
ماجرای ورود اولین بادبزن برقی به کشور
ناصرالدینشاه و نخستین «پنکه» تاریخ ایران
نخستین مواجهه با اختراعات جدید، همیشه جذاب و به یادماندنی است. ایرانیان تقریباً از اواسط دوره قاجار، یعنی دوران سلطنت ناصرالدینشاه، با اختراعات مختلف آن روز جهان، آشنا شدند. برخی از این اختراعات، هنگام سفرِ شاه به فرنگ، نظر او را جلب میکرد و خریداری میشد؛ نمونهاش دستگاه فیلمبرداری یا «سینماتوگراف» که آن را در زمان مظفرالدینشاه خریداری کردند و به ایران آوردند.
مشهور است که مظفرالدینشاه علاقه عجیبی به این اختراع داشت و حتی فیلمی کوتاه و یک دقیقهای از او وجود دارد که شاه قاجار، در نقش آکتور و کارگردان در آن حضور پیدا کرده است. بگذریم؛ یکی از وسایل و اختراعاتی که برای نخستین بار در دوره ناصرالدینشاه قاجار وارد ایران شد و ایرانیها با کارکرد آن آشنا شدند، بادبزن برقی یا به قول امروزیها «پنکه» بود. داستان آشنایی شاه قاجار با پنکه هم، از آن داستانهای جالب و خواندنی است که خوشبختانه، ناصرالدینشاه در خاطراتش به آن اشاره میکند و مربوط به سفر سوم او به فرنگستان است. گویا شاه قاجار در این سفر و برای نخستین بار از یک کارخانه تولید وسایل برقی در آلمان بازدید کرد و در آنجا بود که چشمش به جمال پنکه روشن شد. ناصرالدینشاه در سفرنامهاش مینویسد: «کارخانه خیلی گرم بود و بوی قیر و بوهای دیگر و ما حرکت میکردیم همه را میدیدیم، در بین گردش نسیم خنکی احساس کردیم، باد میوزید، مثل باد بهشت که در آن گرما و تعفن، آدم را زنده میکرد. ما تعجب کردیم از کجا باد میآید، بعد ملتفت شدیم از یک چرخی است، پرّه پرّه ساختهاند، با الکطریسیطه (الکتریسیته) حرکت میکند، با سرعت زیاد و احداث باد میکند، اسبابی دارد که به حرکت انگشت چرخ میایستد، یک مرتبه تعفن و گرما جهنم میشود، باز انگشت میگذارند به حرکت میآید، بهشت میشود! خیلی مغتنم دانستم و آنجا ایستادم، خنک شدم. باد طوری بود که دامن سرداری و کلیچه (جامه نیمتنه) را خوب حرکت میداد. گفتیم اگر ممکن است یکی از این چرخها بسازند برای ما به طهران بفرستند، سیمن (سیمون: صاحب کارخانه) گفت میسازم و میفرستم». سفارش ناصرالدینشاه، پس از بازگشت او به کشور، به تهران رسید. به نظر میرسد در آن زمان انرژی برق لازم برای به کار انداختن پنکه در کاخ تأمین شده بود. بادبزن برقی ناصرالدینشاه را در کاخ گلستان قرار دادند و بعدها، شاه قاجار برای اندرونی و حرمسرا هم، تعدادی پنکه سفارش داد و تا زمان مرگ او، آمار این پنکهها به عدد چهار رسید. اما خب، استفاده از پنکه در میان مردم عادی، معنا و مفهومی نداشت؛ علتش هم این بود که اصولاً شبکه تولید و توزیع برق در ایران وجود نداشت و تازه، از عهد مظفری، بهتدریج تعدادی کارخانه برق در سراسر کشور و ازجمله در مشهد و حرم رضوی، فعالیت خود را آغاز کردند که انرژی آنها را هم برای تولید روشنایی استفاده میکردند و کارکرد دیگری نداشت. خوب است بدانید از این زمان، تا حدود 50 سال بعد، پنکه در خانه ایرانیان جایگاهی پیدا نکرد و تنها در آغاز دهه1320 بود که با تکمیل نسبی شبکه توزیع برق و برقدار شدن منازل در قسمتهای عمده شهرهای بزرگ، پنکه نیز در کنار لوازم برقی دیگر، به خانه ایرانیان راه یافت و تا ظهور کولر، عهدهدار تولید نسیم بهشتی در تابستانهای داغ بود!
برچسب ها :
ارسال دیدگاه