گویش مشهدی در هزارویک شب رسانه

گویش مشهدی در هزارویک شب رسانه

حسن احمدی‌فرد


​​​​​​​ برنامه 1001، چند روزی بیشتر نیست که دارد از تلویزیون پخش می‌شود و در همین چند روز، بخش‌هایی از آن در فضای مجازی حسابی دست به دست شده است. در یکی از آن بخش‌ها، «جواد خواجوی» فعال مشهدی فضای مجازی، برای تماشاچی‌ها، چند واژه در گویش مشهدی را توضیح می‌دهد. خواننده‌ای هم سرودی می‌خواند به همین گویش و ته سرودش را وصل می‌کند به یکی از آهنگ‌های فولکلوریک که «لیلا در واکن» باشد. بعد هم با حضور «بهروز شعیبی» بحث می‌کشد به شله مشهدی و شکر و نمک و قیمه... 
می‌گویند گویش‌ها، نمایشی از شکل فرهنگ نواحی هستند؛ یعنی گویش هر شهر و روستایی، شکل فرهنگ آن شهر و روستا و در یک نگاه عام‌تر، شکل آدم‌های آنجاست؛ شاید برای همین است که مثلاً گویش شهرنشینان اصفهانی که در کنار زاینده‌رود (آن زاینده‌رودی که آبی داشته) بالیده‌اند، با گویش کوهپایه‌نشینانی که اتفاقاً مجاور سرچشمه‌های همان زاینده‌رود هستند، تفاوت دارد؛ آن‌قدر که شکل فرهنگ،‌ و در نگاه وسیع‌تر شکل زندگی در این جغرافیاها متفاوت است.
از این منظر دور نیست که گویش‌های خراسانی، بازتابی از سختی طبیعت و سخت‌کوشی آدم‌های این جغرافیا باشد. خاک خراسان، زادگاه تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین است. زبان فارسی (دست‌کم در این شکلی که بیش از هزار سال است دارد تکلم می‌شود) و نهضت پاسداشت هویت ایرانی از این جغرافیا سر بر کرده است و همین‌ها، همین غنا و ریشه‌داری، شکلی به گویش‌های نواحی آن داده که آمیزه‌ای از وقار و مانایی است. 
به تعبیر بزرگی، گویش مشهدی، یک گویش شق و رق است و کشیدگی حروف در کلمات آن، در کمترین شکل ممکن اتفاق می‌افتد. این ویژگی ذاتی که حتماً سری در جغرافیای خراسان دارد، شکلی به گویش مشهدی داده که مجال مطایبه را در آن کم کرده است. گویش مشهدی، گویش خنده و شوخی نیست؛ همچنان که مثلاً گویش تغزل و دلبری هم نیست؛ و شاید همین ویژگی ذاتی موجب شده مشهدی‌ها کمتر تمایلی به استفاده از این گویش در محافل رسمی داشته باشند؛ هرچند تقریباً هیچ مشهدی هم در پنهان کردن گویش خود موفق نیست. 
گویش مشهدی اما ویژگی‌هایی هم دارد که از قضا آن را برای به‌کارگیری در تعاملات اجتماعی، مناسب می‌کند. این گویش، رسایی و رسانندگی بالایی دارد و کمتر، دیریابی و تأویل و تفسیر، به جملات آن راه پیدا می‌کند. نیز این گویش پیوندی عمیق و وثیق با ادبیات دارد و مملو از مثل و کنایه است و همین‌ها هم به رسایی و رسانایی آن، کمک می‌کند. 
گویش، البته جزئی از فرهنگ است؛ فرهنگ مشهدی، به عنوان جزئی از فرهنگ خراسانی، میراثدار تاریخ و هویت ایرانی است؛ چنان‌که از این فرهنگ، فراوان می‌توان بهره گرفت و مخاطب را، مخاطب دغدغه‌مند ایرانی را سرگرم کرد و راضی نگه داشت. دیده شدن بخش‌هایی از برنامه 1001 در فضای مجازی نشان می‌دهد که فرهنگ‌ نواحی مجال مناسبی برای برنامه‌سازی‌های تلویزیونی است؛ برنامه‌هایی که ضمن اهمیت دادن و به رسمیت شناختن نواحی، تکه‌ای از پازل فرهنگ ایرانی را هم پیش روی مخاطب می‌گذارند. البته برنامه ساختن از فرهنگ نواحی، راه رفتن بر لبه تیغ هم هست. به‌ویژه به سخره گرفتن گویش‌ها، می‌تواند نسل جوان گویشور را از سخن گفتن به گویش منصرف کند. گویش مشهدی هم غیر از «چغوک» و «موسی‌کوتقی»، کلمات فراوان دیگری هم دارد که تا همین سده‌های اخیر، در زمره زبان معیار بوده‌اند. این را نمی‌گویم تا مثلاً از جواد خواجوی انتقاد کرده باشم؛ واقعیت آن‌که حتی شوخی با کلمات هم، مجالی برای مواجهه مبارک مخاطب، با آن‌هاست؛ بلکه می‌خواهم اهمیت داشتن و خطیر بودن برنامه‌سازی از فرهنگ نواحی را، توأمان یادآوری کنم. 
به برنامه‌سازان برنامه 1001 خداقوت می‌گویم و برایشان هزار و یک شب پرمخاطب در رسانه ملی، آرزو می‌کنم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه