
گفتوگو با اسماعیل امینی، شاعر درباره شعر مقاومت و اتحادآفرین
شعر در این روزهای سخت راوی غم و زیبایی است
شاعران زیادی در واکنش به تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان و شهادت جمعی از مردم، فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای، اشعاری سرودهاند و اتفاقهای این روزهای سخت را در قالب شعر، روایت کردهاند.
اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبی درباره تأثیری که شعر در ایجاد همبستگی و تقویت وحدت ملی در شرایط بحرانی فعلی دارد به خبرنگار ما میگوید: پیوستگی مردم به واسطه اشتراکاتی که زمان، حقانیت آن را اثبات کرده، نمود یافته است، بسیاری از اتفاقها افتاده و تمام شده ولی ایران همچنان پابرجاست چون در تمام این سالها اشتراکات میان مردم، کشور را سرپا نگه داشته که یکی از این اشتراکات زبان فارسی است و دیگری گرایش مردم ایران به اخلاق و معنویت.
او ادامه میدهد: این گرایش در ایران پیش از اسلام هم در میان مردم وجود داشته است یعنی ایرانیان به این صفات شناخته میشدند و در شرایط بحرانی و اشغال کشور از جنگ گرفته تا بلایای طبیعی، اختلافات و دلخوریها را فراموش میکردند و به یاری هم میشتافتند.
وی با بیان اینکه ایران سرزمینی است که مردمش با تنوع قومی، زبانی و دینی همیشه با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کردهاند، خاطرنشان میکند: مردم ایران در شرایط سخت از منافع روزمرهشان گذشتهاند و به نفع کشور و هموطنانشان وارد میدان شدهاند. تاریخ، فرهنگ و هویت ما با نام ایرانی به این از خود گذشتگی شهره است و شاعران از گذشته تا امروز ستایشگر این ویژگیها بودهاند.
امینی با اشاره به شعر ماندگار حسین گل گلاب «ای ایران ای مرز پرگهر» که در زمان اشغال کشور در جنگ جهانی دوم سروده شد، میگوید: حدود یک قرن از آن ماجرا میگذرد و هنوز این سرود هر کجا خوانده شود، ایرانی با هر مرامی به احترام کشور میایستد. در واقع بخش مهمی از ماندگاری ایران به خاطر تکیه مردمش بر اخلاق و معنویت است.
دانشجویانم از افغانستان، جویای احوالم شدند
این شاعر با بیان اینکه در این روزهای سخت، صحنههای فداکاری و اخلاقی بسیاری دیده است، عنوان میکند: آدمهایی را دیدیم که فقط در قصهها و افسانهها میدیدیم اینکه آدمها چقدر میتوانند شجاع و فداکار باشند، در واقع خصلت قهرمانهای افسانهای، امروز در آدمهای معمولی دیده میشود.
امینی اضافه میکند: در این مدت بسیاری از دوستان، همکاران و دانشجویانم با من تماس گرفتند و جویای احوالم شدند. خدا میداند هر کدامشان که زنگ میزدند از شوق گریه میکردم. شاید در شرایط عادی به اعضای خانواده خودمان هم زنگ نزنیم ولی در این شرایط خاص، کسانی با من تماس گرفتند که فکرش را هم نمیکردم حتی دانشجویانم از افغانستان، جویای احوالم شدند.
او تأکید میکند: گمان میکنم کار شعر این است که به ما یادآور شود در چه کشوری زندگی میکنیم، چه پیشینهای داریم و تکیهگاههای اصلیمان چیست.
این استاد دانشگاه درباره اینکه اشعار امروز حاوی چه پیامی برای مردم است، توضیح میدهد: بخش مهم و مشترک در بسیاری از این اشعار، امید است. اینکه هیچ نشانهای از ناامیدی و ترس و تیره بودن افق در هیچ کدام از این اشعار دیده نمیشود. در برخی اشعار غم هست ولی غم مبارکی است چون ما از اینکه میبینیم هموطنانمان آسیب میبینند و شهید میشوند، غمگین هستیم و روزهای شادی نداریم ولی ناامیدی و ترس نداریم.
به باور او، مهربانی یکی دیگر از ویژگیهای مهم اشعار امروز است و خاطرنشان میکند: شاعرانی با طیفهای فکری مختلف، به مضامینی اشاره کردند که فکرش را نمیکردم. به نظرم شرایط بحرانی، گوهر آدمها و ضمیرشان را عیان میکند. در این سالها، آدمهای زیادی بودند که حرف زدند و هیاهو کردند ولی الان ساکتاند. بعضی هم متأسفانه وطنفروشی کردند مثل برندگان جایزه صلح نوبل و جایزه کن، عدهای خارجنشین عافیتطلب هم فقط بر طبل نابودی ایران کوبیدند ولی آدمهایی که از آنها توقعی نداشتیم به میدان آمدند و حرف زدند در حالی که همین حرفها برایشان در سطح بینالملل تبعاتی دارد. چهرههای شناخته شدهای که مراودات بینالمللی دارند و حتماً مواضع ضدصهیونیستی آنها برایشان تبعاتی در عرصه بینالملل دارد ولی به میدان آمدند. روزگار سخت اکنون، گوهر آدمها را آشکار کرد و نشان داد چه کسانی مرد میدان هستند.
اشعار تداعیکننده، ماندگار میشوند
این منتقد ادبی با اشاره به تلاشهای مذبوحانه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که اکنون به اتاق جنگ رسانهای اسرائیل تبدیل شدهاند، یادآور میشود: پدرم به من نصیحت میکرد سر هر سفرهای مینشینی اهمیت ندارد چه در آن سفره است اما حتماً حلال باشد و مراقب باش سر سفره حرام ننشینی چون شرافت را از تو میگیرد.
او میافزاید: کسی که به کشورش خیانت میکند برای اربابان خودش هم بیارزش است چون به عنوان وطنفروش شناخته میشود. متأسفانه عدهای در همین شبکهها با وقاحت تمام از اینکه داریم آسیب میبینیم و هموطنانمان در سختی هستند ابراز خوشبختی میکنند. این افراد و رسانهها با حکومت ایران مقابله نمیکنند بلکه دعوایشان با مردم ایران و موجودیت ایران است.
امینی تأکید میکند: در سالها و سدههای مختلف، حکومتهای متعددی آمدند و رفتند ولی موجودیت ایران همچنان پابرجا مانده است، ایران از بین رفتنی نیست، موجودیت و هویت مردم و ایران از بین رفتنی نیست پس چطور عدهای علیه کشورشان کار میکنند، با چه وجدانی؟
او با یادآوری اتفاقهای دهه 60 میگوید: در آن زمان هم عدهای توجیه میکردند که صدام از موجودیت خودش دفاع میکند! کسانی که در ابتدای جنگ از صدام دفاع میکردند بعداً روسیاه شدند. الان کسی میتواند اسم صدام را به زبان بیاورد! رادیوهای خارجی که از تجاوز صدام حمایت میکردند و میگفتند ایران قدرت رویارویی مقابل صدام را ندارد، روسیاه شدند! همان چیزی که امروز شبکههای فارسیزبان ماهوارهای دارند تبلیغ میکنند. اگرچه در زمان جنگ آسیب دیدیم، شهید دادیم و بخشی از شهرهایمان ویران شد ولی حقانیت ما اثبات شد. حتی کشورهایی که نقاب دموکراسی بر چهره داشتند و حامی صدام بودند، بعدها صدام بلای جای خودشان شد.
نویسنده کتاب «به زبان فارسی» درباره احتمال تغییر ریل جریان شعر معاصر پس از این وقایع میگوید: حوادث زمانه چون روی زندگی تأثیر میگذارد روی شعر هم اثرگذار است مثل ماجرای کرونا ولی از همه مهمتر واکنش مردم نسبت به این رخدادهاست. در این روزهای سخت؛ روشنی، فداکاری و زیباییهای بسیاری دیدیم به ویژه در میان امدادگران، آتشنشانها و پرستاران. در مقابل، تیرگیهای اندکی هم بود مثل کسانی که کرایهها و اجناس را گران کردند همچنان که در روزگار جنگ هم چنین بود و عدهای فرصتجو کمکهای مردمی به جبهههای جنگ را در بین راه به مغازهداران میفروختند.
او با اشاره به ویژگی بازتابندگی شعر در هر زمانهای خاطرنشان میکند: در اشعار روزگار جنگ هم روشنیها بازتاب مییابد و هم تیرگیها، ولی گستره روشنیها وسیعتر است. در همین شرایط سخت که چشم بسیاری از مردم گریان است، روشنیها زاده میشود. تحول عظیمی که آدمها در این روزهای سخت پیدا میکنند مثل شجاعت و ایستادگی در زندگی روزمره دیده نمیشود.
مثلاً همین مردم در صفهای بنزین با آب خنک و شربت از رانندگان پذیرایی میکردند بدون اینکه هم را بشناسند. در این مدت افراد زیادی از شهرهای مختلف به من پیام دادند که به خانه ما بیایید. این یک اتفاق اسطورهای است که هر کجای این کشور بروید دری به رویتان باز است. این روایتها در ادبیات زمانه بازتاب مییابد.
امینی درباره ماندگاری این اشعار یادآور میشود: بخشی از ماندگاری اشعار مربوط به ماهیت شعر است و بخشی مربوط به خاطراتی که در ذهن مخاطب تداعی میکند و اشعاری که تداعیهای دیگری دارند ماندگار میشوند مثلاً دهخدا شعر «یادآر ز شمع مرده یاد آر» را سروده که در دوران استبداد صغیر و تلخترین شرایط گفته شد ولی این شاهکار از اشعار ماندگار دوران مشروطه است، اشعار متوسط هم به عنوان تاریخ مکتوب میمانند.
خبرنگار: زهره کهندل
برچسب ها :
ارسال دیدگاه