امیرعابدزاده؛ پسر اراده و ادب

شب پادشاهی عقاب و عقاب‌زاده در آسمان فوتبال ایران

امیرعابدزاده؛ پسر اراده و ادب

جواد رستم‌زاده

زمانی‌که عقاب احساس می‌کند جوجه‌‌اش به اندازه کافی بزرگ شده و توان دفاع از خودش را دارد، او را برای مدت طولانی در لانه تنها می‌گذارد. جوجه عقاب اما بعد از مدتی سختی کشیدن خودش را به لب بلندی می‌رساند تا در نبود پدر بر ترس غلبه کند و پرواز کند. این داستان عقاب‌ها داستان امیر عابدزاده هم هست. او در همان ابتدای نوجوانی برای تحصیل به انگلیس رفت تا زندگی در غربت و تنهایی را فرا گیرد. او دروازه بانی را در خارج از ایران شروع کرد تا بدون اتکا به شانه های پدر نامدارش پریدن را آغاز کند. عقاب جوان اما از پس سال‌ها ریاضت و تلاش حالا جای پدر را بر فراز آسمان تیم ملی گرفته است. اگرچه گرد سفیدی روی موهای سنگربان بزرگ و پرافتخار فوتبال ایران نشسته، اما امیر حالا به‌قدری درخشان ظاهر شده که دیگر کمتر کسی او را پسر عابدزاده خطاب می‌کند. عقاب زاده در شب صعود به قله در بازگشت به خانه جلو عقاب پیر به روی زانو نشست و بر دستانش بوسه زد تا قدردان تمام آموزه های او باشد. چه تصویر باشکوه و زیبایی؛ زانو زدن امیر در مقابل قامت بلند دروازه‌بان محبوب فوتبال ایران. مردی که باوجود بیماری، تمام قد عمرش را وقف پیشرفت فرزند خود کرد و چه صحنه‌ای از این افتخارآمیزتر برای یک پدر.امیر عابدزاده بر خلاف تمام پسران فوتبالیست‌های بزرگ در ایران و برخلاف تمام آقازاده هایی که می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه زیر سایه پدر طی کنند با صبوری و حوصله پله های ترقی را طی کرد تا بتواند در دومین جام جهانی خود مرزهای بزرگی را در نوردد. او را حالا می‌توان همپای مالدینی‌های پدر و پسر و کسپراشمایکل جز نوادر فوتبال جهان قرار داد و به افتخار سخت‌کوشی و اراده و ادبش کلاه از سر برداشت. سیوهای او، لبخندهای او و شروع مجددهای او تنها و تنها یادآور حماسه‌هایی بود که احمدرضاعابدزاده در بازی‌های تاریخی با استرالیا و آمریکا برای ما به یادگار گذاشت. از ملبورن تا آزادی تاریخ در حال تکرار است. عقاب دوباره به بالای بلندی رسیده است. ما به تماشای عقاب و عقاب زاده دعوتیم در قطر ۲۰۲۲ .

برچسب ها :
ارسال دیدگاه