روایت یا واقعیت؟

روایت یا واقعیت؟

محمد ولیان‌پور    


​​​​​​​روایت رسانه‌ای گرچه مفهومی جدید است، ولی پیشینه‌ای به قدمت تاریخ دارد تا جایی که می‌گویند تاریخ، همان روایت فاتحان از واقعیت است. اما در عصر ارتباطات، روایت‌ها برای نسل‌های بعدی در کتاب‌ها بایگانی نمی‌شوند، بلکه در لحظه خود را به مخاطب می‌رسانند و واقعیت‌ها را می‌سازند. در رقابت‌ها و جنگ‌ها، روایت‌های طرفینی «جنگ روایت‌ها» را شکل می‌دهند تا روایت اول و برتر، پیروز زودهنگام معادلات را به افکار عمومی معرفی کند. روایت‌هایی که ممکن است حتی نسبت زیادی هم با واقعیت نداشته باشند. درباره اهمیت روایت بسیار گفته شده و این نوشتار هم بنای تکرار ندارد، بلکه می‌خواهیم درباره نسبت روایت و واقعیت و اثرات هر کدام بر میدان و تصمیم‌های طرفین جنگ گفت‌وگو کنیم.
روایت رسانه‌ای، جهت دادن به نگاه مخاطبان را دنبال می‌کند؛ تصویری که در بهترین حالت بخشی از واقعیت یا زاویه خاصی از ماجرا را نشان می‌دهد تا کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‌اش را. از انسجام ملی و انگیزه‌بخشی به نیروهای مسلح تا جنگ روانی و دیپلماسی و مرزهای باریکی هم دارد با انتشار دروغ و بر باد دادن اعتماد عمومی. روایت‌ها گرچه در کوتاه‌مدت حتی بر واقعیات میدانی نیز مؤثرند، اما هیچ ‌گاه جای واقعیات را نمی‌گیرند و کمتر می‌توانند راهبردهای میدانی دشمن را تغییر دهند. این واقعیت‌های میدانی و توان رزمی و تدافعی نیروهای خودی و دشمن و البته پشتوانه مردمی هستند که مبنای تصمیم‌گیری راهبردی قرار می‌گیرند و روایت‌ها تنها بخشی از واقعیت سیاسی - ‌اجتماعی را شکل می‌دهند و به همین میزان تأثیرگذارند. ارزیابی میدان نبرد نیز بر اساس همین واقعیت‌ها انجام می‌شود تا در نهایت، طرفین را به تخمین ریسک و اخذ تصمیم‌های راهبردی برای تداوم جنگ یا تفاهم صلح وادار کند.به نظر می‌رسد عملیات‌های نظامی سال‌های اخیر کشور، از حمله به عین‌الاسد تا وعده‌های صادق، علاوه بر اینکه همگی واکنشی و پاسخ به تعرض‌های دشمن بوده، وجه روایت‌گرایانه پررنگی نیز داشته که اثرگذاری واقعی آن را به حاشیه برده است. از این‌ رو با وجود ارزشمندی عملیات‌ها و وارد کردن ضرباتی به دشمن، نتوانسته ریسک واقعی دشمن را افزایش دهد و او را از پیشروی و تشدید حملاتش بازدارد. این خطر وجود دارد که مواجهه ما با دشمن، بیشتر از موضع روایت‌سازی برای افکار عمومی باشد، نه وارد کردن ضربه مؤثر. چنین مواجهه‌ای گرچه افکار عمومی داخلی را در کوتاه‌مدت همراه می‌کند، ولی ممکن است اثر عینی کافی بر توان و استعداد دشمن یا میزان تاب‌آوری او نداشته باشد و هدف مهم بازدارندگی که تضمین‌کننده امنیت ملی هست را محقق نکند. این مسئله در سیاست خارجی نیز نمود داشته و گاه سیاست خارجی را به ‌جای استفاده از منابع قدرت و جلب منافع واقعی، به ترمیم چهره کشور، اثبات مظلومیت ایران و بداخلاقی طرف مقابل و نهایتاً دریافت جام اخلاق تقلیل داده است. امری که در هنگامه عدم تحقق اهداف برجام، مورد اعتراض رهبر معظم انقلاب نیز واقع شد. به نظر می‌رسد برقراری موازنه‌ای میان روایت و واقعیت برای ادامه جنگ ضروری باشد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه