
ایران یا رژیمصهیونی در انتظار غافلگیری؟
از نخستین ساعات اجرای آتشبس میان ایران و اسرائیل، بسیاری از تحلیلگران این وقفه در جنگ را موقتی ارزیابی کرده و معتقدند آتش جنگ به زودی روشن خواهد شد.
فارغ از درستی یا نادرستی این ادعاها و احتمال تعریف شدن آن در چارچوب جنگ روانی، تحرکات اسرائیل در روزهای اخیر و تجربههای قبلی این رژیم مانع خوشبینی و نادیده گرفتن این احتمال میشود. هر چند که فروکش کردن شعلههای جنگ همیشه خوشایند و مغتنم است، اما با وجود چنین احتمالی، عاقلانه آن است که در کنار سرخوشی پیروزی و صلح ظاهری، آمادگی خود را نیز حفظ کنیم.
وضعیت میان جنگ و صلح، خصومت میان طرفین را به لایههای مخفی منتقل میکند و مهمترین چالش در این مقطع زمانی، تلقی برقراری صلح است که بهتدریج و با عادیسازی امور، زمینه را برای غافلگیری و وارد کردن ضربات مؤثرتر یکی از طرفین آماده خواهد کرد. موضوع از آنجا خطرناکتر میشود که با توجه به سیاست فعلی مبنی بر توقف ضربات ما بر حملات دشمن، عملاً این غافلگیری بهصورت یکطرفه امکان وقوع دارد، در نتیجه با یک گام عقبتر باید منتظر ضربه دشمن و پاسخ دادن به آن باشیم که طبق رویههای قبلی، امکان غافلگیر کردن دشمن را نخواهیم داشت.
آتشبس یکی از ابزارهای جنگ بوده و اسرائیل از جمله رژیمهایی است که سابقه زیادی در استفاده حداکثری از این ابزار دارد. موجودیت رژیم اسرائیل در خلال یکی از همین آتشبسها ایجاد شده و با هر آتشبس دیگری، توسعه سرزمینی پیدا کرده و بخشهای زیادی از سرزمینهای دیگر را ضمیمه خود کرده است؛ چراکه همیشه آتشبس را محملی برای ضربات پیشدستانه و حملات غافلگیرانه قرار داده و طی چند جنگ با اعراب؛ ارتشهای عربی و جنگندههایشان را پیش از حمله و در پایگاههایشان بمباران کرده و شکست داده است.
البته همین رژیم بیشترین ضرباتی که تاکنون خورده نیز از محل غافلگیریها بوده و در برابر ضربات پیشبینی نشده تابآوری زیادی نداشته است. جنگ یوم کیپور که نتایج نسبتاً موفقی برای مصر داشت و به استعفای نخستوزیر اسرائیل انجامید، جنگ 33روزه که با پیروزی حزبالله لبنان به پایان رسید و غافلگیری طوفانالاقصی در هفتم اکتبر که بیسابقهترین ضربات را به رژیم صهیونیستی وارد کرد، همگی حاصل ضربات پیشدستانه و غافلگیر کردن دشمن اسرائیلی بودند.
هر چند که چنین ضربات دست اولی در طول 20ماه پس از طوفانالاقصی از سوی جبهه مقاومت تکرار نشد یا امکان تکرار نداشت، اما به نظر میرسد امروز نیز وارد کردن ضربات مهلک به رژیم تنها از راه غافلگیری و کنشهای پیشبینی نشده ممکن است. به هر حال تداوم سیاست واکنشی موجود که دلایلش برای ما روشن نیست، مستلزم افزایش سطح هوشیاری و آمادگی 100درصدی است. این امر در میانمدت ممکن است به استهلاک و خستگی قوا و به تدریج عادیسازی منجر شود که نیازمند بازتعریف دائمی شرایط جنگی و آمادگیها به ویژه در سطح عمومی است؛ چراکه پشتوانه مردمی در این جنگ، نقش تعیینکنندهای برای ما داشت و برای تداوم این نقش، باید آمادگی مردمی را نیز حفظ کرد.
از سوی دیگر آتشبس معمولاً با هدف تنفس، بازآرایی و تقویت سیستمهای دفاعی و تهاجمی از سوی هر یک از طرفین پذیرفته میشود. اما کسی در این کارزار خاموش برنده است که امکان بازسازی و کمکرسانی بیشتری داشته باشد. این را نباید از نظر دور داشت که حمایت همهجانبه ناتو و آمریکا از اسرائیل و تقویت سریع سیستمهای آفندی و پدافندی این رژیم، که خود را در ترافیک پروازهای باری و نظامی غرب به مقصد تلآویو نشان میدهد، نیازمند تدبیری همسطح و تمهیدی مقتضی برای مقابله است.
خبرنگار: محمد ولیانپور
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
10 رهنمود رضوی برای درک عمیقتر حماسه عاشورا
-
11 تیر
-
مترو اصفهان زیر پای میراث تاریخی را خالی میکند؟
-
سازمان ملی مهاجرت پشت در خانه ملت
-
دعوتید به روضه جهانی امام حسین(ع)
-
ایران یا رژیمصهیونی در انتظار غافلگیری؟
-
واقعیتهایی که پشت دیوار سانسور صهیونیستها نمیمانند
-
سلطه غربی با اسم رمز «نظم جهانی»
-
نیروگاههای کوچک راه تابآوری ایران درجنگ