
«خورنج» شاهکار معماری طبیعت با سنگهای حیرتانگیز
«خورنج» اثری ملی در پیرانشهر – یکی از شهرهای جنوبی آذربایجان غربی- است که سالانه میزبان دهها هزار گردشگر است؛ جایی که رازهای تاریخی نهان در دل خود جایداده و طبیعت ،هنرمندی خود را در آن به اوج رسانده و حیرتانگیزترین تصاویر در این مکان خلقشده است.
اینجا دست طبیعت خوشنقش و نگارترین سنگها را تراشیده و به هرکدام شکل خاصی داده و مکانی ساخته که در هر گوشهاش سنگهای رؤیایی یا افسانهای سالهاست قد برافراشتهاند و زمان را نظاره میکنند.
سنگهایی در فرمها و شکلهای مختلف برخی شبیه عقاب، بعضی شبیه انسان؛ هرکدام به فاصلههای دور و نزدیک از هم ایستاده و نشستهاند.ابهت بعضی خوف و ترس را برجان مستولی میکند و شکوه برخی، سرزندگی به انسان میدهد. کسی نمیداند اینجا چه اتفاقی افتاده، در کدام برهه تاریخ این سنگها به این شکل درآمدهاند که سنگینیشان اجازه جابهجا کردن آنها را نمیدهد.
اعجابانگیز، شگفتانگیز و رؤیایی القابی است که برای این سنگها دادهشده و هرکس به گمان خود تحلیلی از این میعادگاه کرده است.هرکدام از سنگهایی که اینجا جا خوش کردهاند اسم خاص و همچنین داستانهای مربوط به خودشان رادارند؛ در میان اینها سنگهایی یافت میشود که دارای نقش برجسته و کندهکاریشده حیواناتی مانند شتر، مار و پرنده هستند که اگر بهصورت دقیق و علمی موردبررسی قرار گیرند امکان یافتن نقوش ماقبل تاریخ و یا کتیبههای سنگی دور از انتظار نیست.اما میعادگاه این سنگهای حیرتانگیز، «خورنج» روستایی در فاصله ۲۰ کیلومتری شمال شرقی پیرانشهر بر سر راه مهاباد است؛ جایی که سنگها به طرز شگفتانگیزی رویهم انباشتهشدهاند.
مورخان در مورد «خورنج» چه میگویند؟
نخستین کسی که به این افسانه و افسانههای مشابه آن اشاره کرد، فردی به نام «کرپورتر» بود که از سیاحان انگلیسی به شمار میرفت. وی سال ۱۸۲۰ میلادی حکایتی را از یک پیر مسن اینچنین نقل کرده است:«در مسافتی نهچندان دور از دهکدهای که خورنج نامیده میشود، بقایای یک شهر بزرگ است که در آن تعداد بیشماری اشکال سنگی به شکل انسان وجود دارد که در اثر قهر و غضب پروردگار تبدیل به سنگ شدهاند». او من را برای پیدا کردن این ویرانههای عجیب ترغیب کرد و اکنون من برای کشف حقیقت، در کمتر از سه فرسنگی شرق خورنج هستم.بنا بر مشاهدات کرپورتر انبوهی از سنگهای قائم به اشکال نامنظم و به ارتفاع چهار تا پنج پا دیده میشود که هیچیک از آنها کوچکترین شباهتی به مرد یا زن و یا حتی نشانهای شبیه به آنها ندارند و کسی درباره زمان و دلیل تجمع زیاد آنها در این مکان چیزی نمیداند.
داستانهای مردم محلی
روایتهای محلی مختلفی درباره نحوه تشکیل این سنگها وجود دارد، برخی معتقدند پیرزن بیسرپناه و مظلومی در یکشب طوفانی به شهری به نام «نوزله» که در مکان خورنج کنونی واقع بوده میرود و هیچ دری به رویش باز نمیشود پیرزن هم مردم این شهر را نفرین میکند و شهر با تمام مردمانش به سنگ تبدیل میشوند.باور دیگر مردم بومی این منطقه آن است که درگذشتههای بسیار دور، موجودات فرازمینی سفری بسیار موفق به زمین داشتهاند و فرهنگ و فناوری فوق مدرن خویش را در قرون کهن به انسانهای اولیه آموختهاند باورهای عجیبی که بیشتر به یک افسانه شبیه است.حقیقت آن است که هنوز مطالعات باستانشناسی و تاریخی در این منطقه صورت نگرفته و بهصورت کارشناسانه و علمی با این پدیدهها برخورد نشده است و به بسیاری از مجهولات تاریخی پاسخی داده نشده است.
باور این نکته بسیار مشکل است که حتی امروزه نیز بشر با تواناییهای مدرن، برای جابهجایی و حجاری و جمعکردن آنها با مشکل مواجه نشود، درحالیکه این سنگهای عظیم را چنان هنرمندانه حجاری کردهاند که نظایر چنین حجاریهایی تنها در بناهای باستانی«اهرام مصر و معابد یونایی و ایکایی» قابلمشاهده است.
بااینحال سلیمان بشیری، رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری پیرانشهر معتقد است روایتهای محلی ارزش علمی ندارد و قابلقبول نیست. این سنگها در اثر تغییر و تحولات طبیعی و فوران آتشفشانها در طول سالیان متمادی از معدن گرانیت بیرون آمده و براثر تغییر و تحولات محیطی و طبیعی به شکلها و فرمهای خاصی درآمدهاند و دست بشر در خلق آنها دخالت نداشته است، اما خط و نوشتههایی به شکل مار و حیوانات روی آنها حکشده و برخی از پرندگان همانند لکلکها با لانهسازی بر این سنگها زیبایی آنها را مضاعف کرده است. بهطور میانگین روزانه ۵۰۰ گردشگر از این روستا بازدید میکنند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها