روضه مصوّر برای مخاطب خاص

گفت‌وگو با خالق تابلو نقاشی «مسیح عاشورا»

روضه مصوّر برای مخاطب خاص

محمد علی نادری، هنرمند جوان رشته نقاشی می‌گوید مخاطب اصلی کارهای او کسانی نیستند که به مجلس روضه امام حسین(ع) می‌آیند؛‌ بلکه آن‌هایی هستند که تا به حال پایشان به مجالس روضه باز نشده است و می‌گوید: «مسیح عاشورا» روضه مصور است.


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدعلی نادری، هنرمند و نقاش جوان عرصه هنرهای تجسمی، متولد مرداد1371 و اهل بوشهر است. وی از کودکی به نقاشی علاقه‌مند بوده و موازی با تحصیل، در کلاس‌های نقاشی شرکت کرده است. امسال اتفاق بسیار ویژه‌ای برای این هنرمند جوان افتاد و آن، نصب یکی از نقاشی‌های عاشورایی او در صحن حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) بود. این نقاشی که «مسیح عاشورا» نام دارد، در دیوار روبه‌روی باب‌القبله نصب شده است. در ادامه مشروح گفت‌وگوی تسنیم با محمدعلی نادری را از نظر می‌گذرانید.

در کشور ما هنرمندان جوان بسیاری هستند که نقاشی را به عنوان رشته هنری خود انتخاب می‌کنند؛ گروهی به خلق آثار آیینی و گروهی هم در سایر بخش‌ها اثر هنری خود را به مخاطبان ارائه می‌دهند. چه شد شما در این مسیر یعنی خلق آثار آیینی قرار گرفتید؟
هنر مقوله‌ای است که به هیچ عنوان نباید آن را صفر و یکی بنگریم، به این معنی که تقسیم‌بندی یا مرزبندی کنیم؛ موضوع خلق اثر در بسیاری از موارد به حس  هنرمند ارتباط دارد، بنابراین از نظر من نباید کسانی که در فضای هنرهای آیینی کار نمی‌کنند را مورد نکوهش قرار داد. کما اینکه نیازی به تمجید کسانی که  اثر آیینی خلق می‌کنند هم نیست؛ مهم این است پیام به مخاطب منتقل شود.
فارغ از این، کسی که موضوعات آیینی را دستمایه کارهایش قرار می‌دهد، پیش‌زمینه‌ای دارد. یعنی اتفاقات و تجربیاتی را در گذشته پشت سر گذاشته‌ که روی فضای ذهنی‌اش تأثیرگذار بوده است. من در جنوب متولد شده‌ام و اصالتی بوشهری دارم. استان بوشهر در کنار چند استان دیگر، در زمره استان‌هایی هستند که آیین‌ها و سنت‌های سوگواری خاصی دارند. من از کودکی در این آیین‌ها شرکت می‌کردم و در معرض شور و اشتیاق جاری در مراسم‌های سوگواری قرار می‌گرفتم. ما در جنوب، نوحه‌خوان‌های سرشناسی مانند مرحوم جهانبخش کردی‌زاده را داشتیم و من معمولاً سعی می‌کنم نام ایشان را ذکر کنم. اشعاری که توسط شاعران اقلیم جنوب برای این نوحه‌خوان‌ها سروده می‌شد‌ پر از مفهوم و ایده بود. به یاد دارم مادربزرگ و پدربزرگم در ایام محرم، مرتب این اشعار را از طریق رادیو و نوار در خانه گوش می‌دادند. حضور مستمر در چنین اقلیم و فضایی سبب شد ذهنیت من این‌گونه شکل بگیرد و نمود این ذهنیت در کارهایم قابل رؤیت باشد. چه‌بسا بسیاری از مفاهیمی که اکنون ایده تصویرسازیشان به ذهن من می‌رسد، وامدار همان اشعار و نوحه‌هایی باشد که در دوران کودکی و نوجوانی شنیده‌ام و در ذهنم ته‌نشین شده و این تأثیرات، همچنان هم ادامه دارد. من هر سال محرم تلاش می‌کنم خودم را در این فضا و در معرض دریافت (خودآگاه یا ناخودآگاه) از آن قرار دهم.
عامل دیگری که سبب شد به این سمت و سو کشیده شوم، این بود که از کودکی در معرض آثار استاد بحرینی قرار داشتم. به هر ترتیب، شهر ما شهر کوچکی بود و در آن مقطع می‌شد تابلوهای ایشان را در گوشه و کنار شهر دید. به خاطر دارم ایشان تابلویی با موضوع وداع حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) داشتند. در آن تابلو، امام حسین(ع) در حال رفتن و حضرت رقیه(س) پای اسب را گرفته بودند. تصویر این تابلو از کودکی در ذهن من باقی مانده است. در همان مقطع بود که تابلو «عصر عاشورا» اثر استاد فرشچیان را دیدم و این مواجهه نیز تأثیر بسزایی در تعلق خاطر من به این فضا برجا گذاشت. همیشه به این فکر می‌کردم روزی بتوانم کاری را انجام دهم که مثل تابلو استاد فرشچیان همه‌گیر شود و عموم مردم با آن ارتباط برقرار کنند.
در سال1392 نخستین مواجهه من با آثار استاد حسن روح‌الامین و اثر معروف ایشان «علقمه» اتفاق افتاد. مواجهه من با این اثر، تمام معادلات ذهنی‌ام را به هم ریخت و جوش و خروش عجیبی در وجودم ایجاد کرد. آنجا بود که مصمم شدم پای در این مسیر بگذارم.

کمی درباره کارهایتان و به طور مشخص درباره تابلو «مسیح عاشورا» صحبت کنیم. فکر می‌کنم این تابلو از زمان رونمایی در محرم امسال تاکنون بارها و بارها در فضای مجازی دیده شد، مورد هم‌رسانی قرار گرفت و در نهایت مهم‌ترین اتفاق ممکن برایش رخ داد؛ نقش بستن مقابل باب‌القبله حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(ع). «مسیح عاشورا» از ایده تا اجرا چه مسیری را سپری کرد؟
خلق هر اثر، فرایند متنوع و مختص خود را دارد. بعضی از کارها به‌شدت حسی هستند و به صورت آنی به ذهن می‌رسند و شاید روند شکل‌گیریشان بیش از سه چهار روز طول نکشد. برخی دیگر روند طولانی‌تر را طی می‌کنند. مثلاً اتود تابلو «والا علی اکبر» که در محرم امسال رونمایی شد، مربوط به سه‌چهار سال پیش بود. در زمینه «مسیح عاشورا» نیز پس از اتود، استاد روح‌الامین کار را تأیید کردند و پس از آن، بسم‌الله گفتم و مشغول به کار شدم. اجرای این اثر حدود سه ماه زمان برد. نکته‌ دیگری که باید به آن اشاره کنم این است کارهای ما تمثالی از امام حسین(ع) و حضرات دیگر هستند نه خود ایشان. بنابراین ما معمولاً زوایایی را انتخاب می‌کنیم که در آن، چهره حضرات مشخص نباشد. هنگام خلق این تابلو سعی کردم نوری که از آسمان به حضرت امام حسین(ع) می‌تابد جلوه‌ای مشابه نوری که به صحنه تئاتر می‌تابد را تداعی کند؛ همان‌طور که در صحنه تئاتر، همه جا تاریک است و صرفاً نور موضعی و مشخصی به مرکز صحنه (موضوع اصلی) می‌تابد و همه نگاه‌ها را به خود خیره می‌کند.

هنگامی که «مسیح عاشورا» مقابل باب‌القبله حرم مطهر حضرت علی(ع) نصب شد چه حس و حالی پیدا کردید؟
احساسم در وصف نمی‌گنجد اما فکر می‌کنم این اتفاق بزرگ در عین آنکه مسرت‌بخش است، سخت هم هست.

برخی معتقدند این نقاشی‌ها در حکم روضه مصور است.
بله، همین‌طور است. شما برای اینکه بخواهید روضه‌ای را به صورت حضوری گوش دهید، باید زمان معینی را صرف رفتن به مجلس روضه کنید. اما تماشای یک تصویر می‌تواند در کوتا‌ه‌ترین زمان ممکن رخ دهد، بیشترین اطلاعات را به مخاطب بدهد و بالاترین اثرگذاری را روی او داشته باشد. از این‌رو هنرمندانی که در زمینه نقاشی، تصویرسازی و... فعالیت می‌کنند، در سال‌های آینده وظایف سنگین‌تری را برعهده خواهند داشت؛ زیرا جهان امروز، جهان تصویر است و هرچه جلوتر می‌رویم، مخاطب کم‌حوصله‌تر می‌شود. بنابراین باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن بتوان تأثیری عمیق‌ روی مخاطب گذاشت؛ به‌ویژه مخاطبی که درباره موضوعات آیینی پیش‌زمینه ذهنی ندارد. کسی که در مجلس روضه امام حسین(ع) نشسته است، مخاطب اصلی من نیست؛‌ چراکه او به خواست و اراده خود در این مجلس حاضر شده است. مخاطب اصلی من کسانی هستند که تا به حال پایشان به مجلس روضه باز نشده است. برای من اهمیت تأثیرگذاری بر مخاطبی که پیش‌زمینه ذهنی یا اعتقادی به موضوعات دینی و آیینی ندارد، بیش از مخاطب معتقد و مقید است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه