تغییر الگوهای زیارت در صنعت گردشگری

کرسی علمی‌ترویجی«از زائر تا گردشگر» در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد

تغییر الگوهای زیارت در صنعت گردشگری

کرسی علمی ترویجی «از زائر تا گردشگر؛ تغییر الگوهای زیارت در صنعت گردشگری» با ارائه دکتر حمیده امیر یزدانی پژوهشگر دانشگاه ادیان و مذاهب و نقد و بررسی دکتر محمدرضا قائمی نیک استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دکتر سعید خدیوی عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در تالار شیخ طوسی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد. 


مفهوم زائر در دنیای جدید به گردشگر دینی فروکاسته شد
دکتر حمیده امیریزدانی، پژوهشگر دانشگاه ادیان و مذاهب در این جلسه عنوان کرد: زیارت در سنت شیعی از یک کنش شخصی و فردی به یک آیین و منسک دسته‌جمعی تبدیل شده است.
وی ابراز کرد: این اتفاق سبب می‌شود علاوه برکارکردهای فردی این آیین برای شیعیان، کارکردهای اجتماعی و فرهنگی مانند انسجام اجتماعی، افزایش کشش جامعه شیعی برای شهروندان و معتقدانش، مرئیت‌پذیری شیعیان و تراکم اخلاق جمعی و نیز تعاملات شیعیان برای حل معضلات اجتماعی و اقتصادی نیز داشته باشد.
امیریزدانی ادامه داد: در واقع زیارت در سنت شیعی یکی از مناسک معنوی است که سبب می‌شود زائر به امر مقدس نزدیک‌تر شود. از آنجا که معمولاً سفر لازمه زیارت است، با ورود بشر به دنیای جدید زیارت و گردشگری مذهبی، مفهوم زائر به گردشگر دینی فروکاسته شد؛ در حالی که یکی‌پنداری دو مفهوم «زائر» و «گردشگر» پیامدهای چشمگیری دارد.
این پژوهشگر گفت: تسهیلات و زیرساخت‌های توسعه شهری به جای تمرکز بر حفاظت از ساحت زیارت و زائران، بیشتر به گیراتر کردن شهر برای گردشگران توجه دارد. نمونه آن رخدادی است که در شهرهای مذهبی مشهد و قم در دهه‌های اخیر در حال رخ دادن است. در این وضعیت گریزی از تهدیدهای گردشگری همچون تغییر چهره شهر، قداست‌زدایی از زیارت، عرفی شدن مکان مقدس، تجاری‌سازی روابط انسانی و تهدید سبک زیست دینی برای جامعه میزبان نیست.
وی ابراز کرد: با نگاهی به تجربه مسیحیت در کلیسا و به حاشیه رانده شدن این نهاد در مواجهه با صنعت گردشگری می‌توان استنباط کرد اگر توسعه گردشگری در کشورهای مسلمان با همین منطق پیش برود، به سکولار شدن زیارت می‌انجامد.

ضرورت راه‌اندازی حوزه‌های میان‌رشته برای مطالعات دین و گردشگری
به گفته این پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب، برای جلوگیری از خلط مفهومی «زائر» و «گردشگر دینی» تعمیق و توسعه پژوهش‌های منسجم در این زمینه توصیه می‌شود. تشکیل حلقه‌های مطالعات میدانی در زمینه نسبت دین و گردشگری در کنار تشکیل اتاق‌های فکر و پژوهش‌های منسجم و نظام‌مند درزمینه گردشگری و زیارت می‌تواند از عرفی شدن مکان مقدس بکاهد.
وی ادامه داد: راه‌اندازی حوزه‌های میان‌رشته‌ای نوپدیدی برای مطالعات دین و گردشگری در گروه‌های مختلف الهیات، علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی می‌تواند به گشایش‌های خوبی در این زمینه بینجامد. این حوزه زوایای ناکاویده بسیاری دارد؛ چنان‌که از اوایل قرن بیست و یکم در جهان غرب، دانشگاه‌هایی مانند  برگن نروژ، گوتنبرگ سوئد و لیورپول انگلستان به تولید محتوا در این زمینه روی آورده‌اند تا تهدیدها و فرصت‌های گردشگری را در جوامع دینی از ابعاد و زوایای گوناگون بررسی کنند.

تحرکات جهان غرب، از تقدس‌زدایی تا مقدس‌سازی 
در ادامه این جلسه دکتر محمدرضا قائمی نیک نیز با اشاره به ضرورت توجه به تحول ماجرای مواجهه علم و دین در این مطالعات گفت: چرخش جدی که در قرن نوزدهم در حوزه دین‌پژوهی اتفاق می‌افتد به این شکل است که گویی قلمرو الهیات و دین به مثابه پدیده صامتی است که علم می‌خواهد آن را به عنوان ابژه‌ای مورد مطالعه قرار دهد. 
وی ادامه داد: به نظرم الگوی خانم یزدانی در ماجرای گردشگری، ایده سکولاریسم است یعنی در ماجرای گردشگری نسبت به زیارت، سکولاریسم اتفاق افتاده است که خود یک ایده در تحلیل وضعیت علوم اجتماعی و انسانی جدید در نسبت با دین به حساب می‌آید. 
وی افزود: رویکرد‌های دیگری نیز به‌خصوص درباره کاتولیک‌ها در نسبت با دنیای جدید رایج است و آن هم اینکه سکولاریسم فقط یک وجه از دنیای جدید است یعنی یک‌بار و در یک مقطع تاریخی، علوم انسانی به قلمرو امر سکولار می‌آید و امر قدسی را کنار می‌گذارد. اما آن چیزی که در قرن بیستم اتفاق افتاد و در ماجرای دین‌پژوهی نیز اهمیت دارد این است که در چرخش بعدی، خودِ امر سکولار دوباره امر مقدس می‌شود. اریک فوگلین نیز همین ایده را می‌دهد که تحرکات جهان غرب یک‌بار تقدس‌زدایی و در مرحله بعد مقدس‌سازی است. جان میلبنک نیز در بحثی قلمرو جامعه‌شناسی دین را به مثابه نظارت جامعه بر امر متعالی می‌فهمد. 

تعریفی که پاسخگوی تحلیل وضعیت فعلی نیست
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه تا پیش از مواجهه با دنیای جدید، الگوی رایجی از زیارت در جهان اسلام داشتیم که سفرنامه‌ها فهمی از آن را به ما می‌دهند، اضافه کرد: مسئله‌ای که وجود دارد این است اگر گردشگری در فرایند سکولاریسم جهان غرب اتفاق افتاده، چه وجهی دارد که به جهان ما بیاید؟ ما الگویی از مواجهه با امر قدسی و سفری که درزمینه آن شکل می‌گرفته داشتیم و حالا مواجهه‌ای با امر مدرن داریم. اینجا پرسش فراموش شده این است اساساً چرا مطالعات گردشگری که به گفته خودش مواجهه سکولار با امر قدسی دارد باید در این جهان بیاید؟ این نیز که مردم قبول می‌کنند دلیلی نمی‌شود مطالعات را مطابق میل آن‌ها قرار دهیم. در واقع به چه دلیل باید مطالعات گردشگری از جهانی که سکولار است به جهان دینی بیاید و صورت‌بندی جدیدی از امر زیارت دهد. این همان مسئله‌ای است که در خصوص فوگلین گفتم ماهیت تجدد یک بار امر سکولار ‌ و باری دیگر در قامت امر قدسی ظاهر می‌شود. 
وی افزود: بنابراین اینکه گردشگری، سکولار است و زیارت، امر قدسی به باور بنده پاسخگوی تحلیل وضعیت فعلی نیست. پرسش اساسی من این است چرا زیارت در جهان غرب به این شکل که ما گردشگری را می‌پذیریم، پذیرفته نمی‌شود؟ چرا آنجا این موضوع تحت تأثیر زیارت قرار نمی‌گیرد؟ این مسئله هر چند این ماجرا را دو قطبی‌تر می‌کند ولی روشن‌تر شدن این مرزها نباید به معنای انجام نشدن گفت‌وگو تلقی شود چرا که شرط اول گفت‌وگو این است که موضع ما دربرابر مسائل روشن باشد. 

دوگانه‌ای که نمی‌تواند مسئله اصلی را روی میز بیاورد
قائمی نیک ادامه داد: پرسشی که این مقاله باوجود کمکی که به دقیق‌تر کردن مفاهیم می‌کند به آن پاسخ نمی‌دهد این است مگر ما باید هر نوع مواجهه‌ای با امر جدید را بپذیریم و اساساً پذیرفتن امر مدرن در جهان‌های غیرمدرن نیز مگر به یک شکل است؟ به همین دلیل به نظرم دوگانه سکولار بودن امر گردشگری و قدسی بودن زیارت هر چند گام رو به جلویی برای دقیق شدن در بحث است ولی نمی‌تواند مسئله اصلی را روی میز بیاورد. به نظرم پرسش اصلی این است آیا زیارت به معنای عام آن، ظرفیت این را دارد که در مواجهه جدی با گردشگری، تحول و بازخوانی امر اقتصادی، اجتماعی و... را در خود داشته باشد؟
وی افزود: هر چند هسته اصلی در دوقطبی که خانم یزدانی اشاره کردند این است که مثلاً گردشگری ملازم با رفاه و لذت است و زیارت متلازم با امر قدسی و تجربه دینی ولی با مراجعه به سنت زیارت در سنت گذشته خود می‌بینیم لزوماً این طور نیست و مثلاً زیارت همراه با لذت و امر اقتصادی و مسافرت نیز هست؛ نکته اینجاست آن هسته اصلی زیارت ظرفیت جمع کردن این موارد را ذیل خودش دارد. 

بیشتر از مطالعات میدانی نیازمند داشتن چارچوب‌های نظری هستیم
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه در مقوله زیارت و گردشگری باید روی این مسئله تمرکز کنیم که کدام امر اصیل و کدام یک مسئله فرعی است، تصریح کرد: به نظر، در تدقیق مفاهیم به جای اینکه به مشاهدات میدانی نیازمند باشیم، نیازمند داشتن چارچوب‌های نظری هستیم تا وقتی با استفاده از این چارچوب‌ها می‌خواهیم به مطالعات میدانی برویم، بتوانیم میدان مطالعه را دقیق‌تر تنظیم و مشاهده کنیم. این موضوع از این نظر اهمیت دارد که چه بسا هنگام مطالعه زیارت‌های یک فرد، بین دو زیارت او تفاوت‌های فراوانی وجود داشته باشد. 
به باور قائمی ��یک، بخشی از مطالعات گردشگری و زیارت باید به تمایزهای تمدنی بپردازد. او در تشریح این گزاره اظهار کرد: برای مثال لویت می‌گوید تا زمانی که کلیسا در جهان مسیحی مرجعیت داشت، پیشرفت انسان‌ها در زندگی معطوف به زیارت کلیسا بود و پس از ماجرای به حاشیه رفتن کلیسا در دوره جدید این کارکرد به عهده ایده ترقی و science افتاد یعنی دانشمندان کار کسانی را می‌کردند که مردم را تشویق به زیارت کلیسا می‌کردند.
وی در پایان گفت: آنچه ما با عنوان حرم مطهر رضوی در مشهد داریم، میراثی هزار ساله است که به تبع سابقه‌اش، ادبیاتی حول آن شکل گرفته که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و به‌طورقطع برای فهم تحولات نیازمند آن هستیم. 

نقدهایی که به نتیجه‌گیری این پژوهش وارد است
سعید خدیوی، عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در خصوص نتیجه‌گیری و جمع بندی این مقاله عنوان کرد: نمی‌توان وصله دوگانه سکولار و امر دینی در خصوص گردشگری و امر زیارت را حداقل در ادبیات جدید به محققان این حوزه چسباند، چرا که ما محققانی داریم که عده‌ای از آن‌ها زیارت را سکولار می‌دانند و برخی نیز گردشگری را به معنای رفتاری ایمانی و دینی تلقی می‌کنند. 
وی افزود: نکته دوم در زمینه فروکاستی است که در حوزه ادبیات گردشگری بیان می‌شود؛ اگر بخواهم از این حوزه دفاع کنم باید بگویم اساساً فروکاست پدیده‌ها امر مذمومی نیست چون کسانی که مثلاً در حوزه گردشگری کار می‌کنند می‌خواهند به سیاست‌گذار کمک کرده و پدیده‌های پیچیده را به پدیده‌های ساده‌تر برای امر سیاست‌گذاری فرو بکاهند.  وی در پایان عنوان کرد: خیلی از اوقات سنت‌های تاریخی را گونه‌ای از گردشگری لقب داده‌ایم در حالی که برای نمونه چیزی را که الان گردشگری سلامت نام گذاشته‌ایم، پیش از آن، زائران سال‌های سال برای امر شفا به مشهد می‌آمده‌اند و اساساً نخستین بیمارستان‌ها و دارالشفاها در حرم مطهر شکل می‌گیرد. بنابراین شاید بازگشت به سنت‌های دیرینه به فهم این موضوع کمک کند. 

خبرنگار: محسن فاطمی‌نژاد

برچسب ها :
ارسال دیدگاه