حمله به توحید و نبوت با سلاح بدعت 

آیا ویرانگران بقیع، وصیت امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه را خوانده‌اند؟   

حمله به توحید و نبوت با سلاح بدعت 

هشتم شوال روزی است که آتش جهل وهابیت نه تنها گنبدهای بقیع که دو بال هدایت توحید و سنت را سوزاند. 


در گفت‌وگو با آیت‌الله سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری، نهج‌البلاغه‌پژوه نامدار، از وصیت آتشین امیرمؤمنان(ع) در نامه۲۳ نهج‌البلاغه می‌شنویم: «أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ» این دو ستون را برپا دارید؛ ستون توحید که شرک را می‌سوزاند و ستون سنت که بدعت را درهم می‌کوبد. اما وهابیان با تخریب حرم ائمه بقیع(ع) هر دو را به خاکستر نشاندند. این جنایت حمله به قرآن ناطق (عترت) و سنت پیامبر(ص) بود. آیا آنان که مزار فاطمه بنت‌اسد(س) را در هم کوبیدند، هرگز این وصیت امام علی(ع) را نخواندند: «وَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ».

توحید و سنت؛ دو بال پرواز به سوی سعادت از نگاه نهج‌البلاغه 
آیت‌الله طباطبایی اشکذری با اشاره به دو اصل بنیادین در معارف اسلامی می‌گوید: توحید و سنت پیامبر(ص)، دو ستون استوار اعتقادات دینی هستند که همچون دو بال هم‌تراز، جامعه را به سمت سعادت رهنمون می‌کنند. این دو، در کلام امیرمؤمنان علی(ع) در نامه ۲۳ نهج‌البلاغه به‌روشنی ترسیم شده است؛ ایشان در واپسین لحظات حیات پربرکتشان، این دو را به عنوان وصیت جاودانه به امت اسلام سپردند: «وَصِيَّتِي لَكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَيْئاً» به خدا شرک نورزید «وَ مُحَمَّدٌ(ص) فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ» و سنت پیامبر(ص) را تباه نکنید. این دو آموزه، مستقل اما مکمل یکدیگرند؛ توحید نباید قربانی تفسیرهای انحرافی از سنت شود و سنت نیز نباید زیر سایه توحید، مهجور بماند. همان‌گونه که امام علی(ع) فرمودند: «أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ» این دو ستون را برپا دارید.
وی با تأکید بر ژرفای این وصیت الهی ادامه می‌دهد: سید رضی(ره) در نهج‌البلاغه، این سخنان را در لحظات گذار امام از دنیا به ملکوت ثبت کرده است؛ گویی امیرالمؤمنین(ع) در آستانه وصال، تمام میراث تشیع را در دو جمله خلاصه می‌کنند: نفی شرک و پاسداشت سنت نبوی. این دو، چراغ‌های فروزانی هستند که اگر با هم برافروخته شوند «أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْن» تاریکی‌های جهل و انحراف را می‌زدایند. توحید، بُعد اعتقادی اسلام را استوار می‌کند و سنت پیامبر(ص)، الگوی عملی تحقق این باور در زندگی است. فروکاستن یکی به پای دیگری، خیانتی است به جان اسلام.

توحید و سنت؛ دو بال پرواز ایمان در نگاه نهج‌البلاغه
این پژوهشگر نهج‌البلاغه تأکید می‌کند: وصیت امیرمؤمنان(ع) نشان می‌دهد توحید و سنت پیامبر(ص)، دو ستون ناگسستنی اسلام هستند که هرگونه انحراف در آن‌ها، چه در پوشش سنت‌گرایی و چه زیر نام توحیدپرستی خیانت به جان دین است. متأسفانه در برهه‌هایی از تاریخ، برخی با توجیه «حفظ توحید» سنت‌های ناب نبوی مانند توسل به پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع)، زیارت قبور اولیای الهی یا ساخت بارگاه بر مزار معصومان(ع) را که خود جلوه‌ای از عبودیت خالصانه است، به شرک و بدعت متهم کردند. حال آنکه در آموزه‌های اهل‌بیت(ع)، توسل، زیارت و تجلیل از مقام اولیای خدا، نه تنها نافی توحید نیست که از مصادیق بارز آن است. امام سجاد(ع) در دعای چهل‌ونهم صحیفه سجادیه با عبارت «اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ» و امیرمؤمنان(ع) در خطبه ۱۱۰ نهج‌البلاغه با تأکید بر «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ» این حقایق را به روشنی ترسیم کرده‌اند. بنابراین، هرگونه تقابل‌سازی میان توحید و سنت، یا تحریف یکی به بهانه دیگری، آفتی است که ریشه در جهل به جایگاه این دو ستون الهی دارد.

بقیع؛ حرم سوخته توحید و سنت در چنگال وهابیت
آیت‌الله طباطبایی اشکذری با اشاره به جنایت تخریب بقیع که در هشتم شوال رخ داد، عنوان می‌کند: این واقعه، ضربه‌ای دوگانه به دو ستون اسلام بود. وهابیان به بهانه حفظ توحید، سنت پیامبر(ص) را ویران کردند. آنان توسل به اولیای الهی و زیارت قبور معصومان(ع) را که از مصادیق آشکار سنت‌نبوی و آیات قرآن است به شرک نسبت دادند. حال آنکه امام علی(ع) در خطبه ۲۳۵ نهج‌البلاغه، حتی در وداع با پیکر پیامبر(ص) «بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، اذْكُرْنَا عِنْدَ رَبِّكَ» گفتند و از ایشان شفاعت طلبیدند. این توسل، نه شرک که اوج توحید است؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» (مائده:۳۵). ساخت گنبد و بارگاه بر مزار ائمه بقیع، تعظیم شعائر الهی است، نه پرستش سنگ و گچ اما وهابیان، این نمادهای ایمان را نابود کردند تا هم توحید را تحریف و هم سنت را دفن کنند.
وی ادامه می‌دهد: تخریب بقیع جنایتی است که حتی منابع اهل سنت نیز آن را محکوم کرده‌اند. وقتی امیرمؤمنان(ع) پیشانی پیامبر(ص) را بوسیدند و از ایشان خواستند «ما را نزد پروردگارت یاد کن» آیا این عمل که در منابع معتبر شیعه و سنی ثبت شده، بدعت است؟ وهابیان با نادیده گرفتن سیره نبوی و سلف صالح، به بهانه مبارزه با شرک، خود مرتکب شرکی بزرگ‌تر شدند؛ نابودی نشانه‌های توحید. بقیع، تنها مجموعه‌ای از قبور  نیست بلکه گواه زنده‌ای بر پیوند ناگسستنی توحید و سنت است. هر آجر ویران شده‌اش فریادی است که می‌گوید: «وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ»(یونس:۱۸).

بقیع؛ میراث شهید شده در چنگال جهل وهابی و توطئه استعماری
این نهج‌البلاغه پژوه برجسته با استناد به سیره قرآن و سنت نبوی تأکید می‌کند: قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره کهف «قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا» ساختن مکان‌های عبادی در کنار قبور صالحان را تأیید می‌کند. این آیه به‌صراحت بیان می‌کند مردم پس از کشف اجساد پاک اصحاب کهف، تصمیم به ساخت مسجدی در کنار آرامگاهشان گرفتند. این سنت الهی، در سیره پیامبر(ص) نیز تجلی یافت؛ ایشان خود به زیارت قبور بقیع می‌رفتند و با احترام از کنار مزار یارانشان می‌گذشتند. بنابراین، ساخت گنبد و بارگاه بر مزار اولیای الهی مانند حرم مطهر ائمه بقیع(ع) نه تنها شرک نیست که تجلی آیات قرآن و احیای میراث توحیدی اسلام است. وهابیان اما با تحریف این مفاهیم، به بهانه مبارزه با شرک، آثار فرهنگی امت اسلامی و نمادهای تقرب به خداوند را نابود کردند؛ گویی می‌خواهند پل‌های پرواز بندگان به سوی خدا «وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» (مائده:۳۵) را ویران کنند.
وی با اشاره به ریشه‌های تاریخی این جنایت می‌افزاید: تخریب بقیع، توطئه‌ای استعماری بود که پس از هشت قرن سکوت، در قرن سیزدهم هجری و با حمایت انگلیس به بار نشست. اینان قبور مطهر ائمه(ع)، صحابه و حتی مکان‌های مقدسی مانند مولد النبی(ص) محل تولد پیامبر(ص) را ویران کردند تا هم میراث اسلامی را محو و هم امت را از زیارت این «شَعَائِرُ اللَّهِ»(حج:۳۲) محروم کنند. پیامبر(ص) فرمودند: «زُورُوا الْقُبُورَ فَإِنَّهَا تُذَكِّرُكُمُ الْآخِرَةَ»(زیارت قبور را انجام دهید که آخرت را به یادتان می‌آورد). هشتم شوال، روزی است که باید فریاد بزنیم تخریب بقیع، جنایتی بر پیکر قرآن و سنت است.

ارادت به بقیع؛ پاسداری از توحید و سنت نبوی 
این کارشناس دینی با اشاره به جایگاه معنوی قبور اولیای الهی تأکید می‌کند: بزرگداشت مزار معصومان و صالحان، پایگاهی برای شکوفایی روحیه معنوی در جامعه است. انسان در حریم حرم مطهر امام رضا(ع) با نماز شب و دعای کمیل، حالی دیگر می‌یابد و در کنار قبور اولیای خدا، برکتی مضاعف دریافت می‌کند. تبرک جستن به آثار پیامبر(ص) و ائمه(ع)، ریشه در سنت قرآنی و سیره نبوی دارد؛ چنان‌که در صلح حدیبیه، اصحاب آب وضوی پیامبر(ص) را برای تبرک برداشتند یا بلال حبشی، یار وفادار رسول خدا(ص) با گریه و مالیدن صورت بر مرقد آن حضرت، ارادت خویش را نشان داد. قرآن نیز با آیه «وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ» بر اهمیت توسل تأکید کرده است. حتی در روایات اهل سنت آمده پیامبر(ص) به فرد نابینا آموخت با توسل به ایشان، شفا بخواهد و خداوند حاجت او را برآورده کرد.
آیت‌الله طباطبایی اشکذری با بیان دو رکن اساسی اسلام، توحید ناب و پیروی از سنت پیامبر(ص) تصریح می‌کند: تخریب بقیع به بهانه مبارزه با شرک، نه تنها توحید را تقویت نکرد، بلکه سنت رسول خدا(ص) را تضعیف کرد. عبدالمطلب، جد پیامبر(ص) در قحطی مکه، با بلند کردن قنداقه محمد(ص) و دعای اللهم به حق هذا الغلام... باران رحمت را فرود آورد؛ رویدادی که منابع شیعه و سنی مانند ابن حجر آن را نقل کرده‌اند. آیا امروز اگر صحابه‌ای چون بلال، صورت بر قبر پیامبر(ص) بمالد، وهابیان او را متهم به شرک نمی‌کنند؟ تخریب بقیع، حمله به میراث مشترک امت اسلامی و فراموشی سیره نبوی است؛ سنتی که خود پیامبر(ص) با حضور بر مزار فاطمه بنت اسد(س) و دعای «اللهم وسّع علیها» زنده نگه داشت. حفظ این مزارها، پاسداری از توحید و سنتی است که پیامبر(ص) با جان خویش آن را بنا نهاد.

خبرنگار: مریم احمدی شیروان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه