نقاش شهدای غزه شهید شد

سوگواری جهان هنر برای هنرمند جوان فلسطینی

نقاش شهدای غزه شهید شد

در سرزمینی که هنر نیز بوی خون می‌دهد، او با قلم‌مو و رنگ به میدان آمد، اما سرانجام همچون سوژه‌هایش، خود نیز قربانی نسل‌کشی صهیونیست‌ها شد و در قاب جاودانگی جای گرفت. دینا زعرب، هنرمند بیست‌ودو ساله فلسطینی که سال‌ها تصویر شهدای غزه را با دستان هنرمندش ترسیم می‌کرد، سرانجام به یکی از همان چهره‌هایی بدل شد که می‌کشید. او فقط نقاش شهدا نماند بلکه خود نیز نقشی بر بوم شهادت شد.


ستاره‌های کهکشان شهادت
دینا زعرب را در فلسطین به اسم «نقاش شهدا» می‌شناختند. او با تکیه بر استعداد خارق‌العاده خود در نقاشی و طراحی پرتره، بخش مهمی از فعالیت‌های هنری‌اش را وقف ترسیم چهره شهدا کرده بود. ازجمله این چهره‌ها، پرتره خالد نبهان و شهید احمد ابوالروس بود. احمد ابوالروس پرتره سیاه‌قلم خود را زمانی از دستان دینا گرفت که هنوز نفس می‌کشید. او آن نقاشی را قاب کرده و نگه داشته بود، غافل از آنکه خودش و خالق آن اثر نیز به‌زودی زیر بمباران وحشیانه صهیونیست‌ها به شهادت خواهند رسید.
و بالاخره روز ۱۵ آوریل، نام دینا زعرب نیز به فهرست بلند شهدای غزه اضافه شد. در حمله‌ای وحشیانه توسط ارتش رژیم صهیونیستی، چادری که او و خانواده‌اش برای فرار از حملات به آن پناه برده بودند، در یک منطقه ساحلی در غرب خان‌یونس، هدف بمباران قرار گرفت. دینا و همسرش، دکتر حسن موسی محمد زعرب، به شهادت رسیدند. این جنایت آشکار بخشی از حافظه بصری مقاومت فلسطین را هدف قرار داد.
واکنش‌ها به شهادت این هنرمند جوان در فضای مجازی موجی از اندوه و خشم را به همراه داشت. کاربری به اسم سامر ابو هواش در فرسته‌ای در شبکه ایکس نوشت: «بیشتر شاعران، نویسندگان و هنرمندانی که در غزه کشته شدند، جوانانی بودند که ستاره‌های شناخته‌شده‌ای در جهان عرب نبودند. جهان بیشتر آن‌ها را پس از کشته ‌شدنشان شناخت و با این حال، دنیای عرب از فاجعه قتلشان تکان هم نخورد». 
دینا با آثار خود، زبان تصویری فریادهای مردم غزه بود. نقاشی‌های او فقط طرح‌هایی هنری نبودند، بلکه اسنادی زنده از ظلم مستمر، مظلومیت شهدا و مقاومت مردم فلسطین به شمار می‌آمدند. او با هر ضربه قلم‌مو، فریادی بر دیوار اشغالگری نقش می‌کرد؛ فریادی که نه خاموش می‌شود و نه فراموش.

تابلو اعتراض
این هنرمند متعهد، نخستین بار سال۲۰۱۵ با کسب جایزه مرکز حقوق بشر المیزان برای بهترین نقاشی مرتبط با حقوق کودکان در درگیری‌های مسلحانه، به عنوان استعداد نوظهور معرفی شد. پس از آن، وزارت آموزش و پرورش فلسطین و آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی   نیز از او قدردانی کردند. مسیر هنری دینا پس از آن، به سمت تخصص در رشته پرتره رفت و تمرکز او بر نقاشی شهدای فلسطین بیشتر شد؛ گویی از همان ابتدا سرنوشت خود را میان خطوط و سایه‌های چهره شهدا نوشته بود.
وزارت فرهنگ فلسطین در بیانیه‌ای شهادت دینا زعرب را به خانواده‌اش تسلیت گفت و از هنر او به عنوان «نماد خلاقیت در بحبوحه مرگ و ویرانی» یاد کرد. دینا تنها هنرمند نبود؛ او سندی زنده از رنج مردمی بود که با وجود محاصره، بمباران و گرسنگی، تسلیم نشدند و حتی زیبایی را هم در دل خاکستر زنده نگاه داشتند. در ادبیات فلسطین، نقاشی دینا زعرب نه‌تنها اثری هنری بلکه بیانیه‌ای تصویری علیه اشغال، استعمار و نادیده‌گرفتن فریاد مردم غزه بود. بوم‌های او تابلو اعتراض بودند، تابلو عشق، تابلو مرگ و زندگی.
او رفت، اما نقاشی‌هایش باقی ماندند. گویی دینا از ابتدا می‌دانست که جای او در میان شهداست؛ آن‌قدر چهره شهدا را نقاشی کرد تا خودش هم در بوم آن‌ها جای گرفت. همان بومی که حالا با خون او کامل شده است.

استقبال شاهدانه
شهادت او در میان هنرمندان انقلابی ایران نیز واکنش‌هایی هنری داشت. کمیل کریمی تصویری شگفت‌انگیز خلق کرده که در آن، پرتره خالد نبهان و نوه‌اش ـ همان سوژه‌ای که دینا روزی با عشق تصویرش را کشیده بود ـ در کنار تصویر واقعی دینا زعرب جای گرفته است؛ دختری که نقاشی‌اش را در آغوش دارد و در قاب ابدیت ثبت شده.
در این تابلو، خالق عبارت جاودانه «روح‌الروح» یعنی شهید شیخ خالد نبهان و نوه‌اش به استقبال از دینا آمده‌اند. کریمی در این اثر با دقتی شاعرانه این پیوستگی خِیل منتظران شهادت به شهیدان را تکمیل کرده و اثری شکل داده که نه‌تنها هنر، بلکه حقیقت را به تصویر می‌کشد. دینا که جاودانگی را ترسیم می‌کرد، اینک در همان جاودانگی جای گرفته؛ لبخند بر لب، در کنار روح‌الروح... و البته نباید فراموش کرد که در پسِ تمام این زیبایی‌های شاعرانه، یک موجودیت جنایتکار هست که سبب شده دنیا از لبخندهای نوه شیخ خالد نبهان، بزرگی و بزرگواری خودِ شیخ و نقاشی‌های خوش آب و رنگ دینا زعرب خالی شود... تا ابد بر صهیونیست‌ها ننگ و مرگ باد. 

خبرنگار: محسن فاطمی نژاد

برچسب ها :
ارسال دیدگاه