توافق یا تقابل در دوراهی تهران- واشنگتن

توافق یا تقابل در دوراهی تهران- واشنگتن

زینب اصغریان    


​​​​​​​مایکل فرومن، تحلیلگر اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا (سی‌اف‌آر) در مقاله‌ای به وضعیت آینده گفت‌وگوهای تهران – واشنگتن پرداخته و شانس رسیدن به توافق جدید را بررسی می‌کند. وی در ابتدای مقاله مذکور با مقایسه این مذاکرات و برجام می‌نویسد: دو کشور نخستین دور گفت‌وگوهایشان درباره برنامه هسته‌ای تهران را از زمان بازگشت دونالد برگزار کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق «برجام» که در دوران باراک اوباما و با مشارکت چین، اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، بریتانیا و روسیه به امضا رسید، خارج شد. او این توافق را «وحشتناک و یک‌طرفه که هرگز نباید امضا می‌شد» توصیف کرده بود.
در ادامه گزارش آمده است: در گذشته، تحریم‌های شدید بین‌المللی اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار داده بود و تهران را به میز مذاکره کشاند. امروز هم اگرچه اقتصاد ایران هنوز در بحران است (نرخ تورم بالای ۳۵درصد، بحران انرژی و کاهش ذخایر ارزی) ولی جمهوری اسلامی پیوندهای قوی‌تری با چین و روسیه ایجاد کرده که از تأثیر تحریم‌های غربی کاسته‌ است. در سال ۲۰۱۰ مسکو و پکن با واشنگتن برای محدود کردن برنامه هسته‌ای تهران همکاری می‌کردند؛ چین خرید نفت ایران را ۲۰درصد کاهش داد، پروژه‌های زیرساختی را متوقف کرد و بانک‌هایش را از همکاری مالی با ایران منع کرد و روسیه هم فروش سیستم‌های دفاعی پیشرفته 300-S و صادرات سوخت هسته‌ای را متوقف کرد، اما اکنون ایران، روسیه و چین متحدانی استراتژیک و هنوز در «یک محور» هستند. این سه کشور یک سیستم کامل تجارت انرژی (شامل کشتی، بیمه، بانک و بندر) ایجاد کرده‌اند که از تحریم‌های آمریکا مصون است. تجارت ایران و روسیه نسبت به سال ۲۰۱۳ به ‌طرز چشمگیری افزایش یافته، چین حدود ۹۰درصد صادرات نفت ایران را خریداری می‌کند و از همه مهم‌تر اینکه این هفته، مجلس دومای روسیه توافق‌نامه شراکت راهبردی ۲۰ ساله با ایران را تصویب کرد. سی‌اف‌آر ادامه می‌دهد: ایران اکنون به آستانه توانایی ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شده است. مقدار زیادی اورانیوم با غنای ۶۰درصد دارد و می‌تواند در عرض دو هفته به سطح ۹۰درصد برای ساخت بمب برسد. موضع آمریکا نیز مشخص است. واشنگتن با رهبری ترامپ از یک سو از موضعی تهاجمی‌تر به موضوع نگاه می‌کند، از سویی به دنبال نشان دادن چهره‌ای صلح‌طلبانه است و مذاکرات را شاید صرفاً برای ایجاد مشروعیت اقدام نظامی انجام می‌دهد. همچنین نتانیاهو خواهان لیبی‌سازی ایران است (خلع کامل سلاح هسته‌ای ایران مشابه آنچه قذافی پذیرفت) که فراتر از مفاد برجام است. رژیم اسرائیل تهدید کرده در صورت عدم حصول توافق مناسب، به تنهایی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران اقدام نظامی خواهد کرد.
این اتاق فکر آمریکایی معتقد است نتیجه احتمالی مذاکرات از سه حالت خارج نیست و مذاکرات ممکن است به یکی از نتایج زیر منجر شود:
 1. توافقی سختگیرانه بر پایه مدل لیبی (احتمال پایین) 2. بازگشتی اصلاح ‌شده به توافقی شبیه برجام (احتمال متوسط) 3. شکست کامل مذاکرات و آغاز عملیات نظامی از سوی آمریکا یا اسرائیل (احتمال بالا). همچنین احتمال دارد که هر دو طرف تنها برای خرید زمان وارد مذاکره شده باشند، بدون نیت واقعی برای رسیدن به توافق.
نویسنده در پایان آورده: هم‌راستا با مذاکرات در عمان، تحریم‌های نفتی جدید علیه ایران با هدف فشار حداکثری بر تهران اعمال شد اما نباید فراموش کرد موقعیت آمریکا امروز پیچیده‌تر از گذشته است. از یک سو ترامپ توافق‌هایی را که در دوره اولش امضا کرد (مثل توافق تجاری آمریکا-مکزیک- کانادا) زیر پا گذاشته، بنابراین اعتبار او در مذاکرات زیر سؤال است، از سویی دیگر همزمان با ژست صلح‌طلبانه اخیراً بمب‌افکن‌های 2-B با قابلیت بمب‌های سنگرشکن را به پایگاه دیگو گارسیا (جزیره‌ای در اقیانوس هند) فرستاده تا به ایران و حوثی‌ها نشان دهد تهدیدش جدی است. این مواضع نشان‌دهنده رویکرد دوگانه و متضاد ترامپ است. ایران اما همچنان توانایی پرتاب موشک به اسرائیل، عربستان و پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه را دارد و در این میان نقش لابی رژیم صهیونیستی را نیز در این مذاکرات نباید نادیده گرفت. نتانیاهو به ‌تازگی در دیدارش از کاخ سفید بر «دکترین بگین» تأکید کرد. وی اجازه نمی‌دهد ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و در صورت ضرورت، حمله پیشگیرانه انجام خواهد داد. نتانیاهو در رؤیای پیاده کردن «مدل لیبی» است؛ ایران باید همه اجزای برنامه هسته‌ای‌اش را کاملاً برچیند و تحویل دهد، چیزی بسیار فراتر از برجام. باید دید ترامپ چه میزان در مقابل نتانیاهو سر خم خواهد کرد!

برچسب ها :
ارسال دیدگاه