
روایتی از دلدادگی عاشقانی که برای جشن تولد امام رئوف(ع) آمدهاند
قصه ارادت آدمها
حانیه موسوی
مادرش او را در خانه حضرت عشق برده و معتقد است «پرچمدار امام رضا(ع) که باشی، خستگی معنا ندارد تا این علم را به دست ولیعصر(عج) برسانی». اصرار دارد اسمش را نگوید و خودش را فقط «پرچمدار آقا» معرفی کند. روایت عشق کودکانه خودش و ارادت مادرش به امام هشتم(ع) را اینطور تعریف میکند: مادرم از بچگی گوشم را سوراخ کرد تا حلقه به گوش آقا باشم. حالا هم به عشق و سفارش مادرم تا وقتی زندهام، در راه امام رضا(ع) پرچمداری میکنم تا آن را به دست امام زمان(عج) برسانم.
میشود گلهای بالای ضریح را ببینی و دلت پر نکشد؟ حجت مشرفی، خادم مخلص آقاست. 60 سال دارد و دستهایش با عطرو تن گلبرگهای خشک ضریح مطهر حضرت عشق، داستانها تجربه کرده است. خودش هم با امام رئوف(ع) سر و سری دارد؛ از آن رازهایی که جزئیاتش مگو است. لبخند به لب دارد و از اهالی خونگرم تربتحیدریه است. قصه دلدادگی و سرسپردگیاش با قبول نذر شفای چشمش ازسوی شاه خراسان آغاز شده و به قول خودش اگر آقا قابل بداند، خدمت زائرانش را انجام میدهد.
جا ماندن و نرسیدن، حسرت ساجده و ملینای دهه نودی است. وقتی خاطره تلخ حادثه سال گذشته را مرور میکنند، چشمهایشان خیس اشک میشود و ناراحتاند که نتوانستند به خاطر شهادت رئیسجمهور، بساط شادی و شکلات را برای زائران آقا فراهم کنند؛ اما امشب آمدهاند تا سال گذشته را هم جبران کنند و دستهای کوچک و پر مهرشان یاریگر میهمانهایی است که در جشن میلاد آقای خوبیها شرکت کردهاند. موکبشان هندوانه توزیع میکند و این نوجوانان گویی در تولد بهترین دوستشان مشغول پذیراییاند.
چندین ساعت کار بیوقفه و خستگی تمامنشدنی، آنجایی معنا پیدا میکند که دلت گیر باشد! گیر اسم رضا(ع) و حرم مطهرش! شرح دلدادگی این پاکبانهای عاشق بیش از این نباشد، کمتر هم نیست! از منطقه دیگری برای کمک آمدهاند؛ یکیشان از خستگی زیادش میگوید که با یک نگاه به گنبد طلایی امام رضا(ع) از تنش رخت میبندد و دیگری زیر پرچم آقا بودن را افتخار میداند.
دور و نزدیک ندارد. همه به عشق آقا اینجا هستند؛ مثل خانواده میرزایی. چهار خانواده که با همت تمام فامیل پس از اینکه سال گذشته از قافله عاشقان جا ماندند، از روستای الله رودبار شهر بابل برای خدمت به زائران حضرت رضا(ع) راهی مشهد شدند. حرف دل همهشان از دختر بچهای که سه سال بیشتر ندارد، تا بزرگ فامیل در این موکب که حدود پنجاه ساله است، عرض ارادت و دوستی با حضرت بوده و اینکه «هرچه داریم از آقا داریم»
زیارت به هر قیمتی حتی با صندلی چرخدار از تهران مامان زینت را به مشهد رسانده است. حاجیه خانم مثل خیلی از مادران این سرزمین حاجتهای زیادی را به واسطه اسم امام رضا(ع) گرفته، آنقدر دلش را به آقا داده که شلوغی شب میلاد و شرایط سخت جسمی هم برای دلدادگیاش مانع نشده است. دختر مامان زینت هم خانهدار شدنش را مدیون امام رضا(ع) بوده آن هم وقتی که از راه دور حتی بدون زیارت برایش جفت و جور شده است. رسم این خانواده سپردن گرههای زندگی به دستهای مهربان آقاست.
دلگرمی حاج آقا رجبی نشستن جوانها کنار موکبها و دگرگونی احوال آنهاست.
خادم گروه جهادی است و دوست دارد غنچه عشق آقا را در دل نسل جدید پرورش دهد و باغچه دلشان را لبریز از عطر او ببیند. با دیدن زائر بیماری که به کمک فرزندانش با سختی فراوان به شوق گرفتن شربت متبرک آقا آمده، احوالش دگرگون میشود و شرمنده است که نتواسته کار بیشتری جز دادن یک لیوان شربت برای آقا(ع) انجام دهد و با حسرت میگوید کاش بیشترلایق بودم.
قصه عاشقی با امام رئوف(ع) همه مرزهای منطق و دودو تا چهارتای دنیا را به هم میزند. کافی است راهی این سفر عشق شوی تا دیگر به هیچ چیز جز دلدادگیات فکر نکنی.
خیاط زائران آقا هم دودو تا چهارتای دنیا را برهم زده؛ خودش سرپرست خانوار است؛ اما رایگان برای زائران آقا خیاطی میکند. همانطور که چادر را کوک میزند، میگوید تار و پود این پارچه با اسم شاه خراسان عجین شده و محبت امام رضا(ع) چادر را متبرک میکند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
جلسه پیگیری مسائل پیرامون حرم مطهر رضوی با حضور نماینده ویژه رئیسجمهور برگزار شد
-
انعقاد تفاهمنامه بزرگترین طرح بهینهسازی مصرف گاز کشور در خراسان رضوی
-
فاز نخست خط 3 قطارشهری مشهد با اعتبار 240 هزار میلیارد ریالی آماده بهرهبرداری شد
-
جشن مردم ایران در خیابان امام رضا
-
مسئلهای به مراتب فراتر از بودجه زیارت
-
قصه ارادت آدمها
-
آیتالله علمالهدی در خطبههای نماز جمعه:
-
بهترین تراپی عالم حضرت رضا(ع) است
-
قدرت یک «یا امام رضا(ع)» معمولی
-
فرزندم را از امام رضا(ع) خواستم
-
کارم را در نخستین زیارت از امام رضا(ع) گرفتم
-
«تحویل بازار» در خانه امام رضا(ع) است
-
خانهای که هیچ درخواستی رد نمیشود
-
10 سال است خادم حضرت(ع) شدهام
-
قصه ضامن آهو، بهترین معرف حضرت(ع) است
-
محال بود به مشهد برسم؛ اما آمدم
-
بهرهگیری از امام رضا(ع) برای وحدت بیشتر