گزارشی از محفل ادبی «حزبالله هم الغالبون» که در جوار امامرئوف(ع) برگزار شد
میدمد صبح از دل طوفان
در این روزهای پرالتهاب که قلب دنیای اسلام داغدار شهادت مظلومانه سیدالشهدای جبهه مقاومت شهید سیدحسن نصرالله است هر کس به نوعی میخواهد به روح بلند این شهید والامقام ادای احترام کند. بضاعت اهالی شعر و ادب نیز برای عرض ارادت به این مجاهد نستوه سرودن اشعار حماسی است.
بانوان شاعر آستان مقدس رضوی در شب شعری با عنوان «حزبالله هم الغالبون» در رواق حضرت معصومه(س) واقع در حرم مطهر رضوی دور هم جمع شدند و با خواندن سرودههای حماسی و پُرشور یاد و خاطره شهدای مقاومت را گرامی داشتند.
آمادهایم در راه ایثار و شهادت
محبوبه کاووسی، شاعر خوشقریحه و انقلابی که اشعار آیینی نیز میسراید، با انتخاب واژههای موزون و تأثیرگذار، تصویری زیبا و ماندگار از شخصیت و رشادتهای این مجاهد خستگیناپذیر ترسیم کرد: «سید حسن مرد خدا بود و شهادت، جان را فدا کرد در مسیر استقامت/ سیدعلی را بود سربازی فداکار، همواره بود او پیرو خط ولایت/ در جبهه ایثار آخر شد فدایی، تا زنده مانَد پرچم راه هدایت/ او مثل اسماعیل و قاسم قهرمان بود، بییاور است از هجرشان آقای امت/ مردان حق چیزی به جز این را نخواهند، پایان راه عاشقی باشد سعادت/ مثل تمام رادمردان سید ما، بیباک بود و انقلابی با شجاعت/ از خون سرخش که زمین را سبز کرده، خُشکد درخت زشت و بیبار خباثت/ صهیون گمان دارد که با این گونه رفتار، ویران کند جان جهان با صلابت/ اما نمیداند که ما اهل جهادیم، آمادهایم در راه ایثار و شهادت».
فریاد هر سجیل لعنت بر ستمگر
زهرا علیپور دیگر بانوی شاعر که دبیر انجمن ادبی شعر گوهرشاد نیز است، در این بزم شاعرانه، صلابت جبهه مقاومت در عملیات غرورآفرین وعده صادق2 را دستمایه شعر خود قرار داد و با زبانی شیوا این گونه در وصف آن حماسهسرایی کرد: «ای خصم بدسیرت جوابت را گرفتی، محصول این ذات خرابت را گرفتی/ موشک به موشک رد زخم تازه خوردی، مفهوم سجیل عذابت را گرفتی/ تا ما رمیت اذ رمیت شد نصیبت، هنگامه روز حسابت را گرفتی/ نفرین مظلومان که دامنگیرتان شد، از داور عادل عِقابت را گرفتی/ راه فراری نیست این پایان راه است، امروز که فصل الخطابت را گرفتی/ ای قوم غاصب پاسخ آن حیلهها و، آن نقشه نقش بر آبت را گرفتی/ فریاد هر سجیل لعنت بر ستمگر، ای قوم اسرائیل لعنت بر ستمگر».
به سیر سوره اسرا بیا تا مسجدالاقصی
مهدیسا بهروزیان، بانوی هنرمند دکلمهخوان و نوجوان انقلابی هم با خواندن دکلمهای آتشین جوش و خروشی وصفناشدنی در این محفل به پا کرد: «همان غاصب که خونین کرد صبرا و شتیلا را، جنایت کرد در المعمدانی تا بپوشاند شکست آشکار خویش در طوفان اقصی را/ خروش آه محرومان و جوش اشک مظلومان، به زودی میدهد بر باد اولاد یهودا را/ دعا و گریه تنها به کار ما نمیآید، کنون باید اَعِدّوا گفت و در هم کوفت اعدا را/ ید بیضا به سحر سامریها آتش اندازد، همان دستی که یکسان میکند با خاک حیفا را/ به سیر سوره اسرا بیا تا مسجدالاقصی، ببین تفسیر إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا را».
سپر آهنین ما خون است
زهرا رسولی از دیگر بانوان شعر آیینی بود که در این محفل ادبی که به یاد سید مقاومت و مردم مظلوم غزه و لبنان برگزار شد در ابیاتی سپر آهنین قوم یهودا را به سخره گرفت و از ایمان به عنوان سپر آهنین امت حزبالله یاد کرد: «سرخرو لالههای بیپروا، مسلخ عشق و باز هم زیبا/ قصه تیغ سرخ و اسماعیل، عید قربان و عاشقان، شیدا/ عشق را با جنون زده پیوند، زده طعنه به مرگ با لبخند/ با قدمهای استوارش خواند، فاتحه بر ابهت دنیا/ آه ای صحنههای تکراری، زندگی مرگهای اجباری/ با دُم شیر تا به کی بازی، بس کنید این جدال بیجا را/ ما جگرگوشههای توفانیم، مرگ، همبازی قدیمی ماست، به یهودا بگو نخواهد ماند، رنگ شب در مسیر روشن ما/ سپر آهنین ما خون است، سپر آهنین ما ایمان، مشتهای گره شده در هم، پشت مظلوم ایستاده خدا/ پوزه شر به خاک خواهد خورد، سینه ظلم چاک خواهد خورد، آهِ مظلوم، خنجر حق است، میدَرد تار و پودِ ظالم را/ دیو فتنه به چاه خواهد شد، روی شیطان سیاه خواهد شد، راوی فتح همچنان خون است، دادخواه شهید کرب و بلا/ میدمد صبح از دل توفان، میرسد دادخواه مظلومان، روح و جانی دوباره خواهد داد، حجت حق به مسجدالاقصی».
بر گونه شب سیلی حق شعلهور آمد
وعده صادق، سجیل و ابابیل کلیدواژههایی است که کبری حسینی شاعر حماسهسرا و آیینی حرم مطهر رضوی در شعر خود از آن وام گرفته بود. این بانوی شاعر در جمع ادیبان خوشسخن این گونه شعرخوانی کرد: «آنگونه که از وعده صادق خبر آمد، بر گونه شب سیلی حق شعلهور آمد/ تا محو شوند ابرههکیشان زمانه، یک فوج ابابیل به پرواز درآمد/ باران تماشایی سِجِّیل نشان داد، دوران «بزن دَرروی» دشمن به سر آمد/ این پیک خلیل است که سوی بت صهیون، با ضربه بنیانکن صدها تبر آمد/ دوران صبوری و مماشات به سر شد، هنگام نبرد است زمان ظفر آمد/ آن قلعه پوسیده فرو ریخت و آن در، با دست علی از بن و از ریشه درآمد/ ای خیبریان گنبد پوشالیتان را، خیبرشکنی دیگر از ایران به درآمد».
محفل ادبی «حزبالله هم الغالبون» در جوار امام رئوف(ع) به اتمام رسید؛ محفلی که در آن بانوان شاعر رضوی با سلاح شعر به دفاع از مظلوم برخاستند و هر کدام به اندازه بضاعتشان، خشم گدازنده خود را در مقابل ظلم، واژهواژه به شعر آراستند و این اشعار را به محضر آقای مهربان خویش پیشکش کردند، با این امید که مورد التفات صاحب این بارگاه منور قرار گیرند.
خبرنگار: بتول پرهیزگار
برچسب ها :
ارسال دیدگاه