حکمرانی ولایی باید با رسانه و فضای مجازی همراه باشد

عبدالحسین خسروپناه:

حکمرانی ولایی باید با رسانه و فضای مجازی همراه باشد

حکمرانی ولایی در زمانه ما باید با ابزار هوش حکیمانه (نه هوش مصنوعی) و رسانه و فضای مجازی (از زیرساخت‌ها و سخت‌افزار تا مدیریت و برنامه‌ریزی) همراه باشد.


به گزارش مهر، حجت الاسلام خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی طی یادداشتی چند نکته مهم فرهنگی را در سومین هشدار به متولیان فرهنگی یادآور شده که در زیر بخشی از این یادداشت را می‌خوانید.
این کمترین در دو هشدار پیشین به متولیان فرهنگی و فضای مجازی نشان داد وضعیت کشور چیست و دشمن به دنبال چه هدفی است. اینک در سومین هشدار، قصد آن است با تبیین فرایند حکمرانی در غرب و بدیل آن در حکمت اسلامی به ضرورت حکمرانی ولایی اشاره شود.
غرب پنج مرحله حکمرانی را طی کرد:
اول: حکمرانی هرمی با رویکردی مستبدانه و ارباب رعیتی و اقتدار مطلق و بی‌قید و شرط که منجر به توزیع ظلم و جور در بین مردم شد.
دوم: حکمرانی بازاری از طریق تفکیک قوا؛ گرچه تقسیم قدرت با این الگوی حکمرانی شکل گرفت اما اختاپوس قدرت‌ها، جایگزین حکمرانی هرمی و در واقع اقتدار ظلم و جور توزیع شد.
سوم: حکمرانی حزبی؛ این الگو توانست احزاب متعدد و شفاف را با اساس‌نامه و مرام‌نامه و برنامه‌ریزی‌های تعریف شده در جامعه تشکیل دهد و مردم با تفکر و اراده به انتخاب حزب محبوب خود اقدام کنند؛ اما قدرت اقتصادی در مدیریت احزاب، دوباره توزیع ظلم و جور را به شکل دیگری رهبری کرد.
چهارم: حکمرانی با رویکرد جامعه مدنی؛ در این الگو، علاوه بر احزاب، تشکل‌های دیگر و مستقل از دولت مانند NGO ها و سندیکاها شکل گرفت و توزیع قدرت‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مشارکت مردمی توسعه یافت؛ اما نقش اختاپوس اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در مدیریت تشکل‌های مستقل از دولت، نقش مشارکت واقعی مردم را کاهش داد.
پنجم: حکمرانی فضای مجازی و رسانه‌ای؛ این الگو به نوعی بازگشت به حکمرانی هرمی اقتدارگرای ظالمانه است اما با ابزار رسانه و فضای مجازی و هوش مصنوعی که می‌تواند هم نیازسنجی کند هم نیازسازی انسان‌ها را به دست گیرد و با کمک هوش مصنوعی به مدیریت هوش طبیعی انسان‌ها بپردازد و آدمیان را چون خیمه‌شب‌بازی، مختال فخور سازد و جبر اجتماعی رسانه‌ای پدید آورد. مردم در این الگو مشارکت دارند حتی مشارکت حداکثری، اما با میل خود، ظلم و جور و فساد و اسارت را پذیرا می‌شوند. فرهنگ برهنگی و برده‌داری مدرن را با تخیل و نسبی‌گرایی و تناسخ هویتی می‌پذیرند.
بشر امروز گرفتار چنین حکمرانی شد. این حکمرانی، مسلمان و غیرمسلمان و انقلابی و غیرانقلابی و اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و رزمنده و شرمنده نمی‌شناسد و همه را اسیر حکمرانی رسانه‌ای می‌کند.
حکمرانی مطلوب در اسلام، حکمرانی ولایی است. ولایت یعنی پیوند ناگسستنی ولی با مردم (مولی علیهم) و مردم با یکدیگر و مردم با ولی که از طریق بینش توحیدی، محبت اخوتی، تدبیر تعاونی و تلاش جهادی ممکن خواهد بود. این الگوی حکمرانی، چتر محبت، اخوت و تعاون را بر سر همگان حتی غیرمسلمان می‌گستراند و مقاصد اصلی خود را عقلانیت، معنویت و عدالت در راستای حیات طیبه می‌داند.
حکمرانی ولایی در حکومت نبوی و علوی و قیام حسنی و حسینی نمایان و درس‌آموز است.
حکمرانی ولایی در زمانه ما باید با ابزار هوش حکیمانه (نه هوش مصنوعی) و رسانه و فضای مجازی (از زیرساخت‌ها و سخت‌افزار تا مدیریت و برنامه‌ریزی) همراه باشد.
به همین دلیل گفته می‌شود اولویت اول در نظام اسلامی، حکمرانی فضای مجازی و رسانه‌ای است که البته با حکمرانی رسانه تفاوت دارد. حکمرانی رسانه‌ای یک رویکرد حاکم بر حکمرانی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، صنعتی، کشاورزی و... است.
تحقق این ایده نشاید مگر با بر کنار رفتن متولیان فرهنگی بی‌تدبیر و خسته و فرسوده از صدر تا ذیل و جایگزینی مدیران فکور و عالم و معتقد به حکمرانی ولایی و نیز به‌کارگیری منظومه فکری امامین انقلاب در الگوی حکمرانی ولایی با هوش حکیمانه.
امیدوارم حکمرانان و متولیان فرهنگی و فضای مجازی کشور، این هشدار و راهکار را جدی بگیرند، از خواب تخیلی بیدار شوند، شبکه مردمی را در ذیل حکمرانی ولایی تشکیل دهند و مشارکت حداکثری نخبگانی و مردمی را در سیاست‌گذاری، تنظیم‌گری، خدمات عمومی و منطقه‌ای و بین‌المللی جاری سازند.
بی شک، مسئولیت حوزه‌های علمیه از بقیه سازمان‌های فرهنگی در تحقق این رسالت بیشتر خواهد بود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه