علم و فناوری گروگان قدرت‌های جهانی

مسئول ستاد توسعه زیست فناوری ایران مطرح می‌کند

علم و فناوری گروگان قدرت‌های جهانی

علم و فناوری اگر با اخلاق همراه نباشد، ویرانگر است و نابودکننده، اما علم توأم با اخلاق، ابزاری است برای رسیدن به صلح و توسعه جهانی. دکتر مصطفی قانعی که نامش را در روزهای کرونایی زیاد شنیده‌اید جزو فهرست یک درصد دانشمندان جهان و مسئول ستاد توسعه زیست فناوری ایران است.


​​​​​​​متخصص ریه و رئیس قطب درمان مصدومان شیمیایی که البته در مقطعی به دلیل اقدامات و نوآوری‌هایش برای درمان‌های جدید مصدومان شیمیایی، علاوه بر حفظ سمت‌های سازمانی در ایران، مشاور علمی و مدرس سازمان منع سلاح‌های شیمیایی در سازمان ملل متحد بوده و در سازمان بهداشت جهانی دستورالعمل نحوه درمان مصدومان شیمیایی را تدوین کرده است.
به بهانه امروز، «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» با وی گفت‌وگو کرده‌ایم.

به نظر شما چرا گاهی علم به جای آنکه در اختیار صلح و توسعه قرار گیرد در خدمت جنگ قرار می‌گیرد؟
به دلیل آنکه سیاستمداران این کشورها علم را به مسیری مطابق میل خود هدایت می‌کنند و دانشمندان نیز در همان مسیر گام برمی‌دارند.
به نظر می‌رسد جهان دو بخش شده است. این موضوع را وقتی در دادگاه لاهه به عنوان مطلع حضور داشتم، احساس کردم؛ دیدم بخشی از دنیا همه عزم خود را روی تولید سلاح‌های کشتارجمعی گذاشته و با افتخار عنوان می‌کنند چگونه همه مزارع ویتنام را با سلاح شیمیایی نابود کرده‌اند. اما در مقابل، گروهی بر اساس فرهنگ و تمدن خود و آموزه‌های قرآن معتقدند اگر جان یک انسان را نجات دهند مثل این است که جان همه انسان‌ها را نجات داده‌اند.
دشمن در جنگ تحمیلی به‌خوبی می‌دانست کشتار گاز خردل که علیه ایران استفاده می‌کند، بیشتر از 4درصد نیست اما موجب می‌شود فرد تا پایان عمر از مشکلات پوستی، چشمی و ریوی رنج ببرد. تحقیقات ما باید به جانبازان کمک می‌کرد آسیب‌های آن‌ها کاهش یابد و این موضوع موجب شد تولیدات علمی در این زمینه افزایش یافته و در اختیار دنیا قرار گیرد تا در حوادث مشابه بتوانند بیماران را نجات دهند. 

چطور می‌توان تحقیقات علمی را به دور از دخالت سیاستمداران غیرمتخصص انجام داد؟ 
در سطح کلان در سازمان ملل توجه بیشتر به این سو رفته که چه کسانی از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرده‌اند تا با آن‌ها مقابله شود، ما هرچه تلاش کردیم بفهمانیم بخشی از این همت را باید به سوی کمک به قربانیان سلاح‌های شیمیایی هدایت کرد به نتیجه نرسیدیم. این نشان می‌دهد سیاست‌گذاران و سیاستمداران با یک شیوه خاص، موضوع بسیار مهمی مثل سلاح شیمیایی را در جهان مدیریت می‌کنند. در سطح ملی، بحث این است که درمان مصدومان، پایه علمی دارد و سیاست‌گذاران و سیاستمداران فقط باید پیرو همین درمان‌های علمی باشند و از شتاب‌زدگی در سایر مسیرها خودداری کنند که خوشبختانه در کشور ما توجه به این مهم موجب شد بتوانیم کتاب‌هایی در این زمینه تألیف کنیم و این کتاب‌ها در وزارت بهداشت به عنوان مرجع علمی برای درمان جانبازان شیمیایی به کار می‌رود. اما در دیگر کشورها درمان مصدومان شیمیایی با بزرگنمایی سیاسی انجام می‌شود، یعنی اگر دانشمندی یک شیوه علمی ابداع کند که بتواند در درمان مصدومان شیمیایی مؤثر باشد، مورد توجه رسانه‌های آن‌ها قرار نمی‌گیرد، ولی اگر آن‌ها بتوانند با اهداف سیاسی، کشوری را متهم کنند که سلاح شیمیایی دارد یا از آن استفاده می‌کند با شیوه خاصی مورد توجه رسانه‌های آن‌ها قرار می‌گیرد و بزرگنمایی می‌شود. این نشان می‌دهد در خصوص سلاح‌های شیمیایی کارکرد رسانه باید تغییر کند و کمک به درمان علمی مصدومان شیمیایی بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گیرد. 

بخشی از فعالیت‌های شما و همکارانتان در چند سال اخیر روی ویروس کرونا و پیشگیری از آن متمرکز بود. به نظر شما آیا می‌توانیم اجماع جهانی برای دستیابی به یک واکسن مؤثر را تجربه موفق برای توسعه مفهوم علم در خدمت توسعه بدانیم؟
کرونا به همه زیرساخت‌های جهانی آسیب زد ضمن آنکه در مدت کوتاهی پس از شیوع آن در دنیا، شرکت‌های داروسازی بزرگ جهان شروع به سوءاستفاده از آن کردند تا جیب خود را پر کنند. به عنوان نمونه داروی «سواتیراویل» از یک شرکت ژاپنی به شرکت چینی داده شده بود اما شرکت چینی با آنکه هرگز از این دارو برای مردم خود استفاده نکرد، آن را به ایران فروخت و 600میلیارد تومان از بودجه کشور ما را وارد جیب آن شرکت کرد، درحالی که هیچ اثری در درمان کرونا نداشت و یا داروهای دیگری که به عنوان داروی کرونا معرفی می‌کردند. بنابراین عده‌ای در همه‌گیری کرونا تلاش کردند بدون توجه به اصول انسانی و اخلاقی جیب‌های خود را پر کنند.
در خصوص واکسن، تولیدکنندگان اولیه آن تصمیم می‌گرفتند به کدام کشورها واکسن بدهند و به کدام کشورها ندهند. ما جزو نخستین کشورهایی بودیم که اقدام به خرید واکسن کردیم. هزینه آن را پرداخت کردیم اما پول ما را گرفتند و ما را در آخر لیست قرار دادند. در واقع روزی واکسن‌ها را تحویل دادند که در کشور خودمان واکسن تولید شده بود و نیازی به آن واکسن‌ها نداشتیم و بار دیگر ثابت کردند وقتی علم و فناوری در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد چگونه از آن 
سوءاستفاده می‌کنند. 
در مورد «کیت کرونا» هم همین سیاست را دنبال کردند و این مسئله موجب شد ایران در سه ماه کیت تشخیص کرونا بسازد و این برای آن‌ها بسیار عجیب بود زیرا زمانی که ما کیت کرونا را ساختیم برخی کشورهای مدعی، قادر به ساخت آن نبودند یا  زمانی که داخل کشور به اندازه کافی ماسک تولید کرده بودیم آن‌ها جنگ ماسک راه انداخته بودند. همین‌طور وقتی با «وِنتیلاتور»‌های تولید شرکت‌های دانش‌بنیان خودمان «آی‌سی‌یو»هایمان را تجهیز می‌کردیم، ارتش‌های آن‌ها دنبال این بودند که سایر کشورها «وِنتیلاتور»‌هایشان را سرقت نکنند. در واقع ما تنها کشوری بودیم که تحت تحریم‌های شدید و فلج‌کننده اقتصادی و سیاسی موفق شدیم کیت، ماسک، ونتیلاتور و واکسن‌های مورد نیاز خود را تولید کنیم. 
دشمنی آن‌ها به همین جا ختم نشد؛ به بهانه سیاسی اعلام کردند اگر فردی پاسپورت بخواهد باید نوع خاصی از واکسن را تزریق کرده باشد و از این طریق می‌خواستند واکسنشان را بفروشند. نشان دادند ما در جهانی هستیم که عده‌ای نمی‌خواهند دانشمندان با هم‌افزایی، دنیا را از شر کرونا نجات دهند. بنابراین باید تا می‌توانیم روی توانمندی داخلی تمرکز کنیم و مطمئن باشیم در شرایط مشابه کرونا هیچ کس به داد ما نخواهد رسید. باید تلاش کنیم شبکه‌ای از دانشمندان تشکیل دهیم که حاضر هستند به بشریت فکر کنند نه به مطامع شرکت‌های بزرگ. 

در اجماع جهانی برای دستیابی به یک واکسن مؤثر با چه چالش‌هایی مواجه بودیم؟
بخشی از چالش‌ها مربوط به «پتنت» یا ثبت واکسن به انحصار یک کشور بود. وقتی واکسن فلج اطفال توسط «یوناس سالک» تولید شد کشورهای توسعه‌یافته از وی خواستند واکسن را ثبت کند که منافع آن به خودش برسد، اما او قبول نکرد و گفت اگر من این واکسن را ثبت کنم کمپانی‌ها سود آن را می‌برند و کودکان زیادی در جهان فلج می‌شوند؛ این نمونه‌ای از اخلاق‌مداری یک دانشمند است. 
وقتی دانشمندی به یک فناوری نجات‌بخش برای بشریت دست پیدا می‌کند باید به سرعت تبادل فناوری صورت گیرد، اما در همه‌گیری کرونا انحصارگرایی در فناوری و مالکیت آن موجب شد بخشی از دنیا نتواند به واکسن دست پیدا کند. نکته دوم مشکلات کشور خودمان بود. ما چندین بار از مسئولان خواستیم همان‌طور که واکسن را از «سبد کواکس» پیش‌خرید کردند، از تولیدکننده داخلی هم پیش‌خرید کنند تا این شرکت‌ها جان بگیرند. اما با اینکه تولیدکنندگان داخلی با اخلاق‌مداری واکسن را در اختیار وزارت بهداشت قرار دادند، پول آن را 6 ماه تا یک سال بعد دریافت کردند. 

چه خطری خدمت علم را برای پیشبرد صلح و توسعه تهدید می‌کند؟
ابتدا باید یک تعریف دقیق از صلح و توسعه داشته باشیم؛ سپس با اجماع گروهی از کشورها و در چتر و امنیتی که سیاستمداران فراهم می‌کنند، تبادل علمی دانشمندان را به سمت و سویی ��وق دهیم که ضمن برقراری عدالت، موجب صلح و توسعه شود. به عنوان نمونه ما امروزه دانش زیست فناوری را در اختیار داریم و می‌دانیم به کمک این دانش می‌توانیم کشورها را توانمند کنیم تا بتوانند غذای خود را فراهم کنند چون با توسعه این فناوری کشورها قادر خواهند بود فاصله بین فقیر و غنی را کاهش دهند و این‌گونه دسترسی به غذا و ادامه حیات برای همه مردم جهان فراهم می‌شود. 
برای مصون ماندن از تهدیدهای پیشبرد صلح و توسعه نباید افرادی که به فناوری در حوزه غذا و دارو دست می‌یابند انحصارطلبانه رفتار کنند. باید سازمان بهداشت جهانی اجازه دهد علم به نحو شایسته بین دانشمندان همه کشورها توسعه یابد تا همه انسان‌ها امکان استفاده از حداقل‌های لازم برای ادامه یک حیات سالم را داشته باشند. ما نیز به سهم خود آماده‌ایم براساس ایدئولوژی و اعتقاداتمان با این جریان همکاری کنیم؛ همان‌طور که وقتی به واکسن سل دسترسی داشتیم، فناوری آن را در اختیار همه کشورها قرار دادیم تا این بیماری در جهان کاهش پیدا کند. 

خبرنگار: اعظم طیرانی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه