
بررسی ابعاد نزاع اقتصادی آمریکا و چین همزمان با بالاگرفتن آن
میوههای جنگ اقتصادی در زمین سیاست چیده میشود
نخستین گلولههای جنگ تعرفهای میان چین و ایالات متحده در سال 2018 و پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ شلیک شد و حالا در سال ۲۰۲۵ آمریکا تعرفه ۱۴۵درصدی بر کالاهای چینی وضع کرده و چین هم با تعرفه ۱۲۵درصدی، آن را تلافی کرده است. اما این درگیری هفت ساله بهسرعت تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی و روابط بینالملل گذاشت.
این جنگ تجاری نه تنها بر روابط دوجانبه میان دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان تأثیر گذاشت، بلکه دیگر کشورهای جهان را نیز مجبور به سازگاری با شرایط جدید کرد. جنگ تعرفهای به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود، به مسئلهای مهم در سیاستهای جهانی تبدیل شد. کشورهای مختلف بهطور غیرمستقیم تحت تأثیر تصمیمات اقتصادی چین و ایالات متحده قرار گرفتند و به دنبال راهحلهایی برای کاهش اثرات منفی آن بودند.
اقتصاد؛ زمین اصلی درگیری
باور کنیم یا نه، دعوای اصلی میان چین و آمریکا اکنون در حوزه اقتصاد جریان دارد؛ نه نظامی، نه سیاسی و نه حتی ایدئولوژیک. دو طرف، زمین اقتصاد را برای این نزاع انتخاب کردهاند، آن هم در حالی که تنها ۱۵درصد از تجارتشان به یکدیگر وابسته است. اما همین مقدار اندک هم کافی است تا اثرات این درگیری بهخوبی لمس شود.
تغییرات در زنجیره تأمین جهانی: جنگ تعرفهای چین و آمریکا بهطور جدی زنجیرههای تأمین جهانی را دچار تغییرات عمدهای کرد. تعرفههای سنگین اعمال شده بر کالاهای وارداتی از چین به ایالات متحده و برعکس، به کشورهای دیگر فشار آورد تا به جای روابط تجاری با دو کشور یاد شده، به دنبال فرصتهای جدید برای تجارت باشند. این موضوع سبب شد تولیدات برخی از صنایع به کشورهای دیگر منتقل شود. به عنوان مثال، بسیاری از شرکتهای آمریکایی که قبلاً کالاهای خود را از چین وارد میکردند، به دلیل هزینههای بالای تعرفهای، تصمیم به انتقال تولید خود به کشورهای دیگری چون ویتنام، هند و مالزی گرفتند.
از سوی دیگر، چین نیز تلاش کرد با تقویت تولیدات داخلی خود و کاهش وابستگی به واردات، جایگاه خود را در بازارهای جهانی حفظ کند. این تغییرات نه تنها بازارهای داخلی این کشورها را تحت تأثیر قرار داد، بلکه زنجیرههای تأمین جهانی را با چالشهای جدیدی مواجه کرد.
افزایش هزینههای تولید و فشار بر مصرفکنندگان: اعمال تعرفهها سبب افزایش هزینههای تولید در هر دو کشور چین و آمریکا شد. در ایالات متحده، بسیاری از تولیدکنندگان آمریکایی با افزایش قیمت مواد اولیه و محصولات مواجه شدند که به تبع آن، قیمتها در بازار برای مصرفکنندگان نیز افزایش یافت. این افزایش قیمتها موجب کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان در ایالات متحده شد و کاهش تقاضا برای کالاها شد.
در چین، تولیدکنندگان به دلیل تعرفههای سنگین واردات از آمریکا، مجبور به کاهش حجم تولیدات خود شدند. این کاهش تولید نه تنها سبب افزایش بیکاری در برخی صنایع خاص مانند صنعت فولاد و الکترونیک شد، بلکه فشار اقتصادی زیادی به خانوارهای چینی وارد کرد.
تأثیرات بر بازارهای مالی جهانی: جنگ تعرفهای تأثیرات عمدهای بر بازارهای مالی داشت. نوسانهای بازار سهام و ارز در سطح جهانی افزایش یافت و بسیاری از سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری اقدام به سرمایهگذاری کردند. بسیاری از کشورهای نوظهور نیز که بهشدت به بازارهای صادراتی چین و آمریکا وابسته بودند، با کاهش واردات و صادرات خود مواجه شدند.در این میان، آمریکا و چین که هر دو از بازارهای مالی گستردهای برخوردار هستند، تلاش کردند با اعمال سیاستهای اقتصادی، بازارهای خود را تقویت کنند. در حالی که آمریکا به افزایش تعرفهها و محدودیتهای تجاری رو آورد، چین با سیاستهای حمایتی و کاهش نرخ بهره سعی کرد فشار اقتصادی را کاهش دهد.
تأثیرات اجتماعی یک نزاع اقتصادی
تغییراتی که در نتیجه اعمال تعرفههای عجیب و غریب از سوی دو کشور اعمال شده فقط در اقتصاد باقی نمیماند. دو کشور روی هم حدود یک چهارم جمعیت جهان را در اختیار دارند و این یعنی جوامع دو کشور بهشدت به این درگیری واکنش نشان خواهند داد.
بیکاری و کاهش اشتغال: جنگ تعرفهای یکی از عواملی بود که موجب افزایش بیکاری در کشورهای مختلف شد. در چین، بسیاری از کارخانهها که پیشتر کالاهای خود را به ایالات متحده صادر میکردند، به دلیل افزایش تعرفهها، تولیدات خود را کاهش دادند. این کاهش تولیدات به نوبه خود منجر به افزایش بیکاری در بخشهایی از صنعت مانند الکترونیک و ماشینآلات شد.در ایالات متحده، بیکاری در برخی از صنایع که بهشدت وابسته به واردات چینی بودند، افزایش یافت. این صنایع، بهخصوص در بخشهایی مانند لوازم الکترونیکی، پوشاک و صنایع فولاد، تحت فشار تعرفههای جدید قرار گرفتند و بسیاری از کارگران شغل خود را از دست دادند.
تغییرات در رفتار مصرفکنندگان: یکی از پیامدهای اجتماعی قابل توجه جنگ تعرفهای، تغییر در رفتار مصرفکنندگان بود. در ایالات متحده، به دلیل افزایش قیمت کالاها، مصرفکنندگان توان خرید کمتری داشتند و بسیاری از آنها ترجیح دادند خریدهای خود را کاهش دهند. این کاهش در تقاضا سبب شد برخی از کسبوکارها در آمریکا با مشکلات جدی روبهرو شوند.
در چین نیز به دلیل افزایش فشارهای اقتصادی و تورم، بسیاری از خانوادهها برای مقابله با افزایش هزینهها مجبور به کاهش مصرف و به تعویق انداختن خریدهای غیرضروری شدند. این تغییرات در رفتار مصرفی، بر رفاه اجتماعی مردم تأثیر گذاشت و فشار اقتصادی زیادی به خانوارهای متوسط و کمدرآمد وارد کرد.
نارضایتی اجتماعی: جنگ تعرفهای موجب ایجاد نارضایتیهای اجتماعی در کشورهای مختلف شد. در ایالات متحده، بسیاری از گروهها بهویژه گروههای کارگری و کسانی که در بخشهای آسیبدیده از جنگ تجاری مشغول به کار بودند، اعتراضاتی علیه سیاستهای دولت برگزار کردند. در چین نیز اعتراضات اجتماعی به دلیل فشارهای اقتصادی و افزایش بیکاری در برخی از صنایع بالا گرفت.در برخی کشورهای در حال توسعه که وابستگی شدیدی به صادرات کالا به چین یا ایالات متحده داشتند، تغییرات اقتصادی موجب نارضایتیهای اجتماعی شد. این نارضایتیها در برخی موارد به اعتراضات مردمی در سطح محلی منجر شد.
و سرانجام سیاست
واضح است هدف اصلی و اولیه ترامپ از راه انداختن این جنگ، تأثیرگذاری اقتصادی بر چین بود. چین در حال اوج گرفتن است و بهزودی ممکن است حتی از سوی آمریکا هم در دسترس نباشد. اما نباید این مسئله مهم را رد کنیم که در هر حال میوههای این نبرد در عرصه سیاسی چیده میشود.تغییرات در سیاستهای تجاری جهانی: جنگ تعرفهای چین و ایالات متحده موجب تغییرات اساسی در سیاستهای تجاری جهانی شد. بسیاری از کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی که در روابط تجاری خود به چین و آمریکا وابسته بودند، تصمیم گرفتند به سمت توافقات تجاری دو و چندجانبه حرکت کنند. این کشورها به دلیل فشارهای اقتصادی و عدم اطمینان از آینده روابط تجاری، توافقهای جدیدی با چین و سایر کشورهای آسیایی امضا کردند.
اتحادیه اروپا نیز به دلیل بحرانهای اقتصادی ناشی از تعرفهها و محدودیتهای تجاری، به سرعت تلاش کرد روابط تجاری خود را با کشورهای آسیایی تقویت کند. این تغییرات سبب شد اتحادیه اروپا از حمایت از سیاستهای آمریکا فاصله بگیرد و روابط تجاری خود را با چین بهبود بخشد.
تقویت ملیگرایی و سیاستهای محافظهکارانه: جنگ تعرفهای همچنین موجب تقویت ملیگرایی و سیاستهای محافظهکارانه در برخی از کشورها شد. در ایالات متحده، سیاستهای ترامپ در راستای حمایت از تولید داخلی و جلوگیری از واردات کالاهای خارجی بهشدت تقویت شد. این سیاستها موجب شد بسیاری از کشورهای دیگر که بهشدت به واردات و صادرات وابسته بودند، مجبور به بازنگری در سیاستهای تجاری خود شوند.
در چین نیز سیاستهای حمایتی برای تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات بهشدت مورد توجه قرار گرفت. این تغییرات در سیاستهای داخلی و تجاری چین، موجب شد برخی از کشورهای آسیایی نیز به سمت تقویت روابط تجاری با چین حرکت کنند.
افزایش رقابتهای ژئوپلیتیکی: جنگ تعرفهای همچنین رقابتهای ژئوپلیتیکی میان چین و ایالات متحده را تشدید کرد. این رقابتها نه تنها در عرصههای اقتصادی، بلکه در زمینههای سیاسی و امنیتی نیز نمود پیدا کرد. کشورهای مختلف برای حفظ منافع خود مجبور شدند طرفی را انتخاب کنند. این تقسیمبندیها در نهایت منجر به تغییرات جدید در ساختار قدرت جهانی شد.
آیندهای نامشخص و جهانی در انتظار
ادامه درگیری مهلک میان ایالات متحده و چین ممکن است به یکی از سه شکل زیر ادامه پیدا کند.
تشدید تنشها: تعرفههای وضع شده به شکل کنونی در آینده هم حفظ میشود و رقابت فناوری به حوزههای حساسی مانند هوش مصنوعی و کوانتوم گسترش مییابد.
آتشبس موقت: ممکن است دو طرف بر سر لغو تعرفههای کالاهای مصرفی توافق کنند، اما اختلافات راهبردی باقی میماند و این یعنی اینکه هرگونه آتشبسی موقت خواهد بود.
تجزیه اقتصاد جهانی: این احتمال هم وجود دارد که هیچگونه سازشی اتفاق نیفتد اما دیوار اعتماد میان دو طرف آنچنان فروپاشیده که دیگر امکان دوبارهسازی آن نیست. در نتیجه، جهان به دو بلوک تجاری مجزا تقسیم میشود؛ غرب به رهبری آمریکا و شرق به رهبری چین.
اما در هر صورت، جنگ تعرفهای چین و ایالات متحده تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی، سیاستهای داخلی کشورها و رفاه اجتماعی مردم گذاشت. این جنگ تجاری نه تنها بر چین و آمریکا بلکه بر کشورهای دیگر نیز اثرات منفی و مثبتی داشت. کشورهای در حال توسعه و اتحادیه اروپا بهسرعت تلاش کردند خود را با شرایط جدید سازگار کنند. در نهایت، جنگ تعرفهای موجب تغییرات عمدهای در روابط تجاری جهانی و سیاستهای اقتصادی کشورهای مختلف شد که آثار آن در آینده نزدیک همچنان ادامه خواهد داشت.
این جنگ تنها یک نبرد تجاری نیست؛ آزمونی برای آینده نظم جهانی هم است. در حالی که کارگران آمریکایی و جوانان چینی فشار این نبرد را بر دوش میکشند، رهبران دو کشور با انتخابهای دشواری روبهرو هستند: ادامه مسیر تخریب متقابل یا یافتن راهی برای همزیستی مسالمتآمیز. پاسخ به این پرسش، نه تنها سرنوشت دو ملت که آینده جهان را رقم خواهد زد.
خبرنگار: نیکپندار
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
ارمغان کاروانهای زیر سایه خورشید باید معرفت و محبت اهلبیت(ع) باشد
-
23 فروردین
-
میخواستم بگویم اگر بخواهیم میشود
-
دریاچه اختلافات قوی؛ تئاتر تلخ ورزش خراسانرضوی
-
میز رسانهها موازی میز مذاکره
-
وعده جدید برای تعیینتکلیف نیروهای شرکتی
-
زور قانون به متکدیان نمیرسد
-
جذب سرمایههای خرد مردمی با اقتصاد تعاونی
-
میوههای جنگ اقتصادی در زمین سیاست چیده میشود
-
چاههای عمیق بهجان قناتها افتادهاند