شور دیدارت اگر شعله به دلها بکشد
فاطمه یوسفی
یکی کنج قلبم نشسته، رختهای عالم را میشوید، آنقدر که در تب و تاب است این تکه گوشت متصل به احساساتم. دلم شور میزند، شور نرسیدن و ندیدن. شورِ طول کشیدن این جاده فراق و لبریز شدن کاسهای که صبرم را در آن میریزم.
کسی دیگر، آن کنج دیگر قلبم ایستاده و هیزم میگذارد زیر آتش دلم، آتشی که دود ندارد و ثمرهاش اشک پلکهایم شده.
آتشی که شعلهاش دلتنگی توست و ندیدن آسمانت.
شورِ دیدار تو طوفانی کرده دریای آرام دلم را و هوایی کرده قلب توی سینهام را که هر صبح به امید رسیدن به زیارتت شوق تپیدن میگیرد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
کتاب «مسئله خلق قرآن از منظر ولفسن» منتشر شد
-
دوای درد دنیا، کربلاست
-
لکل شیء وجه و وجه دینکم الصلاه
-
الغیره من الایمان و المذاء من النفاق
-
3
-
برش
-
کربلا، نجف، دمشق، عسقلان یا قاهره؛ سر امام حسین(ع) کجا دفن شد؟
-
مرزبانی از واقعیت و خیال در ادبیات دینی
-
10 توصیه برای جلوگیری از گرمازدگی در پیادهروی اربعین
-
شور دیدارت اگر شعله به دلها بکشد
-
فرهنگ رضوی، تسهیلگر مناسبات مذاهب اسلامی
-
2
-
میدان امام حسین(ع) میزبان جاماندگان پیادهروی اربعین
-
برش