
الگوسازی امام دهم(ع) در تحکیم روابط خویشاوندی و رهبری خانواده با مهربانی و بهدور از خشونت
امامی که محبت معجزهاش بود
امروز پانزدهم ذیالحجه، میلاد امامی است که در سکوت سامرا، صدای مهربانی بود. علیالنقی هادی(ع) به ما آموخت که اسلام، دریایی از مهرورزی است. تحکیم روابط خویشاوندی در سیره معصومان(ع) اهمیت ویژهای داشته و امام هادی(ع) با اتخاذ راهکارهای عملی، توجه خاصی به این امر نشان دادند.
بررسی زندگی ایشان الگوهای رفتاری ارزشمندی را در تعامل با بستگان آشکار میکند. ایشان با تکریم والدین، همسر و فرزندان و اهتمام به دیگر خویشان، در استحکام نهاد خانواده بهعنوان رکن اصلی جامعه میکوشیدند. در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر حمیدرضا مطهری، مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ردپای این مهر جاودان را در زندگی امروزمان جستوجو میکنیم؛ همان مهری که خشونت علیه زنان و کودکان را زخمی بر پیکر ایمان میداند. از سیره امام هادی(ع) میآموزیم که مهربانی، تنها یک فضیلت نیست؛ نفس دین است.
تکریم خویشاوندی در سیره امام هادی(ع)
دکتر مطهری در ابتدا با بیان اینکه رابطه خویشاوندی از اهمیت ویژهای در زندگی انسان برخوردار است، توضیح میدهد: این موضوع در اسلام و سیره معصومان(ع) جایگاه والایی داشته و ایشان همواره بر رفتار مناسب با خویشان تأکید کردهاند. اهمیت این موضوع در سیره امام هادی(ع) نیز خاص بوده و بررسی آن، گامی در تبیین زندگی آن حضرت محسوب میشود. امام هادی(ع) با وجود محدودیتها و شرایط دشوار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر خود و مشکلات ایجاد شده از سوی حاکمان عباسی، با توجه ویژه به این امر و در راستای راهبری جامعه، راهکارهای متعددی برای استحکام پیوندهای خویشاوندی به کار بستند. یکی از این راهکارها، تکریم و تمجید خویشان بود. احترام و بزرگداشت خویشان، بهویژه والدین، همسر و فرزندان و مهرورزی به آنان، از اصول مهم و زمینهساز تحکیم روابط خویشاوندی در زندگی امام هادی(ع) به شمار میرفت.
وی به مصادیقی از رویکرد امام هادی(ع) اشاره و بیان میکند: در مصادیق این رویکرد امام هادی(ع)، تکریم مادر ایشان نمود بارزی دارد. مادر حضرت، سمانه مغربیه، معروف به «سیده» از زنان نیکوکار زمان خود بود. امام هادی(ع) که در ارتباط عاطفی با خویشان همواره از سخنان محبتآمیز و تعریف و تمجید استفاده میکردند، در گفتار خود نهایت احترام و تجلیل را نیز از مادر خویش داشتند. روایت شده آن حضرت درباره مادرشان فرمودند: «مادرم به حق من عارف و او از اهل بهشت است. شیطان سرکش و پلیدی به او نزدیک نمیشود و مکر جبار عنید و ستمگر کینهتوز به او نمیرسد. خداوند، نگهبان و حافظ او است. مادرم با زنان پاک و راستگو که لیاقت شایستگان را دارند، تفاوتی ندارد». این سخنان امام هادی(ع) علاوه بر نشاندادن مقام والای مادر نزد ایشان، چگونگی احترام و تکریم خویشان، بهویژه والدین را تبیین میکند.
تکریم همسر و فرزندان در سیره امام هادی(ع)
مدیر پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت(ع) یادآور میشود: نمونه دیگری از تکریم و روابط عاطفی در زندگی امام هادی(ع)، ارتباط ایشان با همسرشان «حُدَیث» یا «سَلیل» (مادر امام حسن عسکری(ع) معروف به جدّه) است. شهرت این بانوی بزرگوار تنها به دلیل جدّه بودن نبود، بلکه جایگاه علمی ایشان به عنوان پناهگاه شیعیان پس از امام حسن عسکری(ع) بود. امام حسن عسکری(ع) مادر را وصی خود در امور موقوفات و صدقات قرار داد و حکیمه خاتون نیز در پاسخ پرسش از مرجع شیعیان در دوران غیبت، فرمود: «إلی الجدة امّ ابیمحمد». امام هادی(ع) نیز همسر را ستود و فرمود: «سلیل، از هر آفت و پلیدی بیرون کشیده شد» و بشارت داد خداوند بهزودی حجت خود بر خلق را به او عطا خواهد کرد که زمین را از عدل پر کند. این سخن، بیانگر جایگاه ویژه معنوی او است.
دکتر مطهری ادامه میدهد: تکریم فرزندان نیز در سیره امام هادی(ع) بارز بود. رفتار ایشان با فرزندانشان، سید محمد (متوفی ۲۵۲ق) و امام حسن عسکری(ع)، نمونههای روشنی است. احترام به سید محمد چنان بود که بسیاری از شیعیان، جانشینی او را محتمل میدانستند. گزارشها حاکی است سید محمد متولی زمینهای امام بود و درآمد آن را طبق دستور ایشان صرف میکرد. در مورد امام حسن عسکری(ع)، احترام و تصریح به جانشینی ایشان در منابع فراوان آمده است. امام هادی(ع) در شرایط ابهام درباره امامت پس از خود، در مواضع مختلف بهصراحت امام حسن عسکری(ع) را به عنوان جانشین معرفی میکرد و میستود؛ مانند توصیف ایشان در میان یاران به عنوان «اصیلترین چهره خاندان نبوت و استوارترین حجت» و همچنین در نامهای به ابوبکر فهفکی، ایشان را «سالمترین افراد آلمحمد در زمان خویش» خواند و تأکید کرد پاسخ پرسشها نزد او است که بیانگر ویژگیهای امامت فرزندش بود.
حمایت مالی و اعتمادسازی در روابط خویشاوندی
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اهمیت کمک مالی به همنوع، بهویژه خویشاوندان، میگوید: انفاق به «ذویالقربی» مورد تأکید آیات الهی است و صله رحم واقعی، نخست شامل پدر و مادر و فرزندان و سپس بستگان نزدیک میشود. امام هادی(ع) به عنوان راهبر معصوم، به این امر توجه ویژه داشت. منابع، بخششهای گسترده ایشان را بیسابقه و در حد پادشاهان توصیف کردهاند. این حمایت مالی، با توجه به ظلم عباسیان بهویژه به علویان، در بهبود وضعیت اقتصادی آنان نقشی حیاتی داشت و امام با رعایت مسائل امنیتی، در کاهش سختیهای خاندان خود میکوشید.
دکتر مطهری با بیان آموزه اعتمادسازی به خویشان باتقوا میگوید: این رفتار، جایگاه فرد را در خانواده بالا برده و پیوندها را مستحکمتر میکند. نمونه بارز آن در سیره امام هادی(ع)، اعتماد ایشان به عبدالعظیم حسنی است؛ آنگاه که به ابوسماد رازی فرمودند: «هرگاه در امور دینی به مشکلی برخوردی، از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان». این توصیه امام، نشاندهنده اعتماد ایشان به یکی از خویشان در مهمترین مسائل فرهنگی جامعه بود که جایگاه عبدالعظیم را ارتقا داد و موجب افزایش صمیمیت در میان خویشان شد.
رسیدگی درمانی و راهنمایی اعتقادی به خویشان
وی با اشاره به اهمیت کمک درمانی به خویشاوندان بیمار، توضیح میدهد: رسیدگی به بیماران نیازمند، نقشی کلیدی در استحکام روابط خویشاوندی دارد. نمونه این رفتار را در سیره امام هادی(ع) هنگام بیماری زیدبن علی بن حسین بن زید میبینیم. وی توان تهیه دارو را نداشت که ناگهان خادم امام با داروی تجویزشده پزشک حاضر شد و پیام امام را رساند: «ابوالحسن سلام میرساند و دستور مصرف چندروزه این دارو را دادهاند». بهبودی وی پس از مصرف دارو و اقدام بهموقع امام، درس عملی در تقویت پیوندهای عاطفی بود.
دکتر مطهری با بیان نقش مشاوره اعتقادی در صمیمیت خانوادگی ادامه میدهد: ارائه راهنماییهای دینی به اقوام از جلوههای برجسته رفتاری امام هادی(ع) بود. هنگامی که عبدالعظیم حسنی عقاید خود را نزد امام عرضه کرد، امام با لبخند از او خواست باورهایش را بیان کند. پس از شنیدن اعتقادات عبدالعظیم درباره توحید، نبوت و امامت تا دوره خود، امام پرسید: «پس از من، وضع مردم در عصر جانشینم حسن چگونه خواهد بود؟» این پرسش زمینهساز توضیح امام درباره دوران غیبت شد: «امام دیده نمیشود و نامش برده نمیشود تا زمانی که زمین را از عدل پر کند». پس از تأیید اعتقادات عبدالعظیم، امام برای استواری عقیدتی او در دنیا و آخرت دعا کرد که این رفتار، الگویی از تعامل صمیمانه با خویشان باتقواست.
هدایت فکری و آگاهیبخشی به خویشان
وی با اشاره به نقش گفتوگوهای خانوادگی در استحکام روابط خویشاوندی میگوید: گفتوگوی امام هادی(ع) با ابوهاشم جعفری نمونهای بارز است. هنگام بیماری امام، ابوهاشم به عیادت ایشان رفت و حضرت فرمود: «فردی را به حائر حسینی بفرست تا برای شفایم دعا کند». ابوهاشم این درخواست را با علیبنبلال در میان گذاشت، ولی او با تعجب گفت: «دعای خود امام برتر از دعای حائر است». پس از بازگشت ابوهاشم، امام توضیح داد: «حائر حسینی از بقعههای محل استجاب دعاست؛ همانگونه که پیامبر(ص) با وجود برتری بر کعبه، آن را طواف میکرد». نمونه دیگر هدایتگری امام(ع)، نصیحت ابوهاشم درباره همنشینی با عبدالرحمن (دارای اندیشههای ناد��ست توحیدی) بود. امام فرمود: «با او همنشینی نکن؛ چرا که همنشینی با گمراهان، خطر عذاب الهی را در پی دارد» و با اشاره به داستان غرق شدن پسر صالح و مؤمن در کنار پدر گناهکارش در عصر موسی(ع)، هشدار داد: «نزدیکی به گناهکاران، بیگناهان را نیز گرفتار میکند».
وی با بیان اهمیت آگاهیبخشی درباره جایگاه اجتماعی خویشان، ادامه میدهد: امام هادی(ع) برادرش موسیبنمحمد را از توطئه متوکل عباسی آگاه کرد. هنگامی که متوکل به دلیل دوری امام از دربار قصد داشت موسی را جایگزین معرفی کند، امام به استقبال او رفت و هشدار داد: «متوکل تو را احضار کرده تا آبرویت را بریزد و رسوایت کند». در پاسخ پرسش برادر درباره احتمال دعوت به شرابخواری، امام تأکید کرد: «حرمت خود را حفظ کن و نافرمانی خدا نکن؛ هدف او هتک حرمت تو است». این موضعگیری، الگویی از دغدغه ائمه(ع) برای حفظ کرامت خویشان در برابر دشمنان بود.
خبرنگار: احمدی شیروان
برچسب ها :
ارسال دیدگاه