خاورمیانه جدید، خاورمیانه آشوب
حسن کاظمی قمی در گفت‌وگو با قدس بر این نکته تأکید کرد که سردار سلیمانی به غیر از اینکه ملی‌ترین شخصیت دهه‌های اخیر جمهوری اسلامی ایران بود به تعبیر رهبر معظم انقلاب امتی‌ترین هم بود، چرا‌که بسیاری از توطئه‌های آمریکا و اسرائیل را پس از سال 2000 در غرب آسیا خنثی کرد. سال2001 وقتی که منطقه خاورمیانه یا غرب آسیا با لشکرکشی‌های آمریکا و روی کار آمدن تروریست‌های تحت حمایت آمریکا و اسرائیل دچار چالش شد، فرصتی به وجود آمد تا منطقه با چهره‌ای بی‌باک به نام سردار سلیمانی آشنا شود.این کارشناس نظامی و سیاست خارجی تصریح کرد: آمریکا و اسرائیل به بهانه مقابله با تروریست‌های دست‌پرورده خود، کشتار مردم منطقه را کلید زدند. توطئه آمریکایی‌ها در چارچوب دکترین نظم نوین جهانی که بوش پدر مبدع و مبتکر آن بود در دستور کار قرار گرفت تا خاورمیانه جدید با الگوی آمریکایی پی‌ریزی شود.
آمریکایی‌ها پس از افغانستان، سال2003 سراغ عراق رفتند و شکل‌دهی خاورمیانه جدید توسط خودشان را کلید زدند. آن‌ها اگر در عراق موفق به پیشبرد برنامه‌های خود می‌شدند پس از آن سراغ سایر کشورها می‌آمدند تا توطئه‌های خود را یک به یک اجرا کنند. پس می‌توان گفت در آن سال‌ها منطقه با توطئه‌ای عملیاتی‌ و برنامه‌ریزی‌شده از سوی استکبار و صهیونیسم رو‌به‌رو شد. آمریکا برای تجزیه منطقه طرح جامعی تدوین کرده بود. بالطبع جمهوری اسلامی با مشاهده این تهدید بزرگ آگاهی و بصیرت‌بخشی به ملت‌های منطقه را در دستور کار قرار داد. از آن زمان به بعد یعنی از سال2005 علائم ناکامی آمریکا در عراق مشاهده شد.
بنابراین آن‌ها بلافاصله در سال2006 جنگ 33 روزه را راه انداختند. سال 2008  و2010 جنگ در غزه را دنبال کردند و سال بعد هم که با بیداری اسلامی مصادف شد حملاتی را علیه کشورهای منطقه در دستور کار قرار دادند. همه دنیا شاهد بود که با بالا گرفتن بیداری اسلامی که با تعابیری چون بهار عربی یا اسلامی از آن یاد می‌شد استکبار جهانی عملیات‌های تروریستی در سوریه را آغاز کرد.

آزادی و شرافت
 کاظمی قمی در ادامه سخنانش می‌گوید: سال2014 که داعش به عراق حمله کرد و در 2015 عربستان سعودی برای از بین بردن انصارالله  یمن، ائتلاف به راه انداخت، امت‌های مسلمان شاهد این واقعیت بودند که دشمن طرح جامعی برای تجزیه منطقه در برابر دولت‌های مستقل یا جبهه‌های اسلامی که از آن به عنوان محور مقاومت یاد می‌شود را آغاز کرده است.
در مقابله با این جریان‌ها، حاج قاسم برای میدان‌داری به نفع مردم ایران و ملت مسلمان منطقه پا به میدان گذاشت. هنر حاج قاسم این بود که از ظرفیت‌های امت‌های اسلامی در توطئه عظیمی که متوجه جهان اسلام و امت اسلامی شده بود به نحو احسن استفاده کرد. 
از سال 2011 که  توطئه‌ها علیه عراق، سوریه، لبنان و سایر کشورهای مسلمان منطقه شکل گرفت سردار سلیمانی توانست مقاومت جانانه‌ای در منطقه علیه  توطئه جامعی که آمریکا و اسرائیل پشت آن بودند شکل دهد.
اگر تولید و گسیل گروه‌های تروریستی اعم از داعش، جبهه‌النصره و... به منطقه توسط آمریکا و با همه کشتار و رعب و وحشتی که میان ملت‌های مختلف به راه انداختند، نتوانست اراده محور مقاومت را بشکند، دلیلش این بود که حاج قاسم خود را فقط متعلق به ایران نمی‌دانست، بلکه رویکردی ملی و دینی به مسائل داشت.
حسن کاظمی قمی دراین باره توضیح بیشتری داد و گفت: نباید از این واقعیت و حقیقت عبور کرد که مصالح و منافع جمهوری اسلامی با مصالح و منافع کشورهای منطقه گره خورده است. به این معنا که منافع ملی جمهوری اسلامی با امنیت ملی و مصالح اسلامی درهم آمیخته است.سردار سلیمانی هم این را خوب می‌دانست و تأکید داشت حمله به سوریه، فقط حمله به این کشور نیست بلکه توطئه‌ای است که اگر در سوریه موفق شود، دامنه آن به ایران هم منتقل می‌شود. این موضوع در خصوص یمن، لبنان، عراق و سایر کشورهای حوزه مقاومت نیز صدق می‌کند. امت‌های مسلمان منطقه شاهد بودند جمهوری اسلامی ایران به صورت کاملاً جانانه در برابر توطئه استکباری آمریکا و اسرائیل ایستادگی کرد. هنگامی که داعش در سال 2014 از مسیر شمال عراق وارد این کشور شد، موصل را گرفت، به سامرا حمله کرد، تا دروازه‌های بغداد آمد و مترصد هتک حرمت عتبات عالیات شد و مرجعیت فتوای مقابله با حرامیان داعش را داد، آن زمان جمهوری اسلامی ایران پرچم حمایت را به دلیل کمک‌خواهی دولت عراق بالا برد و با درایت و میدان‌داری حاج قاسم به داد مردم عراق رسید.
وی گفت: امت‌های مسلمان منطقه از نزدیک شاهد این موضوع بودند که مصالح و منافع جمهوری اسلامی با مصالح و منافع کشورهای منطقه گره خورده است. وقتی فرمانده‌ای مثل حاج قاسم در صحنه است و نه از روی تکبر بلکه با روحیه بسیجی، برادری و اخوت، مثل رزمنده آن کشور برای حفظ مسلمانان از گزند توطئه‌های دشمن عمل می‌کند، آن‌ها وی را تنها متعلق به مردم ایران نمی‌دانند بلکه متعلق به خود نیز می‌دانند. حتی همه آزادی‌خواهان و عدالت‌طلبان در سطح بین‌الملل حاج قاسم را متعلق به خود می‌دانند. شما مثلاً در شهر کاراکاس و بسیاری از شهرهای کشورهای آمریکای لاتین شاهد تندیس‌هایی هستید که از حاج قاسم به عنوان قهرمان آزادی‌خواهی و خدمت‌کننده به بشریت قدردانی می‌کنند. 
از این منظر بی‌تردید حاج قاسم سلیمانی ملی‌ترین و امتی‌ترین بود، چرا‌که فقط به مردم ایران تعلق نداشت، بلکه متعلق به همه آزادی‌خواهان جهان اعم از مسلمانان و غیر‌مسلمانانی بود که موافق مرام آزادی و شرافت هستند.

خبرنگار: ساحل عباسی