآورد شود

«ابر می‌بارد» زندگی «پریسا» پرستار یکی از بیمارستان‌های رشت را روایت می‌کند که در نخستین ماه‌های شیوع ویروس کرونا با فوت مادربزرگش بر اثر کرونا و به هم خوردن نامزدی‌اش، درگیر مشکلاتی می‌شود. این سریال ۱۸ قسمتی به نویسندگی مهدی بهپور و تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمدرضا معینی با موضوع تلاش پزشکان، پرستاران و کادر درمان در مهار کرونا ساخته شده است.


فاطمه گودرزی، سیدجواد‌هاشمی، سیما خضرآبادی، مجید پتکی، سلمان فرخنده، سامرند معروفی و فرهاد بشارتی در این سریال نقش‌آفرینی می‌کنند. این مجموعه تلویزیونی با همکاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان و به سفارش سیمای استان‌ها ساخته شده و شنبه تا چهارشنبه هر هفته ساعت 21:10 از شبکه2 پخش می‌شود. با محمدرضا معینی، کارگردان «ابر می‌بارد» درباره جزئیات تولید این سریال گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

جذابیت‌های فیلم‌نامه «ابر می‌بارد» برای ساخت چه بود و چرا قصه این سریال در رشت می‌گذرد؟
همه‌گیری کرونا از اتفاقاتی بود که از نظر دراماتیک، جذابیت داشت. نگاهی به تاریخ هنرهای نمایشی و ادبیات مکتوب نشان از خلق شاهکارها درباره‌ پاندمی‌های بزرگ دارد بنابراین همه‌گیری کرونا هم اتفاقی تأثیرگذار بود. اهمیت چنین اتفاقی در قرن حاضر که جهان را به پیش و پس از خودش تبدیل کرده بود یعنی اتفاقی دارای اهمیت و جذابیت. درباره اینکه چرا قصه در رشت می‌گذرد به این دلیل که وقتی کرونا به ایران آمد، نخستین بیمارانش در قم و گیلان شناسایی شدند. وقتی این همه‌گیری سراسری شد، تجربیاتی که این دو شهر برای مقابله با این ویروس داشتند، مورد استفاده قرار گرفت. آثار تلویزیونی دیگری هم که درباره کرونا ساخته شد، تقریباً همزمان با ساخت سریال ما بود ولی پخش «ابر می‌بارد» با تأخیر صورت گرفت. ما این سریال را پارسال ساختیم و اوایل امسال آماده نمایش بود که پخش آن به زمستان رسید.

دلیل اینکه سریال چندین ماه پس از اتمام پروژه پخش شد چه بود؟
به هر حال زمان پخش مشخص نبود، معمولاً تولیدات شبکه‌ها، زمان پخش مشخصی دارند ولی امور استان‌ها پس از تولید، باید برای پخش وارد مذاکره با شبکه‌ها شود که معمولاً این فرایند زمانبر است. 

معمولاً سریال‌هایی که خارج از تهران ساخته می‌شوند، هم فرصت‌هایی را پیش روی فیلمسازان قرار می‌دهند و هم محدودیت‌هایی برایش به وجود می‌آورند، از تجربه تولید این سریال در رشت بگویید.
اینکه در اثرتان، اتسمفر تازه‌تری دارید یک فرصت است به ویژه لوکیشن شمال کشور، ویژگی‌های اقلیمی و جغرافیایی خاص خودش را دارد. به هر حال جذابیت‌های بومی و محلی برای مردم شهرهای دیگر، یک امتیاز برای این سریال به شمار می‌رود هم از نظر لهجه و هم ویژگی‌های بومی منطقه. از سوی دیگر محدودیت‌هایی هم دارد چون سریال‌ها در شهرستان‌ها با عوامل محلی ساخته می‌شوند؛ به دلیل پرکار نبودن استان‌ها در تولید سریال، عوامل حرفه‌ای این حوزه کم هستند و در تأمین عوامل تولید با مشکل مواجهیم. از سوی دیگر برنامه‌ریزی برای آوردن بازیگران چهره و هماهنگ کردن زمان کاری آن‌ها برای آوردنشان به شهرستان، دشوار است و فرایند تولید را طولانی می‌کند. بخشی از انرژی تیم تولید صرف هماهنگی اسکان و جابه‌جایی عوامل یا بازیگران تهرانی می‌شود.

بودجه‌ای که برای تولید 18 قسمت سریال «ابر می‌بارد» اعلام شده بود 3میلیارد تومان بود، آیا بودجه‌ای که برای تولید یک سریال به امور استان‌ها اختصاص پیدا می‌کند متفاوت از بودجه‌ای است که به شبکه‌ها یا سیمافیلم برای تولید سریال‌های مشابه می‌دهند؟ 
محدودیت‌های بودجه‌ای برای استان‌ها یک مشکل جدی است و هر سال هم با توجه به هزینه‌های بالای تولید، وضعیت بدتر می‌شود. البته هزینه‌های تولید این سریال، کمی بیشتر از 3میلیارد تومان شد ولی باز هم به نسبت سریال‌هایی که همتراز با این مجموعه تلویزیونی ساخته شده بودند، بودجه کمتری داشت. کار کردن در شهرستان شاید مزیت‌های نسبی داشته باشد اما از نظر هزینه‌کرد، تفاوت چندانی با تهران ندارد بنابراین بودجه تولید سریال در شهرستان با پایتخت، نباید تفاوت زیادی داشته باشد، امیدوارم این فاصله برداشته شود. نباید فیلم‌سازی مختص تهران باشد و به بقیه شهرها، نگاه حاشیه‌ای شود. ضمن اینکه مقایسه کیفی تولیدات تهران با شهرستان‌ها، خیلی فاصله ندارد که بودجه آن‌ها این قدر متفاوت است. چه بسا برخی از کارهایی که در استان‌های دیگر ساخته می‌شوند بهتر از آثاری بوده که در تهران تولید شده‌اند. جغرافیا نمی‌تواند خط‌کش خوبی برای سنجش کیفیت آثار باشد و بودجه هم نباید براساس جغرافیا، برآورد شود. 

اما این پیش‌فرض وجود دارد که تولید کار در شهرستان‌ها ارزان‌تر است؟
گاهی این کار را می‌کنند که از عوامل شهرستانی برای تولید یک کار استفاده کنند تا با دستمزدهای پایین‌تر، کار برایشان ارزان‌تر تمام شود. همه عوامل پشت صحنه «ابر می‌بارد» گیلانی بودند و چند بازیگر تهرانی داشتیم. متأسفانه این نگاه وجود دارد که عوامل شهرستانی، دستمزدهای کمتری می‌گیرند و چون این عوامل هم فرصت‌های کاری معدودی دارند، حاضر به پذیرش دستمزدهای پایین می‌شوند. 

قصه سریال درباره پرستاری است که مواجهه مستقیم با اتفاق‌های ناگوار کرونا داشته است، چقدر سعی کردید زندگی «پریسا» نزدیک به واقعیت باشد؟
اصلاً جذابیت این کار برایم همین بود که اتفاق‌ها برای بیننده، زنده و واقعی به نظر برسد. شاید تم کار برای مردم، غمگین و تلخ باشد و مخاطب نتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند ولی این کار در چند سال آینده و طی بازپخش‌ها، بهتر دیده می‌شود چون هر چه از اتفاق کرونا فاصله بگیریم، واقعیت‌های این اتفاق برای مردم دیدنی‌تر می‌شود. اتسمفر سریال ما هم بیگانه با واقعیت نیست، من چیزهایی که دیده بودم را سعی کردم بازسازی کنم و از تجربیات پرستارانی که در آن روزهای سخت و تلخ وسط میدان حضور داشتند استفاده کنم. تمام تلاشم این بود فضای فیلم به واقعیت نزدیک شود و تا جایی که رسانه تلویزیون اجازه می‌دهد روی واقعیت‌ها متمرکز شوم چون مخاطب عام تلویزیون، تا اندازه‌ای تحمل تلخی و رنج دارد. حواسم بود زهر ماجرا را بگیرم به همین دلیل روی لبه تیغ حرکت می‌کردیم. نمی‌خواستم کام بینندگان را تلخ کنم چون تلخی این واقعه ناگوار برای مردم بسیار نزدیک بود برای همین در برخی موقعیت‌ها یا رفتار برخی شخصیت‌ها، چاشنی طنز را گنجاندم.

علاوه بر چند بازیگر شناخته شده تلویزیونی، بسیاری از بازیگران این سریال بومی هستند چطور این گروه از بازیگران را به یکدستی در بازی‌ها رساندید؟
 وقتی مخاطب تلویزیون، چند چهره آشنا در اثری می‌بیند اعتمادش جلب می‌شود به همین دلیل حضور بازیگران شناخته شده در کار لازم است اما می‌توان از بازیگران نوچهره هم با انتخاب درست، استفاده کرد. در گیلان، بازیگران خوب بسیاری وجود دارند و شاید برای هر یک از نقش‌ها بیش از یک گزینه داشتیم که دست من را برای انتخاب بازیگران باز گذاشته بود و با تمرین‌های متعدد هم به یکدستی در بازی‌ها رسیدیم.

​​​​​​​خبرنگار: زهره کهندل

برچسب ها :
ارسال دیدگاه