پیام مهم آیتالله جوادی آملی به کنگره بینالمللی «اقتصاد، اشتغال و تولید در آیینه قرآن و عترت»
ثروت، ستون فقرات ملّت است
آیتاللهالعظمی جوادی آملی، مرجع عالیقدر جهان اسلام در پیامی به کنگره بینالمللی «اقتصاد، اشتغال و تولید در آیینه قرآن و عترت» نکاتی درباره عناصر محوری اقتصاد از نگاه اسلام مطرح کرد. مشروح پیام این مرجع عالیقدر بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الأئمه الهداه المهديّين سیّما خاتم الانبیاء و خاتم الاوصياء عليهم آلاف التحية والثناء بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّی الی الله»
سلام علیکم. مقدم شما فرهیختگان اقتصادی و فرهنگی را گرامی میداریم.
قرآن کریم عناصر محوری اقتصاد را در چند آیه شریفه بیان فرموده است: اولاً مال را به منزله ستون فقرات یک ملت و جامعه معرفی میفرماید. در اوایل سوره نساء فرموده: «لَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِی جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاما، یعنی ثروت مملکت را به دست سفیهان نسپارید»، زیرا ثروت مملکت عامل قیام، استقامت و پایداری یک ملت است. اگر سفیه ستون فقرات یک ملت را بدست بگیرد، این ستون را میشکند و این ملت را زمینگیر میکند.
پس عنصر اول این است که مال در نظام اسلامی به منزله ستون فقرات یک ملت است. عنصر دوم آن است که اگر چنانچه این ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسیب ببیند، این ملت فقیر میشود.
در فرهنگ قرآن، ملتی که جیبش تهی و کیسهاش خالی است؛ این ملت فقیر است. فقیر به معنای گدا نیست. در عربی از گدا به عنوان فاقد و ندار یاد میکنند ولی قرآن کریم از ملتی که جیبش خالی است و کیفش خالی است به عنوان فقیر یاد میکند. لذا فقیر به آن ملتی میگویند که ستون فقراتش شکسته است زیرا عامل قیام، که ثروت است را از دست داده و از آن بهره صحیح نبرده است.
عنصر سوم آن است که ملتی که ستون فقراتش شکسته است، قدرت قیام ندارد، چه رسد به مقاومت تا برسد به اقتصاد مقاومتی. آیه سوره مبارکه نساء میگوید، مال، عامل قیام است، ملتی که عامل قیام ندارد یک ملت ویلچری است.
عنصر چهارم آن است که در سوره مبارکه حشر مشخص فرمود. یعنی این ثروت نباید در دست دولت باشد، نباید در بخش خصوصی باشد، نباید در بخش خصولتی باشد بلکه باید در بخش عمومی باشد. یعنی برای توده مردم میسور باشد. از مال مملکت برای تأمین معاششان، زندگی آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسی به اندازه استعداد اقتصادی، قدرت و ادراک و فهم اقتصادی و تلاش و کوشش اقتصادی خود سهم بیشتری میبرد و این به منزله خونی است که باید در رگهای این
۳۶۰ درجه دایرهای جریان داشته باشد و اگر این مال به بخشی نرسد، آن بخش فلج میشود، مثل اینکه اگر خونی به عضوی نرسد آن عضو فلج است.
بنابراین مال در اسلام به منزله ستون فقرات است، ملت بیمال فقیر است یعنی ستون فقراتش شکسته است، اگر نظام دولتسالاری سوسیال شرق باشد که شکست میخورد و اگر نظام کاپیتال غرب باشد که سرمایه در دست گروه خاص باشد هم شکست میخورد و اگر تلفیقی از دولت و سرمایهداران باشد نیز شکست میخورد و اگر مردمی باشد، محفوظ میماند و البته این بدون بانکهای منزه از ربا و مطهر از نزول محقق نخواهد شد. تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست: ﴿و یمْحَقُ اللهُ الرِّبَا﴾. بنابراین اگر ملت این چنین باشد به تولید و اشتغال توجه میکند.
مسئله بعدی آن است که مزدوری در اسلام مکروه است. نهیهای فراوانی شده که انسان، مزدور دیگری نباشد چون تمام حیثیتهای علمی و عملی خود را در طَبق اخلاص برای کارفرما میگذارد. طرزی باید جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسی در کنار سفره خودش بنشیند، نه اینکه برای دیگری کار کند و مزد بگیرد. حیثیت یک ملت در سایه کرامتهای آنهاست.
از مجموع این چند آیه روشن میشود که چرا علی بن ابیطالب (علیه اَفضل صلوات المصلّین) در زمان حکومت، تازیانه به دست میگرفت و بازار کوفه را تهدید میکرد؛ میفرمود: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر»، تا الگوی بازار اسلامی را به جامعه ارائه کند؛ فرمود: اول آشنایی به مسائل فقهی، تا از گزند ربا و آسیب نزول بِرَهید، بعد تجارت کنید. این کار را وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) انجام داد تا بازار مسلمانها از حلال ارتزاق کند و جامعه نه گرفتار فقر و وابستگی بشود، نه آلوده به مسائل حرام. امیدواریم جامعه اسلامی ما این چنین باشد.
پروردگارا؛ نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، ملت و دولت و مملکت ما را در سایه امام زمان(عج) حفظ بفرما. روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرما، دولت و ملت و مملکت را در سایه ولیات حفظ بفرما، خطر بیگانگان را به استکبار و صهیونیسم برگردان.
«غفرالله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته».