آخوند تاریخ‌ساز

نگاهی به زندگی و زمانه آیت‌الله‌العظمی آخوند ملامحمدکاظم خراسانی به‌بهانه سالگرد درگذشتش  

آخوند تاریخ‌ساز

آخوند خراسانی از جمله علمای بزرگ معاصری است که علاوه بر وزانت علمی و درسی در حوزه‌های علمیه، نقش ویژه‌ای در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام داشته و نسلی را تربیت کرده که در این دوران منشأ آثار فراوانی بوده‌اند.


همزمان با بیستم آذر ماه و سالگرد وفات آیت‌الله العظمی آخوند ملامحمدکاظم خراسانی نگاهی گذرا به زندگی آن عالم تاریخ‌ساز داریم.

پسر آخوند تاجر
ملاحسین هروی که برای ادامه تحصیل از هرات به مشهد آمده بود، همان ‌جا ماندگار شد. او علاوه بر تبلیغ و شئون روحانیت، دستی هم در تجارت ابریشم داشت و سفرهایش هم تبلیغی بود و هم تجاری. در یکی از سفرهایش به کاشان رفت و همان جا تشکیل خانواده داد. ثمره‌اش چهار پسر بود که آخرین آن‌ها شد محمدکاظم. پسری که تا نوجوانی برخلاف برادرهایش نه درسی می‌خواند و نه کاری می‌کرد و پدر و مادرش را ناامید کرده بود.
محمدکاظم دوازده ساله بود که بالاخره تکانی به خود داد و تصمیم گرفت از زیر بار سرزنش‌ها خارج شود و امید پدر فاضلش را زنده کند. همان سال وارد حوزه علمیه مشهد شد و در مدرسه سلیمانیه شروع به تحصیل کرد. دوره مقدمات و سطح را طی 10 سال خواند تا همچنان نامکشوف باقی بماند.

سفر پرماجرا به نجف
محمدکاظم تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف برود. کاروان نجف به سبزوار که رسید به دیدن «ملاهادی سبزواری» رفت و جذبه فیلسوف بزرگ زمان، از کاروان جدایش کرد تا پای درس صاحب کتاب معروف شرح منظومه بنشیند. همان کسی که نخستین بار برق نبوغ را در چشمان محمدکاظم دید و آثار بزرگی را در پیشانی‌اش خواند.
پس از سه ماه اقامت در سبزوار، با کاروان دیگری به راه افتاد تا به نجف برسد اما توشه‌اش به پایان رسیده بود و ناچار در تهران ماندگار شد. اینجا هم فرصت را برای تحصیل بیشتر مغتنم دید و در مدرسه صدر در محضر «ملاحسین خویی» و «میرزا ابوالحسن جلوه» از حکمای نامدار آن عصر شاگردی کرد تا پایه‌های علمی‌اش در فلسفه و معقولات استوارتر شود.
محمدکاظم بیش از یک سال در حوزه علمیه تهران بود و این ‌بار با موفقیت راهی نجف شد.

پای درس میرزای شیرازی
محمدکاظم خراسانی از ابتدای ورود به نجف در درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. درس شیخ چندی نپایید و دو سال بعد با رحلت شیخ در 1243 شمسی، به درس آیت‌الله سیدعلی شوشتری وارد شد و دو سال هم در محضر او بود. اما سال‌ها در درس میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو شرکت داشت و مورد عنایت و توجه کامل استادش قرار گرفت تا به اجتهاد کامل رسید.
محمدکاظم در زمان تحصیل با فقر شدیدی مواجه بود و با قناعت زندگی می‌کرد. می‌گفت سال‌ها نه گوشت خورده و نه آرزوی خوردنش را داشته است اما فقر و غربت هیچ ‌گاه او را از هدفش بازنداشت.
میرزای شیرازی که کرسی درسش را به سامرا برد، ملامحمدکاظم خراسانی نیز با دیگر شاگردان میرزا همراه شد تا استاد را همراهی کنند اما پس از چندی به توصیه میرزا به نجف بازگشت تا جای استاد را در کرسی تدریس نجف پر کند.

کرسی تدریس هزار نفری
پس از درگذشت میرزا، حوزه سامرا از رونق افتاد و همه نگاه‌ها بار دیگر به سوی نجف برگشت. حالا آخوند ملامحمدکاظم خراسانی به‌ عنوان جانشین میرزای شیرازی مرجع تقلید عالم تشیع و زعیم حوزه‌های علمیه بود.
آخوند خراسانی در 35 سالگی بر کرسی درس خارج تکیه زد و ۳۹ سال تدریس کرد. بسیار منضبط بود و در هیچ موقعیتی درسش را تعطیل نمی‌کرد. روش خاصی در فشرده‌سازی مطالب داشت و تسلط و دقت ‌نظرش در معقولات او را به دانشمندی متمایز و بزرگ‌ترین مدرس علم اصول در تاریخ اسلام تبدیل کرد.
کتاب کفایة‌ الاصولش حاصل همین تدریس‌ها بود که امروز از مهم‌ترین کتاب‌های سطوح عالی حوزه‌های علمیه است و بیش از 100مجتهد بر آن شرح و حاشیه نگاشته‌اند.
آوازه تدریس آخوند به حدی رسید که علما و طلاب از سراسر جهان تشیع به نجف روی می‌آوردند تا در مجلس درسش شرکت داشته باشند و تعدادشان گاه افزون بر هزار و 200 نفر می‌شد. شمار شاگردان آخوند را تا 3هزار نفر نوشته‌اند که بیش از ۱۰۰ تن آنان مجتهد مسلم بودند.
شاگردانی که بسیاری از آن‌ها در سنگر مرجعیت و تبلیغ دین و مبارزه با ستمگران و استعمارگران درخشیدند. حضرات آیات کاشانی، خوانساری، حائری، بروجردی، بهبهانی، شیرازی، شاه‌آبادی، نائینی، شاهرودی و بسیاری دیگر از مراجع تقلید و بزرگان نسلی بودند که با تربیت آخوند خراسانی توانستند در رقم زدن تاریخ معاصر تأثیرگذار باشند.

حامی پیشرفت و تولید ملی
آخوند در اندرزنامه‌ای که به شاه جدید قاجار می‌نویسد، ضمن پرهیز دادن شاه از دخالت بیگانگان، خوش‌گذرانی شاهانه و اطرافیان فاسد، او را به بسط علوم جدید، برقراری عدالت اجتماعی و شفقت با رعیت فرامی‌خواند و حتی به ‌طور مشخص راهکارهایی را پیشنهاد می‌کند: «منسوجات و کالاهای وطنی را ترویج کنید تا مملکت از بند احتیاج به مصنوعات خارجی آزاد گردد. چنان‌که پادشاه ژاپن به این طریق عمل نمود زیرا می‌دانست کلید تعالی و ترقی مملکت، بسته است به عدم احتیاج افراد ملت از آنچه از خارج وارد می‌شود و بر اثر انجام این، مملکت ژاپن به مراتب عالیه‌ای نائل گردید».
حمایت آخوند خراسانی از کالای داخلی به اندرزنامه خلاصه نمی‌شد، بلکه به‌ طور عملیاتی نیز ورود پیدا کرد. به همین منظور به حمایت از  کارخانجات شرکت اسلامیه که به ابتکار مجتهدین اصفهانی راه‌اندازی شده بود، برخاست و دربار پادشاهی و مردم را به استفاده از محصولات آن توصیه کرد: «شخص پادشاه به جهت تقویت دولت عظما و ترقیات عامه بلاد محروسه ایران در لبس البسه مصنوعه اسلامیه، مقدم شوند... و عموم رعایا و قاطبه مسلمین به مقتضای الناس علی دین ملوکهم، تأسی و متابعت نمایند به خلع لباس ذلت را از خود به لبس لباس عزت البسه اسلامیه؛ چرا که کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن».

آخوند مبارز
مبارزات سیاسی آخوند خراسانی از واکنش به اعطای امتیازات استعماری به روس‌ها تا اعتراض به اجحاف موسیو نوز بلژیکی در گمرک به مردم ایران و در نهایت مشروطه‌خواهی در برابر استبداد قاجاری را شامل می‌شود.
او از جمله علمایی بود که فعالانه وارد عرصه مشروطه‌خواهی شد و شرکت در این جنبش را بر همه مسلمانان واجب کرد. هدف او محدود کردن ظلم شاهان بود: «غرض ما از این همه زحمت، ترضیه حال رعیت، رفع ظلم از آنان، اعانه مظلوم، امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه للقوم بوده است».
پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه و آغاز استبداد صغیر، آخوند خراسانی حکم به جهاد و مبارزه داد که در نهایت مشروطه‌خواهان قدرت را بدست گرفتند که واکنش شاه و استبداد انگلستان را در پی داشت و علاوه بر تخریب شخصیت وی در رسانه‌های وابسته آن روز، او بارها به مرگ تهدید شد.
با انحراف مشروطیت و انتقاد برخی علما نسبت به این حرکت، آخوند خراسانی از عملکرد سران سیاسی مشروطیت انتقاد می‌کرد، ولی همچنان به دفاع از اصل مشروطیت ادامه داد. او برای جلوگیری از کجروی‌ها و نیز جهاد با اشغالگران خارجی تصمیم گرفت به همراه جمعی دیگر از علما به ایران سفر کند اما ناگهان در نجف درگذشت. رحلتی که هیچ ‌گاه طبیعی تلقی نشد و پای مسمومیت به دست عمال استعمار نوشته شد.

خبرنگار: محمد ولیان‌پور

برچسب ها :
ارسال دیدگاه