جولان بحران در نبض آب مشهد

وقتی آب مسئله همه نیست

جولان بحران در نبض آب مشهد

در شهری مثل مشهد، بحران آب را نه از شیرهای بی‌آب که از بی‌تفاوتی و نبود دغدغه جمعی می‌توان فهمید؛ زیرا خیابان‌ها هنوز از شست‌وشوی حیاط‌ها و خودرو‌ها خیس‌ می‌شوند و آبنماها روان‌اند و دریاچه‌های مصنوعی شهر هنوز مملو از آب هستند و زیر پوست این تصویر آرام، تصور نمی‌شود شهری در حال از دست دادن یکی از بنیادی‌ترین زیرساخت‌های زیستی خود؛ یعنی دسترسی به آب، در سایه نبود یک ترجمه درست جمعی است.


روزگاری سد دوستی با گنجایش میلیاردی برای تأمین آب شهر مشهد ساخته شد؛ اما نه‌تنها این سد به آب «حجم مرده» رسیده؛ بلکه سایر سدهای شهر مشهد مانند ارداک، کارده و طرق هم روزگار خوبی ندارند و ذخیره سدها به حدود 7‌درصد رسیده است. در کنار این موضوع باید یادآور شد صدای خالی شدن سفره‌های زیرزمینی با فرونشست درآمده و طرح‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت تأمین آب مشهد هنوز دست به دعا برای تأمین اعتبارات‌اند و طبق برنامه‌ریزی‌ها سال 1407 آب دریای عمان با همه اما و اگرهای توجیه داشتن یا نداشتنش به مشهد می‌رسد و از پروژه انتقال آب از کلات به عنوان یک پروژه بی‌سرانجام یاد می‌شود. 
وقتی تک‌تک منابع تأمین آب مشهد و مسائل آن‌ها را کنار هم می‌گذاریم، تصویر مشهد بی‌آب، تصویر ترسناکی به نظر می‌رسد؛ اما وحشتِ مسئله بحران آب مشهد در سالیان و دهه‌های گذشته فقط در ارائه آمار خالی شدن سدها، برگزاری جلسات و در نهایت نصب چند بنر هشدار یا ژست‌های روشنفکرانه و توصیه به صرفه‌جویی آب در سطح شهر خلاصه شده و دیگر کسی آن را بحران نمی‌داند. کمبود آب، مسئله همه نیست و وقتی فاجعه به آرامی پیش می‌رود، ذهن انسان آن را انکار کرده و مردم فکر می‌کنند «اگر خیلی جدی بود، مسئولان حتماً متفاوت از سال‌های گذشته هشدار می‌دادند» و نمی‌دانند در بحران‌هایی مثل آب، با توجه به ملاحظات اجتماعی، وقتی هشدار رسمی می‌آید که دیگر خیلی دیر شده است.
در مرور اخبار مقابله با کم‌آبی، یک وجه مشترک به صورت جدی وجود دارد و آن مدیریت این مسئله به وسیله دستورالعمل‌های اداری و جلسات فنی است نه از طریق رسانه، آموزش عمومی یا گفت‌وگوی اجتماعی؛ به طور مثال از مشهد به عنوان شهر حساس به آب یاد می‌شود؛ اما همچنان رفتارهایی که موجب هدررفت آب و تبعیض در مصرف آن می‌شوند، قابل مشاهده است. در نواحی مرفه مشهد چاه‌های خصوصی، استخرها و باغ‌ویلاهایی فعال‌اند که ردی از بحران در آن‌ها دیده نمی‌شود و در مقابل، برخی مناطق شهری حتی در بهار با افت فشار و قطعی مواجه‌اند و این تناقض یعنی وقتی عده‌ای در مصرف غرق هستند و عده‌ای در صرفه‌جویی، بحران شکل جمعی نمی‌گیرد و به طور کلی هنوز بحران آب در مشهد، به زبان مردم به درستی ترجمه نشده تا بازتابش در شیوه رفتار جمعی آن‌ها قابل مشاهده باشد.
جدا از این مسئله و اینکه فضای شهری به ویژه شیوه‌های آبیاری گیاهان وسط بولوارها، چمن‌ها و بوستان‌ها چندان به بحران آب طعنه نمی‌زند، باید تأکید کرد کمبود منابع آبی هیچ‌گاه موضوع یکی دو سال اخیر نبوده و سابقه بحرانی بودن دشت‌های استان از جمله دشت مشهد به دهه‌های گذشته می‌رسد؛ اما چرا باید با وجود مصوبه شورای شهر، جای خالی نظارت بر رعایت مبحث ۱۶ مقررات ملی ساختمان که به تأسیسات ساختمانی و آب برمی‌گردد، به شدت در مشهد احساس شود یا چرا باید همچنان در سایه نبود الگوی کشت و حمایت نشدن از طبقه کشاورز و تغییر نکردن شیوه کشت، 81 درصد از منابع آب استان از جمله مشهد برای آبیاری محصولات کشاورزی‌ای مورد استفاده قرار بگیرد که چندان ارزش افزوده‌ای ندارند و به طور قطع این پرسش مطرح است که اتاق فکر اجرایی و عملیاتی که سبب اجماع میان مردم و مسئولان برای مقابله با بحران آب در شهر مشهد می‌شود، کجاست و راهکار آن در شرایط حساس کنونی برای زدن نبض آب در شهر چیست؟
هر چند نباید مردم احساس کنند آب برای عده‌ای در برخی مناطق شهر نیست و برای دیگران در گوشه‌ای دیگر از شهر هست، یادآور می‌شوم مشهد تنها یک شهر بزرگ نیست و قلب زیارتی جهان اسلام است. پس ضرورت دارد این شهر برای مقابله با بحران آب الگویی از عدالت، پایداری و آگاهی داشته باشد تا در نهایت بتواند این بحران را رفع کند. باید گفت آب در مشهد فقط یک چالش طبیعی یا اقلیمی نیست؛ بلکه بازتابی از یک مشکل ساختاری، فرهنگی و مدیریتی عمیق‌تر است و تا زمانی که این بحران به دغدغه‌ای عمومی تبدیل و مدیریت آن از پشت درهای بسته به دل جامعه منتقل نشود، امیدی به بهبود شرایط نخواهد بود. راه‌حل این بحران فقط در انتقال آب یا پروژه‌های دیگر نیست؛ بلکه در بازنگری جدی در سیاست‌گذاری‌ها به ویژه الگوی کشت، جلب مشارکت واقعی مردم، اصلاح الگوی مصرف و تقویت مسئولیت‌پذیری جمعی نهفته است و بدون این تغییرات بنیادین، مشهد به سمت آینده‌ای با تنش شدید آبی پیش خواهد رفت که بازگشت از آن ممکن نخواهد بود.

خبرنگار: طاهره فجر داودلی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه