نگاهی به سیره عبادی پیامبر گرامی اسلام(ص)

نگاهی به سیره عبادی پیامبر گرامی اسلام(ص)

بیست و هشتم ماه صفر روز رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)، فرصت و توفیقی برای آن دسته از ارادتمندانی است که به دنبال بالا بردن سطح معرفت و آگاهی خویش درباره سیره عملی حضرت هستند.


از همین رو به‌طور مشخص و معین ساعتی از وقت و عمرشان را در چنین روزهای مناسبتی به مطالعه و تأمل در سیره رسول گرامی(ص) اختصاص می‌دهند. حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی قادری در یادداشتی که در پایگاه اطلاع‌رسانی «بلاغ» منتشر کرده نگاهی تحلیلی به سیره عبادی پیامبر اکرم(ص) داشته که در ادامه می‌خوانید.
هرچند همه بخش‌های سیره عملی رسول‌الله(ص) دلپذیر، جذاب، زیبا و نورانی است اما آن سیره عملی که دلپذیرتر است و سیره عملی دیگر در پرتو آن معنا پیدا می‌کند «عبادت، عرفان، مناجات و ذکر» رسول‌الله(ص) است چرا که عبادت ایشان چند خصوصیت ویژه داشت.

عشق و تشنگی به عبادت
نخستین خصوصیت سیره عبادی رسول خدا(ص) «عشق و تشنگی» به عبادت، مناجات و خلوت با حضرت حق است، به عبارت دیگر رسول الله(ص) عبادت و مناجات را از سر تکلیف و اینکه امر به انجام آن شده انجام نمی‌داد که اگر امر به انجام عبادت وجود نداشت آن را ترک کند، چرا که پیش از بعثت و تشریع نماز در شرایطی که مردم جزیرةالعرب از دین حنیف ابراهیمی دست کشیده و به بت‌پرستی رو آورده بودند رسول‌الله(ص) تنها عارف، سالک و واصل الی‌الله بود که برنامه ویژه 40 شبانه‌روز اعتکاف در غار حرا داشت و به عبادت و مناجات می‌پرداخت و پس از بعثت و تشریع نماز چون عشق به عبادت از عمق وجودش برمی‌خاست رنگ دیگری گرفت و شعله‌ورتر شد و به اوج رسید به‌طوری‌که به ابوذر می‌فرمود: «ای ابوذر، خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده و آن را آنچنان محبوب من ساخته که غذا را برای گرسنه و آب را برای تشنه. گرسنه با خوردن غذا و تشنه با نوشیدن آب سیر و سیراب می‌شوند اما من از نماز سیر نمی‌شوم. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۲» و این تشنگی و عشق به عبادت در مرتبه‌ای قرار داشت که در روایت آمده است: «رسول‌خدا(ص) نزدیک وقت اذان که می‌شد به بلال می‌فرمود: «ابرد یا بلال، ابرد یا بلال» بنابر یک احتمال یعنی: بلال! جگرم از تشنگی می‌سوزد، آب گوارای اذان را برسان».(خطبه رهبر معظم انقلاب:۱۵/٩/۱۳۷۵)

واله جمال و جلال الهی
دومین خصوصیت سیره عبادی رسول‌الله(ص) که دست یافتن به آن توفیق از طرف خدا را می‌طلبد «حضور قلب» است. به این معنا رسول الله(ص) آنچنان معرفت کامل به حضرت حق پیدا کرده بود و به هنگام عبادت خود را واله و غرق تماشای جمال و جلال می‌دید و منقطع ماسوی الله می‌شد و تنها توجهش به خدا بود که نه تنها می‌فرمود: «قره عینی فی الصلوه؛ نماز نور چشم من است» (مهجه البیضا،ج۳،ص ۶۸) بلکه عایشه گزارش می‌دهد: «کان اذا حضر الصلاه فکانه لم یعرفنا ولم نعرفه اشتغالا بعظمه الله؛ هنگامی که وقت نماز می‌رسید آن‌قدر متوجه خدا بود مثل اینکه ما را نمی‌شناخت و ما او را نمی‌شناسیم». (مهجه البیضا،ج۳، ص۳۵۱) همچنین در روایت آمده: «اذا قام الی الصلاه تربد وجهه خوفا من الله؛ هنگامی که به نماز می‌ایستاد صورت حضرت از بیم خدا دگرگون می‌شد». (مستدرک،ج۴،ص۹۳). نیز آمده است: «اذا قام الی الصلاه کانه ثوب ملقی؛ هنگامی که به نماز می‌ایستاد گویی مانند لباسی است که کناری افتاده باشد» (همان) و در گزارش دیگر آمده: «رسول خدا(ص) چون به نماز می‌ایستاد، از ترس خدا رنگش می‌پرید و صدایی سوزناک مانند صدای جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش می‌رسید».
همچنین روایت شده شبی پیامبر در خانه یكی از همسرانش (ام‌سلمه) بود. اندكی از شب نگذشته بود كه‌ ام‌سلمه دید رسول خدا(ص‌) در بستر نیست؛ برخاست و دنبال او گشت. ناگهان متوجه شد حضرت كنار اتاق ایستاده، دست‌ها را بلند كرده و اشک از دیدگانش جاری است و چنین با خدا راز و نیاز می‌كند: خدایا! نیكی‌هایی كه به من عطا فرموده‌ای از من مگیر. خدایا! دشمنان و حسودان مرا شاد مگردان. خدایا! مرا به بدی‌هایی كه از آن‌ها نجاتم دادی، بازمگردان. خدایا! یک لحظه مرا به خودم وامگذار. در این هنگام ‌ام‌سلمه گریست. پیامبر(ص) فرمود:‌ ام‌سلمه! چرا می‌گریی؟ گفت: پدر و مادرم فدایت چرا گریه نكنم؟ تو با آن مقام بلندی كه داری، چنین با خدا راز و نیاز می‌كنی (حال آنکه ما به ترس از خدا و گریه سزاوارتریم). پیامبر فرمود: چگونه در امان باشم حال آنكه خداوند یک لحظه، یونس پیامبر را به خودش واگذاشت و بر سرش آمد آنچه آمد. (بحار،ج۶،ص۲۱۸). چون خود، عبادت با حضور قلب و عاشقانه را تجربه کرده و لذت معنوی آن را دریافته بود به دیگران هم تجربه این جنس ازعبادت را توصیه می‌کرد و می فرمود: «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهو لا یبالی علی ما اصبح من الدنیا: علی عسر‌ام علی یسر؛ برترین مردم كسی است كه عاشق عبادت شود. پس دست در گردن آن آویزد و از صمیم دل دوستش بدارد و با پیكر خود با آن درآمیزد و خویشتن را وقف آن گرداند و او را باكی نباشد كه دنیایش به سختی بگذرد یا به آسانی». (تحف العقول،ص۳۵)

کثرت عبادت
سومین خصوصیت سیره عبادی رسول الله(ص) در «کثرت عبادت» است. یعنی سیره عبادی رسول‌الله(ص) در این بود که به همان اندازه و مرتبه که به عبادت عاشقانه و خالصانه اهمیت می‌داد به کثرت عبادت و سحرخیزی و مناجات در دل شب اهمیت می‌داد. از همین رو فیض کاشانی درذیل آیات یک و دو سوره طه (طه ما انزلنا علیک القران لتشقی: طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که این قدر به زحمت و مشقت بیفتی) می‌نویسد: پیامبراکرم(ص) آنچنان در عبادت الهی حریص بود که از کثرت عبادت پاهای مبارکش متورم شده بود تا اینکه خداوند متعال این آیه را فرستاد. (تفسیر صافی،ج۲،ص۲۹۹)
امام صادق(ع) درباره کثرت عبادت رسول خدا(ص) و اینکه شب تا صبح را به طور متناوب به عبادت و انجام نوافل مشغول بود، می‌فرماید: «وقت خواب، آب برای وضو را در ظرفی سر پوشیده بالای سر خود و مسواک را نیز زیر بستر خود می‌گذاشت، آنگاه تا وقتی خدا می‌خواست می‌خوابید و چون بیدار می‌شد می‌نشست و به آسمان نگاه می‌کرد و آیات سوره آل‌عمران را تلاوت می‌فرمود، آنگاه مسواک می‌زد و وضو می‌گرفت و به جایگاه نماز خود می‌رفت و چهار رکعت نماز می‌خواند. رکوع را به قدر قرائت و سجود را نیز به قدر رکوع انجام می‌داد. رکوع را آن‌قدر طول می‌داد که می‌گفتند کی سر بر می‌دارد؟ و سجود را نیز تاحدی که می‌گفتند کی سر از سجده برمی‌دارد؟ آن‌گاه به بستر خود بازمی‌گشت. سپس بار دیگر بیدار می‌شد و آیات سوره آل‌عمران را می‌خواند و به اطراف آسمان نگاه می‌کرد؛ مسواک می‌زد و وضو می‌گرفت و در جایگاه نماز می‌ایستاد. سه رکعت شفع و وتر را می‌خواند، آن‌گاه از خانه برای نماز صبح بیرون می‌آمد و به مسجد می‌رفت». (کافی،ج۳،ص۴۵۵)
امام زین‌العابدین(ع) نیز درباره کثرت عبادت رسول خدا(ص) فرموده‌اند: «جد من رسول‌خدا(ص) با آنکه خداوند گذشته و آینده او را بخشوده و آمرزیده بود کوشش و بندگی برای خدا را رها نمی‌کرد تا آنجا که ساق و قدمش از کثرت عبادت ورم کرد؛ پدر و مادرم فدای او؛ برخی به او گفتند آیا این‌طور عمل می‌کنی در حالی که خدا گناه گذشته و آینده‌ات را آمرزیده است؟ فرمود: آیا بنده شاکر و سپاسگزار نباشم؟» (المناقب،ج۲، ص۲۸۷)

برچسب ها :
ارسال دیدگاه