حکمران شهری، علامه دهر نیست

موانع مشارکت شهروندان در اداره محلات

حکمران شهری، علامه دهر نیست

«برای برداشتن موانع مشارکت باید شهروند در نظام حکمرانی دیده شود و حکمران تصور نکند یک فرد متفاوت با دانش بالا و بی‌نیاز از شهروند است و هر تصمیمی که می‌گیرد تصمیمی درست است».


یک جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی به قدس آنلاین می‌گوید: پیش از شکل‌گیری بلدیه (شهرداری) در شهرها تعامل بیشتری میان مردم برقرار بود و مشکلاتی را که برای محله پیش می‌آمد با کمک یکدیگر حل می‌کردند. پس از شکل‌گیری بلدیه، امور شهری به این سازمان رسمی واگذار شد و مردم بخشی از همراهی و همکاری خود را به این سازمان واگذار کردند و در قبال پرداخت هزینه‌هایی ازجمله مالیات، عوارض و... توقع داشتند این سازمان رسمی کارها را انجام دهد، اما بخشی از مسائل درون محلی را مردم با مشارکت یکدیگر حل می‌کردند.
هادی برغمدی می‌افزاید: به‌تدریج از حدود سال 86 به بعد، شهرداری انجام خدمات شهری را نیز به عهده گرفت و کارهایی مانند رفت‌وروب، تمیز کردن معابر، عمران و... را نیز در دستورکار خود قرار داد و نگاه به شهرداری به مثابه یک سازمان خدماتی پررنگ‌تر شد.از همان سال‌ها شعارهایی از طرف شهرداری مطرح شد که شهرداری نهاد مدنی و مردمی است و پس از آن، مفاهیم مشارکت شهروندی رونق بیشتری پیدا کرد و اداراتی با عنوان اداره کل مشارکت‌های شهروندی و...  شکل گرفت.
هدف از تشکیل اداره مشارکت شهروندی این بود مشارکت شهروندی را ارتقا دهد. به عبارتی مردم محله از میان خود، نمایندگانی را انتخاب می‌کنند که واسطه میان مردم محله و مدیریت محلی شوند.بنابراین مردم مشکلات را با نماینده محله مطرح می‌کردند و نمایندگان نیز مسائل را به گوش شهرداری می‌رساندند تا شهرداری برای رفع آن اقدام کند.این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: در حقیقت هنگامی که صحبت از مشارکت شهروندی می‌کنیم، این مشارکت در بستر بزرگ‌تر یعنی در جامعه وجود دارد.داشتن سرمایه اجتماعی، مقدماتی می‌خواهد که نخستین قدمش این است شهروندان از اتفاقاتی که رخ می‌دهد آگاه باشند. 
دومین گام مؤثر در افزایش سرمایه اجتماعی این است شهروندان احساس همبستگی کنند و باور داشته باشند جزئی از نظام برنامه‌ریزی و اجرا هستند و خود را از ساختار مدیریت و حکمرانی شهری جدا ندانند.
چنانچه این دو گام برداشته شود، در گام سوم، شهروند مشارکت می‌کند. یعنی مادامی که او نداند چه خبر است و یک هویت مشترک میان خود و مدیریت شهری برقرار نبیند، امکان ندارد مشارکت عملی انجام شود.
وی عنوان می‌کند: در شرایط کنونی مشارکت شهروندی دور از ذهن است، چراکه هیچ یک از متغیرهای آگاهی و همبستگی شهروندان چه در سطح کلان و ملی و چه در سطح شهری و محلی وجود ندارد.
برای برداشتن موانع مشارکت باید شهروند در نظام حکمرانی دیده شود و حکمران تصور نکند یک فرد متفاوت با دانش بالا و بی‌نیاز از شهروند است و هر تصمیمی که می‌گیرد، تصمیمی درست است.
تغییر تفکر در نظام حکمرانی، گام نخست در رفع موانع مشارکت محلی است. البته هیچ یک از ما و حتی نهادهای مدنی نمی‌توانند این مسئله را در کوتاه‌مدت حل کنند.مادامی که حکمران شهری نپذیرد علامه دهر نیست، طبیعتاً هیچ سهمی برای شهروند در نظر نمی‌گیرد و هنگامی که شهروند متوجه شود به بازی گرفته شده و برای مثال تنها برای برگزاری رویدادی نیاز به  حضور او دارند تا رویداد را موفق نشان دهند، کم‌کم خود را از مشارکت‌های محلی کنار می‌کشد.سوءاستفاده از شهروند سبب می‌شود او پس از یکی دوبار مشارکت، خود را یک ابزار ببیند که انگار بازیچه قرار گرفته و در نتیجه تن به مشارکت نمی‌دهد.‌‌
برغمدی معتقد است: ما انسان‌ها هنگامی وارد مشارکت می‌شویم که به منافع بیشتری نسبت به فعالیت‌های فردی خود برسیم. این منافع لزوماً منافع مادی نیست بلکه می‌تواند منافع غیرمادی هم باشد.شما هنگامی وارد مشارکت می‌شوید که احساس کنید برای رسیدن به یک هدف به تنهایی نمی‌توانید موفق شوید. برای مثال ترمیم آسفالت خیابانی در محله یا هر چیز دیگری که فکر می‌کنید اگر با مشارکت و همفکری جمعی باشد محقق خواهد شد.
وقتی قرار است شهروند کنار حکمران محلی قرار بگیرد و مشارکت کند باید منفعتی داشته باشد وگرنه چنانچه مشارکت تنها بر سر یک تبلیغات و معضلی از معضلات حل نشده باشد شهروند نیز خود را کنار می‌کشد و حاضر به مشارکت نمی‌شود.
همه مشکلات اعم از نارضایتی، بی‌اعتمادی، شرایط نامطلوب اقتصادی و فرهنگی یک‌شبه به وجود نیامده‌اند بلکه 40، 50 و حتی 60سال طول کشیده تا مردم به حکمران شهری بی‌اعتماد شده‌اند، بنابراین نمی‌توان نسخه‌ای پیچید که حکمران شهری بتواند بلافاصله مشارکت شهروندان را افزایش دهد. بلکه دست‌کم 60 تا 70 سال طول می‌کشد تا بتوان اعتماد از دست رفته را دوباره به جامعه برگرداند.مشارکت در شهر و کشور ما به‌راحتی افزایش پیدا نمی‌کند مگر آنکه حکمران بخواهد این اتفاق بیفتد و بابت آن هزینه بدهد، وقت بگذارد و مهم‌تر از همه اینکه باور داشته باشد مشارکت شهروندان برای حکمرانی ضروری است.

خبرنگار: عفت زارع  

برچسب ها :
ارسال دیدگاه