شرح حکمتی از امیرالمؤمنین(ع) در خصوص راستگویی 

نکته ها / آیت‌الله حائری شیرازی

شرح حکمتی از امیرالمؤمنین(ع) در خصوص راستگویی 


​​​​​​​در حکمتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است «وترك الكذب تشريفا للصدق»؛ خداوند ترک دروغگويی را واجب کرد برای حرمت يافتن راستگويی.
محور ارزش، «صدق» است و در نتیجه کذب که بی‌ارزش است باید از بین برود و ترک آن واجب است؛ چنان‌که مثلاً اسلام عزیز است، پس برای سرکوبی دشمنان آن، جهاد واجب است.
در اینجا نیز صدق قدرت دارد محل کذب را تسخیر کند. صدق دارای ارزش ذاتی و طبیعی است اما کذب فقط می‌تواند ارزش اعتباری پیدا کند. اگر ارزش اعتباری کذب به قدری افزایش یابد که بر ارزش طبیعی صدق بچربد، کذب تجویز خواهد شد. بنابراین، در جایی که دروغ لازم به نظر می‌رسد، باید بسنجیم دروغ ما چقدر ارزش دارد.
ائمه(ع) گاهی از کذب استفاده کرده‌اند؛ ولی احاطه امامان به محیط خود و نیز به تعبیرات و ارزش دوچندانی که برای صدق قائل هستند و انزجاری که از کذب دارند، سبب می‌شد در مواقع لازم نیز تا حد امکان در «تعبیرات» تصرف کنند، نه در ادا؛ یعنی مثلاً کلمات دو پهلو می‌گفتند تا به ارزش صدق لطمه وارد نشود.
مثلاً وقتی حضرت صادق(ع) می‌خواهند در مقابل ابوحنیفه تقیه کنند، در پاسخ یکی از دوستان خود که تعبیر خواب خود را از حضرت سؤال کرده بود، فرمودند: «اعلم در مجلس هست!» ابوحنیفه هم خیال کرد اعلم خودش است و تعبیر خواب را بیان کرد. حضرت در پاسخ ابوحنیفه فرمودند: «تالله لقد أصبت!» آن سؤال‌کننده از این جواب‌های حضرت سخت به تحیر می‌افتد؛ ولی حضرت بعداً به او می‌فهمانند منظورشان از اعلم، ابوحنیفه نبوده و منظورشان از «تالله لقد أصبت» نیز این بوده که به خدا سوگند، به خطا اصابت کردی! 
نماینده حضرت یوسف(ع) نیز که صدا زد «ای دزدها»، از همین باب است؛ زیرا برادران یوسف جام یوسف را ندزدیده بودند بلکه یوسف را در سال‌های قبل دزدیده بودند. البته باید این را اضافه کنیم در مراحلی که گوینده نظر خیرخواهانه‌ای دارد، اگر دروغ بگوید، هرگز دروغ به شمار نمی‌آید. چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «والله ابراهیم دروغ نگفت؛» در حالی که ابراهیم(ع) در پاسخ مردم که می‌گفتند «تو بت‌ها را شکستی؟»، گفت بت بزرگ شکسته است: «...بل فعله كبيرهم هذا فاسألوهم إن كانوا ينطقون؛ بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آن‌ها بپرسید اگر سخن می‌گویند».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه