
گزارش میدانی خبرنگار قدس درباره وضعیت متکدیان در خیابانها که درآمد معمول آنها از حقوق کارگران و کارمندان بیشتر است
زور قانون به متکدیان نمیرسد
بسیاری از کسانی که در خیابانها، معابر یا سر چهارراهها از مردم درخواست کمک میکنند، فقیر و مستحق کمک نیستند.
تمامی ما هر روز کودکان، زنان و مردان جوان و سالخوردهای را دیدهایم که با زیرکی تمام و با شیوههایی چون مراجعه به فروشگاهها، نشستن کنار خیابانها و قرار دادن شرححالی مقابل خود و تمارض به بیماریهای لاعلاج جسمی و روحی یا نشان دادن نسخه پزشک و یا خواباندن کودکی کنار خود و... با سوءاستفاده از عواطف انسانی و نیت خیر مردم، کسب درآمد میکنند.
واقعیت آن است که درآمد برخی از متکدیان از حقوق اندک بسیاری از ما کارگران و کارمندان بیشتر است. به همین دلیل تکدیگری به حرفه اصلی این عده تبدیل شده است، بهطوری که اگر به آنها پیشنهاد کار در یک شرکت یا واحد صنعتی و خدماتی هم بدهید، آن را نمیپذیرند.
برای اثبات این موضوع و ارائه نمایی هرچند بسیار کوچک از وضعیت پدیده تکدیگری به سطح کلانشهر تهران و یکی از شهرهای اقماری آن میروم.
مگر عقلم پاره سنگ برداشته در جایی شاغل شوم!
با چادری سیاه و رنگ و رو رفته چهرهاش را پوشانده و در ابتدای ورودی خیابان شریعتی شهرستان رودهن در شرق تهران ایستاده است. این چندمین بار است که میبینمش. فقط این بار از فاصله 20-10 متری او را زیر نظر میگیرم. میخواهم بدانم چند نفر دست به جیب میشوند و به زن پول میدهند. انتظارم دو دقیقه هم طول نمیکشد. یک راننده پژو 405 مقابلش ترمز میزند و پس از دادن یک اسکناس 10هزار تومانی به او از آنجا دور میشود. کمی بعد خانم جوانی هم که به همراه همسرش طول خیابان را پیاده طی میکند اسکناسی 10هزار تومانی را به متکدی میدهد و او هم برایش دعا میکند. در کمتر از 10دقیقه این کار از سوی سه نفر از شهروندان انجام میشود.
خودش را سمیه معرفی میکند و وقتی درباره چرایی رو آوردنش به گدایی میپرسم، میگوید: دوم دبیرستان بودم که به اصرار والدینم با محمد که از بستگان دور پدرم بود ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه همسرم به دلیل نارسایی کلیه فوت کرد. آنموقع بچه سومم را تازه بهدنیا آورده بودم و تأمین مخارج زندگی برایم هر روز سختتر میشد؛ بنابراین به پیشنهاد پدرم که در یک شرکت تولید ماکارونی در رودهن مشغول به کار بود به اینجا آمدم و کمی بعد در همین شرکت مشغول کار شدم و با حقوقی که میگرفتم زندگی خود و فرزندانم را تأمین میکردم، اما دو سالی نگذشته بود که این شرکت تصمیم به تعدیل نیرو گرفت و من هم یکی از 10نفری بودم که اسمم در آن فهرست بود.
وی ادامه میدهد: از آن روز به بعد برای مدتی دنبال کار گشتم؛ اما چون سنم بالا بود و از سوی دیگر درگیر اعتیاد به موادمخدر شده بودم هیچ صاحبکاری حاضر نبود کاری به من بدهد. تا اینکه پسر بزرگ و دخترم ازدواج کردند و در تهران ساکن شدند و من با پسر جوانم تنها ماندم و از روی ناچاری و برای تأمین مخارج زندگی به گدایی رو آوردم. الان هم روزی سه نوبت در اینجا میایستم و در هر نوبت حدود 400-300هزار تومان درآمد دارم. البته بعضیها هم به من خوراکیهایی مثل گوشت، برنج، ساندویچ، روغن و... میدهند.
سمیه با اشاره به اینکه زیرپوشش سازمان بهزیستی است و ماهیانه مستمری دریافت میکند، میگوید بخش زیادی از درآمدش صرف هزینه اجاره مسکن و تأمین موادمخدر خود و پسرش میشود، بنابراین ته سبد چیزی نمیماند که بخواهد پسانداز کند.
وی که به گفته خودش تا امروز به دلیل تکدیگری بازداشت نشده، در پاسخ به اینکه اگر در جایی شغلی برایش فراهم شود آیا حاضر است در آنجا مشغول به کار شود، میگوید: مگر عقلم پارهسنگ برداشته که چنین کاری کنم. حقوق کارگری و کارمندی کفاف هزینههای یک هفته من و پسرم را نمیدهد.
گدایی کردن بازنشسته شهرداری با وجود دریافت حقوق ماهیانه
صبح روز بعد در حالی که راهی دفتر روزنامه هستم سر کوچه قدر، پیش از تقاطع خیابان کارگر در بولوار کشاورز صدای زنی را میشنوم که به آرامی میگوید: «آقا کمکم میکنی؟» ابتدا تصور میکنم مخاطبش من هستم، اما وقتی به طرف صدا برمیگردم مرد میانسالی را میبینم که در حالی که از کنار زن سالخوردهای عبور میکند، میگوید: نه؛ چون50 هزار تومان پول نقد داشتم که آن ها را به دو نفر دیگری دادم که دور میدان انقلاب ایستاده بودند.
با دور شدن مرد از آنجا خودم را به زن میرسانم. تقریباً 75 سال سن دارد. وقتی میفهمد خبرنگارم سر صحبت را باز میکند و میگوید: پس از ازدواجم با داوود همه چیز خوب پیش میرفت. همسرم در شهرداری مشغول کار بود درآمدش هم کفاف زندگی ما را میکرد و از سوی دیگر سه فرزند داشتیم. یعنی به معنی واقعی احساس خوشبختی میکردیم تا اینکه همسرم سکته قلبی کرد و در دم جان داد. پس از فوت آن خدا بیامرز، من در شهرداری به عنوان اپراتور مشغول به کار شدم، با این حال، یک اتفاق تلخ زندگی من و دخترم را تغییر داد. درواقع همسر دختر دومم که خواهرزادهام هم است از من خواست خانهام را بفروشم تا با پولش به آلمان برود و پس از پیدا کردن کار در آنجا ابتدا همسرش را به آنجا ببرد و بعد هم برایم در تهران دو خانه بخرد. با اینکه دلم به این کار رضایت نمیداد، اما برای خوشبختی دخترم این کار را کردم، اما خواهرزادهام در آنجا معتاد شد و پس از مدتی هم او را به ایران دیپورت کردند و در اینجا هم دخترم دیگر حاضر به زندگی با او نشد و طلاق گرفت.
این خانم ادامه میدهد: امروز با اینکه بازنشسته شهرداری هستم و هر ماه حدود 10میلیون تومان مستمری میگیرم اما به دلیل بالا بودن اجاره مسکن و هزینههای خورد و خوراک، زندگیام نمیچرخد، بنابراین چارهای جز اینکه دستم را برای کمک به سمت مردم دراز کنم ندارم، چون میدانم سازمان بهزیستی و کمیته امداد به فردی که مستمری ماهیانه دریافت میکند کمک مالی نمیکنند. وی با اشاره به اینکه فقط یک بار و در جریان اجرای طرح جمعآوری متکدیان بازداشت و در یک روز با التماس آزاد شده است، درخصوص میزان درآمد روزانهاش میگوید: بهطور میانگین روزی 600هزار تومان درآمد دارم؛ البته قبلاً که تورم اینقدر بالا نبود وضع هم بهتر بود و افراد بیشتری به ما کمک میکردند.
قانون و طرح داریم
ماده 712 قانون مجازات اسلامی میگوید: «هر کسی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی، مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور همه اموالی که از طریق تکدیگری بدست آورده است، مصادره خواهد شد».
علاوه بر این از 26سال پیش طرح «شناسایی و جمعآوری افراد متکدی» به منظور اصلاح ساختار و ایجاد هماهنگی در فعالیت دستگاههای اجرایی، ارتقای کارایی و بهبود روشهای مربوط به مبارزه با تکدیگری و جمعآوری، شناسایی و تعیین وضعیت افراد بیسرپرست، گمشده، متواری، در راه مانده و موارد مشابه و همچنین تنظیم وظایف دستگاههای عمومی و دولتی در این امور به تصویب شورای عالی اداری رسیده است و اجرای آن همچنان در دستور کار دستگاههای مسئول بهویژه متولی اصلی آن یعنی شهرداریها قرار دارد.
با اینحال، پرسش این است چرا همچنان با شمار زیاد متکدیان در شهرها مواجه هستیم و مهمتر اینکه برای اجرای طرحهایی که به آنها اشاره شد و مقابله با این پدیده که به اذعان کارشناسان به یک معضل اجتماعی در کشور تبدیل شده، چه باید کرد؟
شهرداریها بیشتر میتوانند اقدامات سلبی داشته باشند
سیداحمد علوی، عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران در پاسخ به قدس ابتدا به ارزیابی عملکرد شهرداریها برای مقابله با پدیده تکدیگری میپردازد و میگوید: شهرداریها درزمینه تکدیگری بهعنوان یکی از پدیدههایی که نمای بصری شهر را خراب میکند، وظایفی دارند که در ادوار مختلف، بسته به ظرفی�� و توانشان تلاش کردهاند به این موضوع ورود کنند و اقداماتی را انجام دهند؛ اما میزان موفقیتشان متفاوت بوده است.
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی در میزان موفقیت شهرداریها برای مقابله با پدیده تکدیگری نقش دارد، میافزاید: مثلاً یکی از این موارد که خیلی دست شهرداریها نیست وضعیت کلی مردم و کشور به لحاظ اقتصادی و فرهنگی است. یعنی این عوامل میتواند بر کم یا زیاد شدن افراد متکدی در سطح شهرها و همچنین موفقیت یا عدم موفقیت اجرای طرح شناسایی و جمعآوری متکدیان توسط شهرداریها تأثیر بگذارد.
علوی در همین زمینه میافزاید: شهرداریها بیشتر میتوانند اقدامات سلبی داشته باشند تا ایجابی؛ یعنی میتوانند جمعآوری و نگهداری کنند اما چنین اقدامی قطعاً منجر به حل مشکل نمیشود. بنابراین برای حل مشکل تکدیگری در کشور باید عزمی جدی در ساختار اجتماعی کشور بهوجود بیاید تا بتوانیم اینگونه موضوعات را بهصورت ریشهای حل کنیم.
وی با بیان اینکه ضرورت بهوجود آمدن عزم جدی در ساختار اجتماعی به هیچ وجه نافی وظیفه شهرداریها دربرابر متکدیان نیست، تصریح میکند: اما موضوع گدایان با بحث آسیبهای اجتماعی متفاوت است. ما در بحث آسیبهای اجتماعی با کسانی مواجه هستیم که به یک نحوی آسیب دیدهاند؛ مثلاً دچار اعتیاد هستند. اما موضوع متکدیان کمی پیچیدهتر است چون اصلاً ممکن است شغلشان تکدیگری باشد یا بهواسطه فضای اقتصادی و معیشتی دچار این موضوع شده باشند.
علوی ادامه میدهد: اگر بحث تکدیگری را فراتر از کودکان کار و کارتنخوابها بدانیم باید بپذیریم شهرداریها هنوز خیلی ظرفیت ندارند که در این سطح ورود کنند. تازه همین مراحل را هم به کمک نیروی انتظامی و بهزیستی انجام میدهند.
عضو شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه با وضعیت توصیف شده آیا میتوان گفت اجرای طرح شناسایی و جمعآوری متکدیان شکست خورده است، میگوید: خیر؛ چون در مورد کودکان کار یا در مورد کارتنخوابها برنامههایی اجرا شده، منتها یک بخشهایی از آن هنوز اجرایی نشده و اجرای آن محفوظ است.
وی در خصوص راهکارش برای اجرای بهتر طرح یاد شده بیان میکند: باید متولیان این موضوع گرد هم جمع شوند و برای این مسئله تصمیم بگیرند، چون تکدیگری ریشه در مسائل اقتصادی و فرهنگی کشور دارد و موضوعی نیست که صرفاً با جمعآوری حل شود؛ به همین دلیل مقابله با این پدیده تنها از عهده شهرداریها برنمیآید.
شاهد شکلگیری باندهای سازمانیافته تکدیگری هستیم
زهرا شمس احسان، رئیس کمیتههای اجتماعی و ورزش شورای شهر تهران نیز با اشاره به اینکه آمارهای غیررسمی نشان میدهد تعداد زیادی از متکدیان شناسایی شده، بار دیگر به چرخه تکدیگری بازمیگردند، به قدس میگوید: این موضوع نشاندهنده نارسایی در فرایندهای توانمندسازی و بازپروری است. همچنین شاهد شکلگیری باندهای سازمانیافته تکدیگری هستیم که با سوءاستفاده از خلأهای قانونی موجود، به گسترش این پدیده دامن میزنند.
وی با اشاره به اینکه شهرداری تهران تاکنون اقداماتی را در راستای اجرای طرح یاد شده انجام داده است، تصریح میکند: اما نتیجه چندان مناسب نبوده است.
او نبود هماهنگی جامع بینبخشی میان دستگاهها، نبود سازوکارهای قانونی مؤثر در بازدارندگی و نبود ضمانت اجرایی قوی را از مهمترین دلایل عدم موفقیت کامل طرح یاد شده میداند و میافزاید: همچنین نبود پیگیری مستمر و پایدار در اجرای طرح و یک نظام پایش و ارزیابی منسجم برای سنجش نتایج، از دیگر چالشهای اساسی بوده است. در کنار این عوامل، مسئله افزایش مهاجرتها به پایتخت و معضلات اقتصادی سالهای اخیر نیز بر پیچیدگی این چالش افزوده است.
شمس احسان در خصوص راهکارهای اجرای بهتر این طرح و ساماندهی متکدیان نیز بیان میکند: برای این منظور مدیریت شهری باید رویکردی جامع و چندوجهی را در پیش گیرد. تقویت همکاری بینسازمانی از طریق ایجاد کارگروه مشترک، گام نخست و ضروری است. این کارگروه باید با تدوین شیوهنامههای همکاری مشخص، وظایف و مسئولیتهای هر نهاد را بهروشنی تعیین کند. توسعه زیرساختهای لازم شامل افزایش مراکز نگهداری موقت و دائم، ایجاد مراکز توانمندسازی و آموزش مهارتهای شغلی برای متکدیان بزرگسال و تأسیس مراکز آموزشی-حمایتی ویژه کودکان کار، از اولویتهای دیگر مدیریت شهری است. همزمان، باید برای اصلاح رویکردهای قانونی شامل بازنگری در قوانین موجود و تقویت ضمانتهای اجرایی، تشدید برخورد با باندهای سازمانیافته تکدیگری و حمایت قانونی از کودکان قربانی، اقدامات لازم صورت گیرد.
وی در همین زمینه میافزاید: فرهنگسازی عمومی از طریق آگاهیبخشی به شهروندان با استفاده از رسانههای شهری، معرفی راههای صحیح کمک به نیازمندان واقعی از طریق مؤسسات خیریه معتبر و آموزشهای شهروندی برای کاهش کمک مستقیم به متکدیان، بخش مهم دیگری از این راهکار است. همچنین تدوین و اجرای برنامه جامع و مرحلهبندی شده با شناسایی دقیق گروههای هدف و تفکیک متکدیان حرفهای از نیازمندان واقعی، اولویتبندی مناطق بحرانی شهر و پایش و ارزیابی مستمر نتایج، ضروری است. علاوه بر اینها تخصیص بودجه کافی و پایدار و جذب مشارکتهای مردمی و خیران در قالب مدلهای مشخص نیز باید مورد توجه قرار گیرد. با این حال تنها با یک رویکرد سیستمی و هماهنگ میان تمامی نهادهای مرتبط، همراه با پایداری در اجرا و تأمین منابع کافی، میتوان امیدوار بود این معضل اجتماعی به شکل مؤثرتری مدیریت شود.
خبرنگار: محمود مصدق
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
ارمغان کاروانهای زیر سایه خورشید باید معرفت و محبت اهلبیت(ع) باشد
-
23 فروردین
-
میخواستم بگویم اگر بخواهیم میشود
-
دریاچه اختلافات قوی؛ تئاتر تلخ ورزش خراسانرضوی
-
میز رسانهها موازی میز مذاکره
-
وعده جدید برای تعیینتکلیف نیروهای شرکتی
-
زور قانون به متکدیان نمیرسد
-
جذب سرمایههای خرد مردمی با اقتصاد تعاونی
-
میوههای جنگ اقتصادی در زمین سیاست چیده میشود
-
چاههای عمیق بهجان قناتها افتادهاند