روستا به روستا با کوله‌باری از رؤیا

روایت تلاش یک مربی سیار برای ترویج کتاب‌خوانی میان کودکان

روستا به روستا با کوله‌باری از رؤیا

توسعه زندگی شهری و سیطره فناوری به طرز عجیبی حرکت زمان را پرشتاب کرده، اما این وضعیت برای همه یکسان نیست؛ به بچه‌های قد و نیم‌قدی فکر کنید که در روستاهای کم‌برخوردار و دور از انواع و اقسام بازی‌های کامپیوتری و ‌سرگرمی‌های پرزرق و برق باید خودشان را سرگرم کنند.


اما در همین کوچه‌ پسکوچه‌ها بسیاری از آن‌ها با یک نفر قراری دارند؛ صدای ماشینش که از دور می‌آید شور و هیجان هم سرتاپای بچه‌ها را فرا می‌گیرد. کتابخانه سیار همان قراری است  که ماهی یکی دو بار به روستاها می‌آید تا با کوله‌باری از رؤیا و داستان‌های جذاب و رنگی بچه‌ها را در یک چشم به‌هم زدن به دور دنیا ببرد.
کتابخانه سیار ایده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. در سال ۱۳۴۵ نخستین کتابخانه سیار در اتوبوس قدیمی شرکت واحد اتوبوسرانی قفسه‌بندی شد و کتاب‌های غیردرسی را در اختیار ۱۵ هزار کودک دبستانی و دبیرستانی گذاشت. حالا سال‌ها از آن روز گذشته و این کتابخانه‌های سیار که تعدادشان چند برابر شده با انگیزه‌ای بیشتر از گذشته به سراغ روستاهای دورافتاده و کم‌برخوردار می‌روند.  
«فرهاد مینایی» نزدیک به 28 سال است به عنوان مربی سیار روستایی در استان همدان برای بچه‌ها کتاب می‌برد. او در تمام سال‌های فعالیتش در روستاها رفت‌وآمد داشته و با عشق و علاقه بین بچه‌های روستایی در حال ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی است.

روستاهای بدون کتابخانه در اولویت هستند 
مینایی در کنار کتاب‌رسانی به بچه‌ها، برنامه‌های دیگری مانند معرفی کتاب، شعرخوانی و ساخت کاردستی هم دارد و در مناسبت‌های ویژه مانند هفته کتاب یا دهه فجر هم ویژه‌برنامه‌های خاصی برایشان تدارک می‌بیند. به گفته او، بنابر آنچه در اساس‌نامه کانون قید شده هدف کتابخانه سیار پوشش مناطق محروم است و پوشش روستاهایی که کتابخانه دارند در اولویت‌های بعدی است.
وی به تجربه‌اش از مواجهه بچه‌ها با کتابخانه سیار اشاره می‌کند و از استقبال و علاقه آن‌ها می‌گوید و ادامه می‌دهد: رابطه بچه‌ها با مربی سیارروستایی هم بسیار جالب است؛ باتوجه به اینکه نظام آموزشی اجباری است و آزمون و امتحان دارد و ممکن است دلخواه بچه‌ها نباشد اما چون کتابخانه این موارد را ندارد بچه‌ها خیلی سریع با ما مأنوس می‌شوند. البته این به خلاقیت مربی هم بستگی دارد که چطور ارتباط بگیرد و بتواند آن‌ها را جذب و حفظ کند. حتی گاهی اوقات روابطمان از این سطح فراتر می‌رود و آن‌ها به قدری به ما مربیان اعتماد می‌کنند که مسائلشان را هم با ما در میان می‌گذارند.

برای خانواده‌های بچه‌ها هم کتاب می‌بریم
مینایی درباره علاقه بچه‌ها به کتاب اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: ما به بچه‌ها کتاب معرفی می‌کنیم، گاهی هم خودشان پیشنهاد می‌دهند و درخواست کتاب دارند. چند سال پیش به بچه‌ها پیشنهاد دادم به خانواده‌هایشان بگویند اگر کتاب می‌خواهند برایشان بیاورم؛ در برخی از روستاها از این طرح استقبال خوبی شد و بچه‌ها برای من می‌نوشتند که مادر، برادر و خواهرشان چه کتابی می‌خواهند. من هم برایشان تهیه می‌کردم و اگر هم در دسترس نبود از کتابخانه عمومی شهر می‌گرفتم. به نظرم با این کار سیر مطالعاتی خوبی در روستاها به وجود آمد و اگر کسی این کار را برایشان انجام دهد این ظرفیت در آن‌ها وجود دارد که به کتاب مشتاق‌تر شوند.
اما این مربی سیارروستایی خلاقیت‌های دیگری هم دارد. او راهکارهایی را برای خودش ابداع کرده که بچه‌ها را نسبت به کتاب‌ها کنجکاو کند. مینایی در این باره می‌گوید: بچه‌ها همیشه دوست دارند داستان بخوانند و کتاب‌های علمی یا شعر را به سختی می‌پذیرند، اما من همان کتاب را به شکل دیگری معرفی می‌کنم و خودم برایشان شعر می‌خوانم و بعد سراغ کتابش را می‌گیرند. درباره کتاب‌های علمی هم همین‌طور است. خاطرم است یک بار چند سنگ در اشکال مختلف برایشان بردم و درباره آن‌ها با یکدیگر حرف زدیم و در آخر به آن‌ها گفتم داخل کیسه‌ام کتابی هم درباره سنگ‌ دارم. صحنه جالبی بود همه بالا و پایین می‌پریدند و کتاب را می‌خواستند. من از این کارها در طول سال‌های فعالیتم زیاد انجام دادم و تا جایی که ممکن بوده تلاش کردم بچه‌ها را به سمت مطالعه سوق دهم.

برخی مدارس چشم‌انداز فرهنگی ندارند
این مربی تأثیرات کتابخانه سیار در کتابخوان شدن بچه‌ها را چشمگیر می‌داند اما از برخورد اولیای برخی مدارس انتقاد می‌کند و می‌گوید: متأسفانه مدارسی هم هستند که اولیای آموزشی تعدادی از آن‌ها نگاه فرهنگی ندارند. گاهی پیش می‌آید برخی معلمان به من می‌گویند این بچه کلاس پنجم است اما اسم خودش را بلد نیست بنویسد شما می‌خواهی به او کتاب بدهی؟! از اولیای مدارس می‌خواهم یکی دوماه به من فرصت بدهند و اگر بچه‌ها کتاب نخواندند دیگر به آن‌ها کتاب ندهم. جالب است که پس از دو سه ماه این کتاب خواندن چنان تأثیری روی بچه‌ها می‌گذارد که حتی معلمان هم متوجه می‌شوند.

فرهنگ را تکثیر کنیم
وی با اشاره به نقش کتابخانه‌های سیار در پویایی فرهنگی بر اهمیت آن تأکید می‌کند و معتقد است باید از بچه‌ها حمایت کرد. مینایی می‌گوید: متأسفانه دسترسی به کتابخانه‌های سیار بسیار محدود است و درنهایت یکی دوبار در ماه می‌توانیم به هر روستایی سر بزنیم. اما اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که بچه‌ها به مراکز شهری هم بیایند و از کتابخانه‌ها استفاده کنند بسیار خوب است. همه این‌ها بستگی دارد که چقدر به آن‌ها بها بدهیم. من همیشه به مربیان و اولیای مدارس می‌گویم انتظار نداشته باشید همه کتابخوان باشند حتی اگر یک یا دو نفر هم کتابخوان شوند بی‌شک در خانواده‌های دیگر هم تأثیرگذار خواهد بود و این فرهنگ تکثیر می‌شود.

خبرنگار: صبا کریمی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه