خبرنگارِ «بی‌نشان» سوپرمن نیست

گفت‌وگوی قدس با راما قویدل، کارگردان سریال شبکه 3

خبرنگارِ «بی‌نشان» سوپرمن نیست

این شب‌ها مخاطبان تلویزیون بیننده سریال «بی‌نشان» از شبکه سه سیما هستند. این مجموعه تلویزیونی به کارگردانی راما قویدل و تهیه‌کنندگی مرتضی رزاق کریمی در 30 قسمت ساخته شده و زندگی یک خبرنگار به نام شهاب را با بازی پرویز فلاحی‌پور روایت می‌کند.


شهاب، سردبیر باسابقه یک رسانه خبری است که مسائل و موضوعات اقتصادی مبتلابه جامعه را دنبال می‌کند. در کنار او متین، خواهرزاده شهاب نیز نقش یک فعال رسانه‌ای را برعهده دارد که فساد چهره‌های مشهور را افشا می‌کند. مواجهه شهاب با یک شبکه فساد، ماجراهای سریال را که چندان با اتفاقات روز جامعه بیگانه نیست، پیش می‌برد. در این سریال علاوه بر فلاحی‌پور بازیگرانی همچون نیوشا ضیغمی، قاسم زارع، مجید واشقانی، مریم کاویانی، سعید زارعی، نسرین نکیسا، مالک سراج و... ایفای نقش دارند. درباره این سریال با راما قویدل، کارگردان آن گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

«بی‌نشان» چه تفاوتی با آثار پیشین شما دارد؟
تفاوت «بی‌نشان» با آثار پیشین من در ژانر آن یعنی ژانر «تریلر» اقتصادی سیاسی اجتماعی است. من تا کنون در این ژانر فیلم و سریال نساخته بودم، نخستین باری است که این ژانر را تجربه کردم و این فرصت را مغتنم می‌شمارم. تا این زمان بیشتر ژانرهایی که در تلویزیون امکان ساختش بود را تجربه کردم ولی «بی‌نشان» ژانر جدیدی بود که برایم تجربه جذاب و دلنشینی را رقم زد چون همیشه دوست دارم ژانرهای تازه‌ای را تجربه کنم.

چه دغدغه‌ای را دنبال می‌کردید که کارگردانی «بی‌نشان» را قبول کردید؟
من همیشه دغدغه سینما و فیلم‌سازی داشتم و دارم و تا زمانی که زنده هستم این دغدغه با من است، در واقع همین دغدغه سبب می‌شود فیلم  و سریال بسازم. ضمن اینکه بین فیلم‌سازی و سریال‌سازی تفاوت ماهوی قائل نیستم چون هر دو فیلم‌سازی است حالا یکی در شکل بلند و یکی کوتاه. به دعوت تهیه‌کننده سریال، آقای رزاق کریمی که دوست 30ساله‌ام است و فیلم‌نامه خوبی که پس از خواندنش، جذب آن شدم کارگردانی اثر را پذیرفتم. البته تیم فوق‌العاده‌ای هم برای این کار دور هم جمع شدند، همه این‌ها سبب شد از عضویت در گروه تولید سریال بی‌نشان احساس رضایت و خشنودی داشته باشم.

شما در این سریال از ترکیب بازیگران شناخته شده و نوچهره استفاده کردید، انتخاب بازیگران بر چه اساسی بود؟
پیشانی یک کار بازیگران آن هستند، به‌طورطبیعی وقتی بازیگران یک اثر، چهره باشند تماشاگران با پیش‌زمینه و آشنایی که با آن‌ها دارند ارتباط اولیه آسان‌تر و راحت‌تری با اثر برقرار می‌کنند و اگر بازیگران چهره نباشند ایجاد ارتباط کمی بیشتر طول می‌کشد. البته این تحلیل من است، ممکن است همکارانم قبول نداشته باشند. همان‌طور که در نمونه‌های خارجی این اتفاق زیاد می‌افتد و شاهدش هستیم؛ برای مثال در سریال «لاست» با بازیگرانی روبه‌رو بودیم که تا به حال کار نکرده بودند اما پس از آن سریال تبدیل به چهره‌های جهانی شدند. به نظرم ناشناخته بودن بازیگران فیلم و سریال‌ها نمی‌تواند دلیلی باشد که یک کار شکست بخورد و شناخته شدن بازیگر هم نمی‌تواند دال بر این باشد که یک کار موفق است. مجموعه‌ای از شرایط وجود دارد که سبب می‌شود یک کار توفیق پیدا کند. در این سریال هم ترکیبی از بازیگران شناخته شده و بازیگرانی که کمتر کار تصویری کرده بودند حضور دارند. البته همه بازیگران نوچهره ما کار حرفه‌ای تئاتر انجام داده‌اند و به نظرم توانایی بازیشان کم از بازیگران چهره نیست.

عده‌ای بر این باورند سریال گاهی در انتقال پیام دچار شعارزدگی می‌شود؛ با این موضوع موافقید؟
خیر، موافق نیستم. من به‌شدت روی این موضوع حساس هستم و تلاش می‌کنم اصلاً این اتفاق نیفتد. در حالت کلی سریال دچار شعارزدگی نشده است. شعار در واقع چیزی است که به آن عمل نمی‌شود و تأثیر خوبی نمی‌گذارد. معتقدم اگر می‌خواهیم کاری اثرگذار باشد باید درست بیان شود نه با شعار! پس سعی می‌کنم این‌طور پیش نروم.

اتفاقاتی که در «بی‌نشان» رخ می‌دهد بر اساس ماجراهای واقعی بوده است؟
سریال «بی‌نشان» یک اثر داستانی است، هیچ کدام از اتفاقات آن بر مبنای واقعیت نیست و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها مابه‌ازای واقعی در جهان بیرونی ندارند.

خانم کاویانی و ضیغمی پس از چند سال با سریال شما به تلویزیون برگشتند، این اتفاق چطور افتاد؟
به نظرم بهتر است این سؤال را از خودشان بپرسید. از طرف ما دعوت به کار شدند، پذیرفتند و در کار بازی کردند.

الان صدا و سیما در سیبل انتقادها قرار گرفته، به عنوان کارگردانی که برای تلویزیون سریال ساخته چطور بین سلیقه مخاطب و سلیقه نهاد سفارش‌دهنده موازنه ایجاد کردید و چه راهکاری برای وسیع شدن حلقه مخاطبان تلویزیون پیشنهاد می‌دهید؟
من فیلمسازم و کارم فیلم‌سازی است. تا این لحظه به مسائل حاشیه‌ای این ماجرا توجه نداشتم و ندارم. کارم این است فیلم‌نامه‌ای که دوست دارم و به نظرم درست می‌آید را در دست بگیرم و کلماتش را به زبان تصویر ترجمه کنم، این ترجمه را با توانی که دارم انجام دهم و ذره‌ای به هنر نزدیک شوم. ضمن اینکه در همین شرایطی که صداوسیما در نوک تیز پیکان انتقادهاست تلاش کنم یک سریال با ساختار درست، دکوپاژ درست و بازی‌های درست برای مخاطبانم بسازم، به آن‌ها احترام بگذارم و نشان دهم برای من مهم و با ارزش هستند، برایشان انرژی می‌گذارم و برداشت‌های متعدد می‌گیرم تا به آن برداشتی که شایسته مخاطب فهیم من است برسم، هرگز این موضوع برایم دم‌دستی نیست که فقط آنتن شبکه را پر کنم. اعتقادم از نخستین پلانی که گرفتم تا آخرین پلان، این است شاید این آخرین پلانی باشد که می‌گیرم پس باید به بهترین شکل انجام شود بنابراین هیچ‌گاه کم‌فروشی نکردم و تا زمانی که جان در بدن دارم کم‌فروشی نمی‌کنم.
 
به نظر شما شخصیت خبرنگار در سریال کمی اغراق‌آمیزتر از بقیه شخصیت‌ها و شبه‌سوپرمن نیست، چرا به این کاراکتر این طور پرداختید؟
این شخصیت خیلی کار عجیبی نمی‌کند که بگوییم سوپرمن! شخصیت خبرنگار «بی‌نشان» را تا جایی که من ساختم هیچ کار عجیب و اغراق آمیزی نمی‌کند، اتفاقاً خطا هم می‌کند، خطاهای طبیعی انسانی! او یک انسان خوب و شریف است و برمبنای آرمان‌هایش زندگی می‌کند که شاید این آرمان‌ها در زندگی امروز ما کمتر شده، برای همین فکر می‌کنیم این خبرنگار شبه‌سوپرمن است! در صورتی‌که کارهای طبیعی می‌کند و خط مبدأ انسانیت است.

خبرنگار: لیلا نوعی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه