آینده مبهم افغانستان

گفت‌وگوی قدس با تحلیلگران درباره چشم‌انداز پیش روی همسایه شرقی در سالگرد تسلط طالبان بر کابل

آینده مبهم افغانستان

یک سال پیش درست در همین ایام و در حالی که فضای رسانه‌ای و نخبگانی کشورمان درگیر نحوه استقرار و نوع چینش کابینه رئیسی بود همسایه شرقی ما افغانستان اوضاع عجیب و البته تاریخی را از سر می‌گذراند.


​​​​​​​در میان مذاکرات صلح دوحه میان آمریکا و طالبان آن هم بدون مشارکت مقامات افغان، عناصر طالبان در حالی که با هیچ مقاومت جدی از طرف ارتش 300هزار نفری ساخته غرب دولت اشرف غنی روبه‌رو نشدند، پیشروی سریع خود به سمت کابل را آغاز و هر روز بدون خونریزی و درگیری جدی، منطقه‌ای را به تسخیر خود درمی‌آوردند. در این وانفسا رئیس‌جمهور افغانستان هنوز به کمک نظامی ایالات متحده دل خوش کرده بود. صبح 24 مرداد 1400(15 آگوست) اما ناگهان ورق برگشت؛ لحظه‌ای که رسانه‌ها به‌طور رسمی خبر فرار اشرف غنی و نزدیکان وی با چندین بالگرد از کابل به ازبکستان را مخابره کردند. حال دیگر طالبان بدون هیچ مقاومتی وارد پایتخت شده و صفحه جدیدی پیش روی همسایه شرقی کشورمان قرار گرفت؛ آتیه‌ای سرشار از بیم و امید. در یک سالگی این تحول مهم به سراغ چند تن از کارشناسان رفته و چشم‌انداز آینده افغانستان تحت رهبری طالبان را به بحث گذاشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

حکومت همه‌شمول در ابهام
سفیر پیشین کشورمان در کابل در گفت‌وگو با قدس در ابتدای سخنانش ضمن ابراز تردید در مورد توان طالبان در ایجاد حکومت همه‌شمول که همه اقوام در آن سهیم بوده و مشارکت داشته باشند، می‌گوید: به لحاظ ظرفیت باید توجه داشت طالبان حتی در میان اقوام پشتون هم نفوذ کاملی ندارند. اگر آن‌ها مدعی چنین چیزی هستند رأی‌گیری کنند. پس وقتی آن‌ها حتی از حمایت پشتون‌ها مطمئن نیستند نمی‌توانند در راستای ایجاد حکومتی با همه اقوام اقدام کنند.  
ابوالفضل ظهره‌وند افزود: نکته دیگر بهره‌برداری سوء آمریکا از شرایط ایجاد شده در افغانستان است. ایالات متحده در شرایط کنونی به این گروه به عنوان یک متغیر اخلالگر و نه ثبات‌ساز می‌نگرد. به همین دلیل است که حتی اگر حاکمیت جدیدی بخواهد به سمت مشارکت دیگر اقوام در حکمرانی پیش رود بی‌شک آمریکا مقابل آن سنگ‌اندازی کرده و مانع خواهد شد. کاخ‌سفید در راهبرد بلندمدت خود بر این عنصر برای فشار به سه کشور چین، روسیه، ایران و حتی پاکستان حساب باز کرده است. همین حالا هم وقوع انفجارهای گاه و بیگاه در پاکستان بیانگر آن است که ناامنی در افغانستان بر این کشور هم اثرگذار بوده و این سرریز ناامنی به کشورهای همجوار چیزی است که واشنگتن به دنبال آن است. 

عناصر قدرت‌یابی دوباره طالبان
رئیس بنیاد فرهنگی کوثر افغانستان در ایران هم درباره اینکه چه عناصر و مؤلفه‌هایی زمینه‌های بازگشت دوباره طالبان به قدرت را فراهم کرد، گفت: تبانی بین مقامات بلندپایه افغانستان و طالبان، عامل اصلی پیروزی سریع طالبان بود اما در مجموع سقوط رژیم در کابل نتیجه شکست سیاست‌های آمریکا و دولت افغانستان بود که در 20 سال گذشته دنبال می‌کردند. دکتر سید وحید ظهوری حسینی افزود: به طور گسترده‌تر، این مجموعه‌ای از توافقات بین ایالات متحده و پاکستان بود که فرصتی برای مشروعیت بخشیدن به طالبان و به قدرت رسیدن آن‌ها از طریق به اصطلاح «فرایند صلح» ایجاد کرد. بنابراین در صورت موفقیت، ایالات متحده این فرصت را خواهد داشت تا تصویری از حل و فصل موفقیت‌آمیز مناقشه ایجاد کند و افغانستان را بدون از دست دادن چهره ترک کند.
کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و افغانستان ادامه داد: در این مسیر و در پس‌زمینه، فساد گسترده و حکومت ناکارآمد هم وجود داشت. در نتیجه این عوامل، در سال‌های اخیر «بحران اعتماد عمومی» نسبت به دولت و سیاستمداران برجسته وجود داشته است. همه این عوامل در نهایت زمینه قدرت‌گرفتن طالبان را فراهم کرد.

افغانستان به کدام سو روان است؟
رئیس خبرگزاری اطلس افغانستان هم در مورد آینده طالبان گفت: در مورد به رسمیت شناخته شدن طالبان از ظواهر امر مشخص است  این مسئله بسیار دور از ذهن است. کشورهای همسایه و منطقه نگرانی‌هایی دارند که باید برطرف شود. درزمینه گسترش تحرکات گروه‌های تروریستی و همچنین مسائل مرزی نگرانی وجود دارد. همچنین تن ندادن به حکومت همه‌شمول و ایجاد حاکمیت تک‌قومی و فارسی‌ستیزی همه دغدغه‌هایی است که کشورهای منطقه را به سمتی برده تا در زمینه به رسمیت شناختن طالبان محتاط عمل کنند. غربی‌های هم بی‌شک به‌زودی به سمت رسمیت دادن به طالبان نمی‌روند چراکه دوست دارند از این حاکمیت نیم‌بند به عنوان ابزاری برای فشار بر همسایگان استفاده کنند. 
موسوی مبلغ در انتها در مورد چشم‌انداز آینده پیش روی افغانستان تحت سلطه طالبان هم عنوان کرد: در صورت تحقق نیافتن حکومت همه‌شمول، افغانستان تحت حاکمیت طالبان اوضاع سختی پیش رو خواهد داشت. به همین دلیل اگر می‌شد مدیریت کرد که طالبان زیر فشار قرار گرفته و به یک دولت مشارکتی تن دهد بهترین راه ممکن خواهد بود. با وجود این در شرایط کنونی وجود سه عنصر یعنی تعارض منافع کشورهای مختلف در افغانستان، اختلافات، چنددستگی درونی و جزیره‌ای عمل کردن طالبان و در نهایت نبود یک آلترناتیو قوی در برابر طالبان سبب می‌شود آینده افغانستان را گنگ، مبهم و نگران‌کننده ببینیم.

خبرنگار: مهدی خالدی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه