printlogo


گفت‌وگو با فاطمه الیاسی، برگزیده بخش کودک و نوجوان دومین جایزه ادبی اندرزگو
رمان با موضوع انقلاب برای نوجوانان انگشت‌شمار است
چه شد که «تونل سوم» را نوشتید؟ متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد جریانی هستیم که قصد دارد چهره پهلوی را تطهیر کند. نسل ما و نسل‌های پس از ما انقلاب و حکومت پهلوی را تجربه نکرده‌ایم و تصوراتمان صرفاً براساس شنیده‌هاست. شنیده‌های ضد و نقیضی که در این باره می‌شنویم موجب شد من در مرحله نخست برای یقین خودم مطالعه و تحقیق کنم. در مرحله بعد یافته‌هایم را به اشتراک گذاشتم و شروع به نوشتن رمانی کردم که در آن، پسری نوجوان با محدودیت‌ها و مشکلاتی بر سر راه پیشرفت مواجه است.

 نوشتن از تاریخ چقدر برای نوجوانان قابل درک است؟   
  معرفی اهداف و انگیزه‌های انقلاب به نوجوانان که آینده‌سازان کشور هستند، لازم و ضروری است. مسلماً اگر نوجوانان، پدیده انقلاب را منطقی ندانند و از وقوع آن راضی نباشند، هرگز برای حفظ آن نخواهند کوشید. بنابراین کار نوجوان جزو اولویت‌های مهم و ضروری است اما پرسش اینجاست که چه کار فرهنگی مناسب سن نوجوان است؟ با توجه به دغدغه‌های نوجوانان و سن و سالشان، کتاب‌های تحلیلی و تاریخی برایشان مناسب نیست بنابراین قالب رمان به خاطر ظرافت‌هایی که دارد، می‌تواند برای این کار مفید باشد.از طرفی نوشتن رمانی تاریخی برای نوجوان بسیار سخت است و پیچیدگی‌های خودش را دارد. نوجوانان تحمل شنیدن وقایع وحشتناک و دلخراش را ندارند، در حالی که تاریخ پهلوی به خصوص ساواک به عنوان یکی از اهرم‌های فشار پهلوی، پر از خشونت است. من در نوشتن رمان «تونل سوم» مجبور بودم هم نگویم و هم بگویم. سخت‌ترین بخش کار هم همین بود. باید در لفافه صرفاً به اشاره‌ای اکتفا می‌کردم، آن طوری که شدت جنایت را القا کنم.

 در نخستین رمان به سراغ سوژه تاریخی رفتید آن هم برای نوجوانان. نوشتن برای این گروه سنی چه سختی‌هایی داشت؟ 
  مواجه شدن با اخبار و اطلاعات ضد و نقیض، ذهن و فکر آدم را آشفته می‌کند. خود من در سن و سالی کمتر این تناقض‌ها را تجربه کرده بودم و برای اینکه تشویش را از ذهنم دور کنم، دنبال منابعی می‌گشتم تا حقیقت را بگوید. اینکه من برای خلق نخستین اثرم سراغ قشر نوجوان رفتم، به همین دلیل بود. به علاوه آثار تولید شده با موضوع انقلاب برای نوجوانان انگشت‌شمار است. این در حالی است که نوجوانی مهم‌ترین دوره برای تأثیرپذیری و تربیت‌پذیری است.

 نوجوان امروز چقدر می‌تواند با وحیدِ مبارز، همذات‌پنداری کند؟  
 وحید پسر پرشر و شوری است که سودای تحول و پیشرفت در سر دارد. در عین هوش و استعداد و نبوغی که دارد، بسیار بازیگوش است. این ویژگی‌ها سبب می‌شود نوجوانان با وحید همذات‌پنداری کنند. 
وحید هم رفتارها و شیطنت‌های مخصوص گروه سنی خودش را دارد و مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند و هم نبوغ و استعداد دارد که مخاطب می‌تواند از او الگوبرداری کند.

 ماجرای اختراع آجر ضدصدا، گول زدن نیروهای ساواک و شیطنت وحید چطور به ذهن شما رسید؟  
 اگر بین دو جداره آجر خلأ ایجاد شود، صوت از آن عبور نخواهد کرد. ماجرای گول زدن ساواک به انتخاب اشتباه مأمور ساواک برمی‌گردد. وحید پسر بااستعدادی بود و می‌خواست چیزی اختراع کند. مأمور ساواک کرمانشاه که دوست مدیر مدرسه بود، برای سرکوب حس کنجکاوی و قوه خلاقیت وحید خواست او را تحت نظر بگیرد و با ایجاد سرگرمی کاذب برای وحید، او را از فضای اختراع و پیشرفت دور کند. از طرفی برادر وحید معمار برجسته‌ای بود و ساواک از طریق وحید می‌توانست از تبحر او نیز بهره بگیرد. بنابراین از وحید خواست در ازای یک موتور که آن روزها وسیله‌ای خاص و عجیب بود، برایش نقشه برای احداث ساختمان زندان بکشد. بعدها وحید از طریق همان نقشه توانست به خود ساواک ضربه بزند. 

چه مطالعات و تحقیقاتی برای نوشتن رمان داشتید و نوشتن رمان چقدر زمان برد؟
  شکل‌گیری ایده اولیه داستان تا چاپ رمان حدود دو سال زمان برد. من برای این کار به منابع تاریخی و مستندات و همچنین منابع شفاهی رجوع کردم. کتاب‌هایی که مرکز اسناد تاریخی کشور چاپ کرده و کتاب‌هایی نظیر «در دامگه تاریخ»، «ساواک، سازمان اطلاعات و امنیت کشور» و مستندات موزه عبرت و... را مطالعه و بررسی کردم تا شرایط کلی حاکم بر آن دوران را بشناسم، اما شناخت کلیات برای نوشتن رمان کافی نبود، بنابراین سراغ منابع شفاهی رفتم تا تجربه زیسته‌شان را ثبت کنم.
آقای وحید حبیبیان که با کسب اجازه از ایشان من نام شخصیت اصلی را «وحید» انتخاب کردم، در این زمینه کمک فراوانی کرد. من برهه‌ای از زندگی وحید را ثبت کرده‌ام و ماجرای زندگی شخصی او را با وقایع و شرایط کلی حاکم بر آن زمان تلفیق کرده‌ام و حاصل کار، رمانی است که شاهد آن هستید.

به نظر شما مهم‌ترین آسیب ادبیات نوجوان به خصوص رمان‌های نوجوان چیست که شمار زیادی از نوجوانان ایرانی را به سمت خواندن آثار ترجمه سوق داده است؟ 
ویژگی بارزی که در آثار ترجمه شده به چشم می‌خورد، ماجرامحور بودن آن‌هاست. ماجراجویی یکی از خصیصه‌های مهم نوجوانان است و این حس باید در آثار تولید شده برای نوجوانان هم وجود داشته باشد. از طرفی نوجوانان بسیار باهوش هستند و هر حرف و ادعایی را نمی‌پذیرند. این اشتباه محض است که فکر کنیم با گروه سنی راحتی مواجه هستیم و بدون هیچ منطقی شروع به شعار دادن بکنیم. هر ادعا و حرفی که در داستان و رمان نوجوان زده می‌شود باید منطقی و مستند باشد و با هیجان و ماجرا تزئین شده باشد تا بتواند مخاطب را پای خود بنشاند.