«تراکتور» عشق و امید یک شهر را به مقصد ‌رساند

نگاهی به جشن‌های قهرمانی مردم تبریز با ذره‌بین جامعه‌شناسی فوتبال

«تراکتور» عشق و امید یک شهر را به مقصد ‌رساند

گاهی یک قهرمانی، فقط پایان یک فصل نیست، آغاز یک افسانه است. قهرمانی تراکتور در لیگ برتر، نه یک پیروزی ساده ورزشی که انفجار احساس‌های سرکوب‌شده، غرورهای زخمی و آرزوهای معلق بود.


شب تبریز آتش گرفت ـ نه از خشم که از شعف. از مرند تا مراغه، از اهر تا بناب، از کلیبر تا شبستر، خیابان‌ها لبریز از مردمی شد که با پرچم سرخ، به استقبال طلوعی تازه رفته بودند. از نگاه جامعه‌شناسی، فوتبال دیگر فقط یک رقابت ساده نیست. فوتبال صحنه‌ای است که در آن احساس‌های قومی، هویت محلی و حتی پیوندهای ملی بازتعریف می‌شوند. همین هم هست که باید اعتراف کرد در این سال‌ها، «تراکتور» دیگر آن ماشین کشاورزی نبود که روی زمین‌های خشک آهنگ کار می‌نواخت. تراکتور به سمبل مقاومت تبدیل شد، به نماد هویتی زنده که با هر ضربه توپ، ریشه‌های زبان، فرهنگ و غرور مردم ترک‌زبان ایران را دوباره آبیاری می‌کرد. واژه‌ای که روزی برای کار بود، حالا معنایش را عوض کرده؛ حالا تراکتور یعنی عشق، یعنی تعصب، یعنی غیرتی که تا آخرین نفس فریاد می‌زند: «ما زنده‌ایم».
هواداران تراکتور، مردمی هستند که فقط تماشاگر نیستند؛ نبرد را زندگی می‌کنند. آن‌ها در سرما ایستادند، در شکست‌ها صبر کردند، در سکوت‌ها فریاد شدند و حالا، پاداش آن همه وفاداری، جامی است که نه فقط در ویترین افتخارات باشگاه، که در قاب خاطرات یک ملت جا خوش کرده.
فوتبال زبان بی‌واسطه‌ ملت‌هاست؛ جایی که سیاست از معنا می‌افتد و احساس‌ها، فرمان می‌رانند.  در کاتالونیا، بارسلونا سال‌هاست نه فقط تیمی فوتبالی که پرچمدار زبان و فرهنگ محلی است. در آمریکای جنوبی، وقتی آرژانتین در سال ۲۰۲۲ قهرمان جهان شد، مردمی که در گردباد فقر و بحران اقتصادی گم شده بودند، دوباره لبخند زدند. فوتبال مرهم شد، امید شد. پایکوبی مردم در شهرهای آذربایجان شرقی نشان داد ورزش، اگر با عشق و ریشه همراه شود، می‌تواند از خاک، گل بسازد. از شکست، آواز. از انتظار، افسانه.باشد که این جام، تنها آغاز راه باشد؛ نه فقط برای تراکتور، که برای نسلی که باور کرد غیرت، اگر پشتوانه‌اش مردم باشد، روزی به قله می‌رسد.

​​​​​​​خبرنگار: جواد رستم‌زاده  

برچسب ها :
ارسال دیدگاه