متهمانی که هرگز محاکمه نشدند
اسرار دادگاه نورنبرگ
روز اول اکتبر سال 1946، 76 سال پیش در چنین روزی، سرانجام نمایشی که پس از تمام شدن جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، به پایان رسید؛ دادگاه نورنبرگ که متفقین، آن را برای محاکمه سران آلمان نازی به راه انداخته بودند، با محاکمه 27 نفر و محکوم کردن 12 نفر از آنها به اعدام، ختم فعالیت خود را اعلام کرد. تردیدی نیست که برخی از سران حکومت نازی، مستحق اعدام بودند، اما آیا میشد به رویکرد دادگاه و محاکمه منصفانه آن هم اعتماد داشت؟ برای سالها، هیچ محققی این جرئت را نداشت که دادگاه نورنبرگ و احکام صادره آن را زیر سؤال ببرد؛ دادگاهی که خیلیها، مانند روژه گارودی، معتقد بودند اصولاً براساس نیل به عدالتخواهی شکل نگرفته و حتی بدیهیترین اصول دادرسی و حقوقی در آن رعایت نشده است. دلیل آنها هم منطقی بود؛ اساسنامه دادگاه، یعنی قانونی که قرار بود قضات براساس آن حکم صادر کنند، مبنایی کاملاً تبلیغاتی داشت و هرگز برای سند و مدرک ارزشی قائل نبود. اصل 22 اساسنامه این دادگاه اذعان داشت: «دادگاه در مواردی که شهرت فراوان دارد، طلب سند و مدرک نخواهد کرد و این شهرت، به عنوان یک حقیقت پذیرفته خواهد شد.» هولوکاست و شایعه کشتار دستهجمعی یهودیان، با همین اصل جنبه قانونی پیدا کرد و تنها شهرت آن که ناشی از اقدامهای تبلیغاتی صهیونیستها بود، اسباب رسمیت یافتنش را فراهم کرد؛ دادگاه تأیید کرد که 6میلیون یهودی، در قالب یک نسلکشی از میان رفتهاند و با این اقدام، ورود به پژوهش و بررسی اسناد این واقعه را برای پژوهشگران بیطرف غیرممکن کرد. این در حالی بود که در این دادگاه، از 30 میلیون اسلاو قربانی شده که در شوروی و سرزمینهای اروپای شرقی سلاخی شدند، هیچ سخنی به میان نیامد و نسلکشی آنها که صاحب میلیونها مدرک و سند بود، در زبالهدان تاریخ دفن شد، چون ممکن بود پای برخی از کشورهای دول متفق در پروندهها به میان بیاید!
جنایتکارانی که از محاکمه گریختند
از طرفی، اگر قرار بود در دادگاه رسیدگی جنایات جنگی، مجرمان جنگ جهانی دوم را محاکمه کنند، بیتردید نازیها تنها نبودند. بمباران هدفمند شهرهای جنوبی آلمان و بخشهایی از اتریش با بمبهای فسفری انگلیس و آمریکا، صدها هزار کشته غیرنظامی، شامل هزاران زن و کودک بر جا گذاشته بود؛ مناطقی که ارتش آلمان از آن عقبنشینی کرده و ضرورتی نداشت مورد حملاتی چنین وحشیانه قرار بگیرند. شوروی نیز دستش تا مرفق به خون لهستانیها آلوده بود؛ قتلعام «کاتین» به عنوان یکی از وحشیانهترین کشتارهای تاریخ بشر، هنوز از یاد مردم لهستان نرفته است. در ماه می سال 1940، زمانی که استالین با هیتلر رفیق بود و در توافقی پنهان، لهستان را میان خودشان تقسیم کردند، 22 هزار افسر و سرباز لهستانی در جنگل کاتین و زیر نظر لاورنتی بریا، رئیس کمیساریای خلق در امور داخلی شوروی، سلاخی شدند. بعدها فقط بقایای 4هزار و 143 قربانی بدست آمد. قتلعام کاتین، یکی از بزرگترین قتلعامهای تاریخ بود؛ حتی نازیها هم نظیر آن را مرتکب نشده بودند، اما جای استالین و لاورنتی در میان متهمان دادگاه نورنبرگ، خالی بود. به همین دلیل، بسیاری از مورخان معتقدند دادگاه نورنبرگ، بیش از آنکه یک محکمه برای دادرسی باشد، یک نمایش تبلیغاتی و جنجالی برای تثبیت قدرت دولتهای پیروز بود و ربطی به اجرای عدالت نداشت.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه