
رمضان؛ بهار دلها در آغوش بهار طبیعت
آیتالله سیدمجتبی نورمفیدی
موفقیت حقیقی در ماه رمضان به این است که انسان در همه ابعاد مراقب خودش باشد. یعنی هم سطح مراقبتها و هم عمق مراقبتها را مراقبه کند. در ماه رمضان زمینه و بستر برای مراقبت و امساک فراهم میشود. یعنی کأنه یک اردویی است که خداوند متعال برای انسان در سال یک بار قرار میدهد که در آن اردو به حظ و لذتهای معنوی برسد. در بقیه ماههای سال انسان به طور عادی زندگی میکند و از تمتعات بهرهمند میشود. او به خاطر مواجهاتی که با دنیای پیرامونش دارد ممکن است جدا شدن از برخی امور برایش سخت باشد، ولو همه حلال، اما زمینه مراقبت و کنترل با عنایت خداوند در ماه رمضان بیشتر میشود. خود گرسنگی، خود اینکه هرچه انسان میخواهد ولو حلال، نمیتواند استفاده کند، این یک استعدادی برای انسان فراهم میکند که ظرفیت روحی خودش را تکامل ببخشد. آن قدرت روحی جز با برخی از این امساکها پدید نمیآید. یعنی خداوند یک مقدار فضای متفاوتی را برای انسان ایجاد میکند برای جهش و تکامل. از این فرصت باید استفاده کرد.
سالی یک بار خداوند، در ماه رمضان انسان را به یک اردوی تربیتی خاص میبرد، برای همین است که برخی از سالکان الی الله مبدأ سالشان را رمضان قرار میدادند، زیرا رمضان بهار قرآن و بهار زندگی حقیقی است. رمضان است که شکوفههای وجود انسان را باز میکند و فطرت انسان در آن شکوفا میشود. همانطور که سال شمسی و بهار طبیعی موجب میشود شکوفهها سر باز کنند و طبیعت طراوتی پیدا و از نو زندگی را آغاز کند، رمضان نیز بهار معنوی زندگی انسان است.
حال امسال نیز این دو بهار با هم مقارن شدهاند، بهار ظاهری و بهار باطنی، بهار طبیعی و بهار معنوی. خیلی از ما قدر بهار را در طبیعت نمیدانیم، همانطور که قدر بهار را در معنویات نمیدانیم. توجه به تقارن این دو بهار خیلی به ما میتواند کمک کند، بهار در طبیعت، امیدی برای حرکت و کوشش و تلاش است و بهار معنوی و رمضان فرصتی است برای جبران خطاها و گذشتهها، برای آغاز یک زندگی تازه، سلوک صحیح، برای کسب رضایت خداوند متعال و گمان نکنیم که وقت گذشته و نمیشود کاری کرد، گمان نکنیم که دیگر ما قادر به تربیت خودمان نیستیم، گمان نکنیم فایدهای ندارد. این نوروزها از پس هم میآیند و میروند و دیر یا زود که چندان دیر نیست، نوروزها و بهارهایی خواهد آمد که هیچکدام از ما در این عالم نیستیم و تبدیل به خاک و پوسیده شدیم اما حقیقت وجودی ما نمیپوسد.
آن چیزی که باقی میماند روح ماست، با آنچه کسب کرده است. روح ما، هویت ما، شخصیت ما که باقی است و جاودانه میماند در گرو هر چیزی است که کسب کرده، آیه 38 سوره مدثر آمده است «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ »؛ هر چه کسب کردیم با ماست و تا آخر با ما میماند، خوب یا بد. ممکن است تا به حال کسب ما از دنیا برای زندگی جاودانه خوب نبوده ولی میتوانیم از صفر دوباره آغاز کنیم، دوباره میتوانیم سرمایه بیندوزیم، دوباره میتوانیم ذخایر معنوی خودمان را افزایش دهیم و از آنها به عنوان سرمایههایی در زندگی ابدی استفاده کنیم.
انشاءالله خداوند این فرصت را به ما بدهد که از این تقارن استفاده کرده و اندوختهها و سرمایههای خودمان را اضافه کنیم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه