روایت علمای اخلاق از دیدار حضرت موسی(ع) با خضر نبی(ع) 

نکته‌ها / آیت‌الله جاودان

روایت علمای اخلاق از دیدار حضرت موسی(ع) با خضر نبی(ع) 


بزرگان علمای اخلاق قصه‌ای را نقل کرده‌اند. خدای متعال حضرت موسی را به محضر حضرت خضر فرستاد که از ایشان چیزهایی بیاموزد. رفتند و دیگر خودتان داستان‌هایش را بلد هستید. آن قصه‌ای که عرض می‌کنم این است. من خودم ندیدم اما از آدم‌های درجه اولی شنیدم که حرفشان معتبر است. می‌گفتند وقتی این دو می‌خواستند از هم جدا شوند، بینشان صحبت شد که چرا و به چه دلیل من را خدمت شما فرستادند؟ شما باید یک مرتبت بالاتری داشته باشی که من را پیش شما فرستادند. حضرت خضر یک فرمایشی کرد. این فرمایش خیلی خوب است. آن آقایانی که این را نقل می‌کردند، یعنی علمای اخلاق، همه خیلی به این موضوع توجه داشتند. حضرت خضر فرمود: فرق من و تو این است که تو در فکر زیاد کردن و بیشتر انجام دادن مقتضیات هستی ولی من در فکر رفع موانع هستم. من لفظش را می‌گویم و بعد معنا می‌کنم. یعنی کسی که در فکر رفع موانع است از کسی که دارد به مقتضیات می‌پردازد، مرتبت بالاتری دارد. مقتضیات مانند همین نماز جماعتی است که ما خواندیم؛ عمل خوبی است که وسیله بالا رفتن می‌شود یعنی دلیل، علت و عامل بالا رفتن. کسی که رفع موانع می‌کند، مشکلات [را برطرف می‌کند] تا این نماز که می‌خواهد بالا برود، به مشکل برنخورد. تقریباً همه ما این را می‌فهمیم. 
مثلاً زیارت امام حسین(ع) که خیلی مهم است از همین مقتضیات است اما اگر من دل مادرم را سوزاندم این زیارت به جایی نمی‌رسد. این مانع است. یا مثلاً خانم شما از رفتار شما دلنگران است. نمی‌داند امشب که به خانه آمدید چه حرف تندی به او خواهید زد. این خانم می‌ترسد شوهرش که امشب دارد به خانه می‌آید، چه رفتاری خواهد کرد. خب این ترس و خوف و دل‌لرزه آن خانم از اعمال شما، درباره اعمال احتمالی شما، نمی‌گذارد این نمازها پرواز کند. باور کنید، آدم نماز که می‌خواند باید بالا رفتن را بفهمد. نماز آدم را بالا می‌برد. باید بفهمد. مگر نگفته‌اند الصَّلاهُ مِعراجُ المُومِن. شما باید در یک نمازت به معراج بروی.
 خب چرا نمی‌توانیم برویم؟ چون نمازمان از همان اول روی زمین بود، آخرش هم روی زمین است. مال مشکلاتی است که درست کرده‌ایم. برای خودمان پابند درست کرده‌ایم. دلبستگی درست کرده‌ایم. نمی‌گذارد نماز پرواز کند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه