چشم در چشم زندگی
رقیه توسلی
همکارم زنگ میزند نه برای امورات اداره، که برای گپ و گفت. همان اول مکالمه میخواهد از چیزهای خوب و امیدوارکننده حرف بزنیم، دلش گرفته است. موافقت صد درصدیام را اعلام میکنم. میگوید گرانی و مریضی و باخت تیم ملی و اجاره خانه و آلودگی هوا و ترافیک و جنگ و تبانی و اینها را بریزیم دور. میریزیم دور اما نرسیده به جمله سوم، شروع میکند به گلهگی از قیمت دارو. به کل توافق یادش میرود. از دیابت و انسولین و قند خون 400 میگوید و میرسد به جلسات فیزیوتراپی دست و فقط زار نمیزند. وقتی تلفنمان تمام میشود احساس کلافگی عجیبی میکنم.
سعی میکنم بیاعتنا باشم. ادامه میدهم به راه رفتن و فکر کردن به جمعه، به این روز خالیِ شلوغِ پیر که از در و دیوارش سکوت و پاییز میریزد. میروم ببینم دنیا دست کیست؟ آیا دست یک مُشت آدم شکل من است که نمیدانند امروز با خودشان چند چندند؟ یا دست همکار غمگینم؟
دارم از برگهای پیادهرو عکس میاندازم که صورت مهربان خانم رضایینسب میافتد روی موبایل. ذوق میکنم. او؟ این ساعت؟ امروز؟ تا گوشی را برمیدارم قول و قرارمان را یادم میآورد. ای داد بیداد! پاک فراموش کردم. یعنی برنامه به این مهمی چطور خاطرم نمانده. وعده کرده بودیم برویم سینما. امروز قرار بود با فاطمه و هانا و سمن و دیبا و صالحه و همهشان برویم فیلم ببینیم. با بچههای «خانه آفتاب» بابل. با دخترکان نازنینی که یک دل نه صد دل عاشق دیدن فیلم روی پرده سینمایند.
میجنبم... یک ساعتی وقت هست و هنوز زمان دارم... زمان دارم با شادی چشم تو چشم شوم... الوعده وفا کنم... بجنگم با افسردگی توی سرم... بروم چشم تو چشم شوم با خانم رضایینسب و همکاران قابل احترامش جوری که یادم برود کی هستم و کجای قصه عالمم و امروز چندمین روز خلقت است و تقدیر چه مقدار درد و آزمایش سهم من کنار گذاشته در این عالم... بروم قاطی آنها که چشم تو چشم جمعه میخندند... چشم توی چشم غمهای بزرگ.
پینوشت
حضرت علی(ع) میفرمایند: جز به پروردگار خود به چیزی امید نداشته باش.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
بر تار و پود فرش حرم خورده دل گره
-
قدس رواق
-
دوستی اهل بیت(ع) نجاتبخش است اما باید از آن محافظت کرد
-
تعلیم و تألیف در پناه حرم عالم آل محمد(ع)
-
هم سلامت جسم، هم سلامت روح
-
حل مسئله حجاب در گرو فعالیت فرهنگی و اقناعی است
-
زبان گنجشکها را بلد است
-
چشم در چشم زندگی
-
مجاهد آگاه و فیلسوف بیدارگر
-
ضرورت آمادگی برای میزبانی شایسته از زائران نوروز 1402
-
لحظه به لحظه شهید شد