یار «لب دوخته» ثامن‌الحجج(ع)

درباره زندگی و مبارزات محمد بن ابی‌عمیر، صحابی باوفا و صاحب سرّ دو امام

یار «لب دوخته» ثامن‌الحجج(ع)

محمد بن ابی‌عمیر دانشمندی عالی‌قدر و مؤلفی توانا بود. بیش از 70 محدث شیعه و اهل ‌سنت، نزد وی شاگردی کردند و یکی از آن‌ها به نام ابراهیم بن هاشم، از ابن ابی‌عمیر نزدیک به 3هزار حدیث نقل کرده ‌است.


به دستور هارون، خلیفه ستمگر عباسی، او را به زندان انداخته بودند و هر روز شکنجه می‌کردند. مدعی بودند مسند قضاوت را که خلیفه به وی پیشنهاد کرده، نپذیرفته است اما همه می‌دانستند که قضیه چیست. محمد بن ابی‌عُمیر از یاران صاحب سرّ موسی بن جعفر(ع) بود و هارون می‌دانست وی بیشتر شیعیان خاص امام کاظم(ع) را می‌شناسد و مکان زندگی آن‌ها را می‌داند؛ خلیفه عباسی اسرار شبکه ارادتمندانِ اهل‌بیت(ع) را می‌خواست و محمد بن ابی‌عمیر، زیر آن همه شکنجه توان‌فرسا تحمل می‌کرد و دم برنمی‌آورد. بعدها که از آن دخمه جهنمی نجات یافت، برای یکی از دوستانش تعریف کرد: «مرا 100 ضربه شلاق زدند تا محل شیعیان و اسامی آن‌ها را بگویم. ابتدا امتناع کردم، اما از شدت درد، نزدیک بود لب بگشایم که صدای محمد بن یونس را شنیدم که می‌گفت: محمد بن ابی‌عمیر! تقوا پیشه‌کن و منزلگاه خود را نزد خدا به یادآور. پس صبر کردم تا فرج حاصل شد». برخی از مورخان و محدثان، محمد بن ابی‌عمیر را به سبب همین مقاومت و واگویه نکردن اسرار اهل‌بیت(ع) در سخت‌ترین شرایط، «یار لب‌دوخته» لقب داده‌اند. او پس از شهادت امام کاظم(ع)، در زمره یاران امام رضا(ع) قرار گرفت و در پی شهادت آن حضرت نیز حدود 15 سال به تعقیب، تبعید، زندان و شکنجه مأمون و معتصم عباسی مبتلا بود، تا در سال 217قمری دار فانی را وداع گفت.

دلباخته مکتب اهل‌بیت(ع)
محمد بن ابی‌عمیر بن عیسی ازْدی، در میان اهل ‌حدیث و راویان اخبار ائمه(ع)، نامی بسیار آشنا و مورد اعتماد است. محدثان بزرگ شیعه، او را به عنوان راوی ثقه و امین معرفی می‌کنند. شیخ طوسی، ابن ابی‌عمیر را از متقی‌ترین، عابدترین و معتبرترین اصحاب امام کاظم(ع) و ثامن‌الحجج(ع) می‌داند و «کَشّی» در کتاب «رجال» خود درباره ابن‌ ابی‌عمیر می‌نویسد: «همه به فقیه بودن و عالم بودنش اقرار دارند». مرحوم شیخ عباس قمی، محدث نامی در بیان جایگاه ابن‌ابی‌عمیر، پا را فراتر از این می‌گذارد و می‌نویسد: «او در منظر شیعه و سنی، مطمئن‌ترینِ افراد [در نقل روایت] است». ابن ابی‌عمیر دلباخته مکتب اهل‌بیت(ع) و مدافع فداکار آن بود. مورخان او را در فراگیری روایت‌ها، بسیار کوشا دانسته‌اند تا جایی که نقل شده‌ است، بسیاری از احادیثی را که از امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) شنیده ‌بود، در حافظه داشت و در مناسبت‌های گوناگون به بیان آن‌ها می‌پرداخت. همین مسئله موجب شد که دستگاه خلافت عباسی نسبت به ابن ابی‌عمیر احساس خطر کند و او جز در دوران ولایتعهدی امام رضا(ع)، از تعرض عباسیان در امان نماند. 

عابد و زاهدی کم‌نظیر
محمد بن ابی‌عمیر را اهل عبادت‌های طولانی توصیف کرده‌اند. محمد بن شاذان نیشابوری نقل کرده‌ سجده‌ شُکرِ ابن ابی‌عمیر در میان مردم بغداد، زادگاه وی، ضرب‌المثل بوده ‌است. او به تمام معنی زاهد و از زخارف دنیوی گریزان بود و می‌کوشید زندگی خود را بر اساس تعالیم اهل‌بیت(ع) تنظیم کند. شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه» می‌نویسد: «محمد بن ابی‌عمیر پارچه‌فروشی پردرآمد بود. او به شخصی که نیازمند بود، هزار درهم قرض داد. بعدها اموالش را مصادره کردند و فقیر شد. وقتی آن شخص نیازمند فهمید که ابن ابی‌عمیر فقیر شده‌ است، خانه مسکونی خود را به بهای هزار درهم فروخت و نزد ابن ابی‌عمیر رفت و خواست ادای قرض کند. ابن‌ ابی‌عمیر از وی پرسید: این چیست؟ مرد گفت: پولی که از تو قرض گرفته ‌بودم. محمد دوباره سؤال کرد: آیا به تو ارث رسیده یا کسی به تو بخشیده‌ است و یا قطعه زمین زراعتی را فروخته‌ای؟ مرد جواب داد: خیر! خانه‌ام را فروختم تا قرضم را ادا کنم. ابن ابی‌عمیر گفت: امام صادق(ع) فرموده ‌است که هیچ کس به خاطر قرضی که دارد، نباید از خانه‌اش خارج شود و خانه‌اش را بفروشد. به خدا قسم که محتاج یک درهم هستم، اما از این پول، حتی یک درهم را وارد خانه‌ام نمی‌کنم».

صاحب تألیفات متعدد
محمد بن ابی‌عمیر دانشمندی عالی‌قدر و مؤلفی توانا بود. بیش از 70 محدث شیعه و اهل ‌سنت، نزد وی شاگردی کردند و یکی از آن‌ها به نام ابراهیم بن هاشم، از ابن ابی‌عمیر نزدیک به 3هزار حدیث نقل کرده ‌است. ابن بطّه قمی، محدث نامدار شیعه در قرن چهارم، ابن ابی‌عمیر را صاحب 94 کتاب در حوزه اصول عقاید و حدیث می‌داند. اغلب این کتاب‌ها، پس از بازداشت وی به دست مأموران مأمون (پس از شهادت امام رضا(ع)) توسط خواهران ابن ابی‌عمیر در جایی دفن شد تا از گزند عمّال خلیفه محفوظ بماند، اما همه آن‌ها پوسید و از بین رفت و امروزه تنها نام حدود 20 کتاب و رساله وی بر ما معلوم است.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب ها :
ارسال دیدگاه